Investigating the relationship between social class and religiosity with the degree of social control of students in Babol
الموضوعات :Behrooz Afshar 1 , سید محمد حسینی 2
1 - Human science, azad university,babol,Iran
2 - استادیار گروه حقوق، واحد بابل، دانشگاه آزاد اسلامی، بابل، ایران
الکلمات المفتاحية: Social Control, Degree of religiosity, dimensions of religiosity and social class,
ملخص المقالة :
The main purpose is to understand the the relationship between social class and religiosity with the degree of social control (case study of female students in Babol). The theoretical framework has been Durkheim and Hirsch's view of social control. The research method was survey and the sample size of 331 people was determined using Cochran's formula. Using multi-stage cluster sampling method, samples were selected and information was collected through a questionnaire. Using Pearson correlation coefficient, analysis of variance and multivariate regression were tested.Findings show that there is a positive and direct relationship between religiosity and its dimensions and social control. Regression analysis shows that the independent variables of religiosity and the four dimensions of belief, ritual, empirical and consequential explain 19.2% of the changes in the amount of social control and have the most impact on the variables of consequential and ritual dimensions, respectively.The result of the research is that religion and religiosity and its dimensions can directly and indirectly increase social control and prevent students from deviant behaviors.
چکیده
هدف اصلی شناخت و بررسی رابطه بین طبقه اجتماعی و دینداری با میزان کنترل اجتماعی دانش آموزان در شهر بابل(مطالعه موردی دانش آموزان دختر بابل) می باشد. چارچوب نظری دیدگاه کنترل اجتماعی دورکیم و هیرشی بوده است. روش تحقیق، پیمایشي بوده و با استفاده از فرمول کوکران حجم نمونه 331 نفر تعیین گردید. با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای نمونه ها انتخاب و اطلاعات از طریق پرسشنامه جمع آوری گردید. با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون آنالیز واریانس و همچنین رگرسیون چندمتغیره فرضیات آزمون شد.
یافتهها نشان میدهد که بین دینداری و ابعاد آن و کنترل اجتماعی رابطه مثبت و مستقيم وجود دارد. تحلیل رگرسیون نشانگر آن است که متغیر مستقل دینداری و ابعاد چهارگانه اعتقادی، مناسکی، تجربی و پیامدی 2/19 درصد از تغییرات ميزان کنترل اجتماعی را تبیین نموده و بیشترین تأثیر را به ترتیب متغیرهای بعد پیامدی و مناسکی دارند. نتیجه پژوهش این است که دین و دینداری و ابعاد آن میتواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم باعث افزایش کنترل اجتماعی شده و دانشآموزان را از رفتارهای انحرافی باز دارد.
كليدواژه: کنترل اجتماعی، میزان دینداری، ابعاد دینداری و طبقه اجتماعی.
مقدمه
کنترل اجتماعی و پیشگیری از رفتارهای انحرافی و شیوع آنها در جامعه از مقولاتی است که ذهن بسیاری از متخصصین علوم اجتماعی را به خود مشغول کرده است. نظریهنظارت اجتماعی به عنوان یک رشته مجزا در اوایل قرن بیستم میلادی مورد مطالعه قرار گرفت.کنترل اجتماعی یکی از موضوعات ومباحث بسیار مهمی است که توجه به آن الزامی است.امروز جوامع مختلف بسیج شدهاند تا سیاستهای مربوط به این موضوع را سامان دهند. علت این امر، اهمیت این موضوع و تأثیر دینداری روی کارکردهای مختلف انسان است. اگرچه مفهوم نظارت اجتماعی از بدو پیدایش جامعهشناسی وجود داشته، اما معنی آن در گذر زمان تغییراتی یافتهاست. نظارت اجتماعی در اصل اشاره به توانایی جامعه برای تنظیم مناسبات و کنترل خودش دارد(جلالی، 1379: 71). در دین اسلام نیز امر به معروف و نهی از منکر که از فروع دیناسلام در مذهب تشیع شمرده میشوند، حاکی از نظارت اجتماعی هستند(مصباح یزدی،1365، 97) که در قرآنکتاب مقدس مسلمانان معجزهمحمد امین نیز به آن اشاره شده است(شریعتی، 1386: 62). در سال ۱۹۳۰ این اصطلاح، مفهوم مدرنتر گرایش فرد به همنوایی را به خود گرفت(همیلتون، 1378، 234).
بقای هر جامعهای به نظم و ثبات بستگی دارد و برای ایجاد نظم و تنظیم روابط میان اعضای جامعه، باید دو کار مهم صورت گیرد؛ کار اول «حصول اطمینان از اینکه کارهای حیاتی جامعه انجام میگیرد»، کار دوم «پیشگیری از اختلالها و آشفتگیهایی که ممکن است به سبب کشمشکهای درونی جامعه در زندگی اجتماعی پدید آید. انجام این دو کار مهم و اساسی، از طریق مکانیسم «کنترل اجتماعی» صورت میپذیرد که در این مکانیسم، نظم جامعه، بر اساس تشویق رفتارهای مطلوب و تنبیه رفتارهای نامطلوب سازمان داده می شود. حال یکی از عواملی که میتواند این نظم و همبستگی را در جامعه ایجاد نماید، دین و ابعاد آن است.
دین در سیاست کنترلی خود، هم به کنترلهای رسمی توجه داشته است و هم به کنترلهای غیررسمی. و از سویی سازوکارهای کنترلی دین بگونهای طراحی شده است که سازوکارهای رسمی و غیررسمی به صورت همسو عمل مینماید و این مسئله یکی از نقاط قوت سیاست کنترلی دین به شمار میرود؛ زیرا کنترلهای غیررسمی اهرمها و سازوکارهای درونی را در خود جای داده و کنترلهای رسمی و بیرونی هنگامی کارآمد خواهد بود که با اهرمهای درونی همساز باشد. از متون دینی شواهد مختلفی مبنی بر توجه دین به کنترلهای غیررسمی به دست میآید(سلیمی و داوری، 1380).
دین هم به واکنشهای روانی افراد نسبت به بازدارندههای غیررسمی توجه داده است و هم میزان بازدارندگی بازدارندههای غیررسمی را به نمایش گذاشته و هم روحیة «پاداشخواهی» و «تنبیهگریزی» انسان را مورد تأکید قرار داده است.
در سالهای اخیر دین به عنوان یکی از عمدهترین متغیرهای موثر بر رفتار و حالات روانی افراد مورد توجه بسیاری از متخصصین علوم اجتماعی و رفتاری قرار گرفته است تا جایی که برخی دین را عامل اساسی در کنترل اجتماعی معرفی کردهاند(سهرابی و سامانی،1380). به نظر میرسد ادیان و مذاهب، آموزه هایی به پیروانشان ارائه میکنند که با توجه به میزان تعهد و عمل به این آموزهها آنان میتوانند در کاهش یا افزایش فشارزایی رویدادهای زندگی آنها نقش داشته باشند. گفته میشود که ادیان و مذاهب مختلف از طریق مختلفی تأثیرگذار خواهند بود در این رابطه عمدتاً به اصل حمایتهای اجتماعی و القاء معنی و امیدواری تأکید میشود(بیرشک و همکاران1380). اهمیت دین و و باورها و نهادهای دینی بر انسان و زندگی فردی و اجتماعی او کاملاً آشکار است. دین به شکلهای مختلف در هر فرهنگی وجود دارد و معمولاً نقش اصلی و اغلب محوری را در زندگی افراد بازی میکند(ویلم، 1377).
یکی از مسائل بسیار مهم و ضروری، تشخیص عوامل مؤثر بر کنترل اجتماعی است. مذهب یک عامل اصلی در زندگی بسیاری از انسانها است و می توان میزان دینداری فرد و تعهد او به آداب و تعالیم دینی و مذهبی را یکی از عوامل بسیار مهم و تأثیرگذار بر کنترل اجتماعی او دانست.
رابرتسون اسمیت يكي از روانشناسان كاركردگرا معتقد است دين رانبايد وسيلهاي براي تكريم و نجات ارواح تلقي كرد بلكه بايد آن را طريقهاي درصيانت و رفاه جامعه قلمداد نمود. به ادعای رابرتسون دين دو كاركرد عمده دارد:يكي تنظيم كننده و ديگري برانگيزاننده، تنظيمكننده رفتار فردي براي خير همگان و يا به سخن ديگر براي گروه و برانگيزاننده احساس مشترك جهت وحدت اجتماعي كه از طريق مناسك مذهبي انجام ميشود(هميلتون، 1388،170). پژوهش حاضر نیز با هدف تعیین میزان ارتباط بین دینداریو کنترل اجتماعی دانش آموزان دختر دبیرستانهایشهرستان بابل انجام میگیرد.
بیان مسأله
امروزه جوانان ایرانی از یک طرف تحت تأثیرفرهنگ دینی جامعه خود هستند، فرهنگی که مورد احترام خانواده ها اجتماعات محلی است واز طرفی دیگر متأثر از نهادهای آموزشی، رسانههای جمعی(داخلی و خارجی) و عناصرساختی دنیای مدرن هستند و نسل جوان از برخی مشکلات اقتصادی و اجتماعی که ناشی از بیثباتیهای خاص قبل و بعد جنگ است در رنج بودهاند(سراجزاده،190:1383). به واسطه دین میتوان کنترل اجتماعی یابه قول دورکیم، انسجام و وحدت اجتماعی را تقویت نمود. بی تردید جامعه در شکلدهی بهتصورات دینی اعضای خود نقش کلیدی ایفا میکند و این افراد جامعه هستند که القائاتجامعه را میپذیرند و به آن شکل مطلوب خود را میدهند(جلالی مقدم،10:1379).
هر گونه تحولی در یک جامعه در حال گذار از سنت به مدرنیته، منجر بهشکلگیری حرکتهایی در میان نسل جوان می گردد به طوری که می توان از فرهنگ خاصجوانان سخن به میان آورد.در جوامع سنتی دین سایبانی از نمادها را به منظوریکپارچه کردن بخشهای مختلف جامعه و تجربیات مختلف افراد گسترانیده بود. به بیاندیگر، دین در این جوامع به عنوان ساختاری شناختی و هنجاری عمل میکرد که نظم طبیعیو اجتماعی موجود را به نظمی کیهانی و مقدس مرتبط و از این طریق احساس بودن درکاشانه را در جهان هستی برای انسان فراهم میکرد(برگر و دیگران،87:1381). در چنینجامعهای همه فرآیندهای نهادی و همه تجربیات افراد، نمادها و باورهای دینی را تأییدمیکردند. یعنی در ساختارهای سیاسی و اقتصادی جامعه، نهاد دین از منزلت بالاییبرخوردار بود و قوانین و قواعد دینی جاری بود. همچنین کنش های روزمره مردمبه صورت مستقیم و غیرمستقیم نمادها و تعاریف دینی را تأیید می کرد و اگر هم افرادی بودند که در این تعاریف و نمادها تردید روا میداشتند معمولاً در حاشیه جامعه قرارداشتند و کمتر موفق میشدند تودههای مردم را تحت تأثیر خود قرار دهند(توسلی ومرشدی،100:1385).
کنترل اجتماعی بر اساس ضرورتی است که از طرف جامعه برانگیخته می شود و افراد را به منظور حفظ انتظام جامعه به قبول ارزشهای اجتماعی و رعایت هنجارهای اجتماعی وادار میکند و در اجرای این امور،جامعه نظامهای پاداش و مجازات ویژهای دارد.بدینسان افرادی را که خلاف ارزشها و هنجارهای اجتماعی رفتار میکنند سرزنش و مجازات میکند و آنهایی را که رفتاری متناسب با هنجارها و ارزشهای اجتماعی جامعه دارند تشویق میکند و پاداش میدهد.
کنترل اجتماعی عبارت از وسایلی است که بر رفتار افراد اثر میگذارد و آنان را به پیروی از هنجارها و ارزشها وادار میکند.در صورتی که فردی از هنجارهای اجتماعی سرپیچی کند و رفتارش مخالف هنجارها و ارزشهای اجتماعی باشد،از طرف گروه یا جامعهمورد سرزنش و مجازات قرار میگیرد.در بین دانش آموزان با توجه به ورود وسایل ارتباطی جدید و کاهش نظارت والدین و اعضای خانواده، میزان سرپیچی از قوانین و هنجارها افزایش پیدا نموده است. نگارنده با توجه به زمینه شغلی و این که با دانش آموزان سر و کار داشته هر روز شاهد عدم پیروی از قوانین و هنجارهای موجود در مدرسه و یا جامعه از سوی دانشآموزان بوده است. بنابراین سعی در بررسی میزان کنترل اجتماعی میباشد.
با توجه به این که جامعه ایران یک جامعه مبتنی بر دین و یا جامعه اسلامی محسوب میشود، محقق علاقمند به بررسی رابطه بین دینداری و کنترل اجتماعی است. به منظور تعیین نقش دین و دینداری در کنترل اجتماعی و ممانعت از بزهکاری، با استناد به کارکردهای متعدد دینداری و سعی در ارائه تحلیلی جامعهشناختی از دینداری به منزله راهکاری برای افزایش کنترل و نظارت اجتماعی و مقابله با معضل بزهکاری و جلوگیری از رفتارهای انحرافی دارد.
لذا با توجه به مسائلي که بدانهااشاره گردید پژوهش حاضر درصدد است تا به دینداری به عنوان یک پدیده اجتماعی نگریستهو نقش آن را که سبب انسجام اعضای جامعه وکنترل اجتماعی میشود، از منظر تئوریهای جامعهشناختی مورد بررسی قراردهد. در نتیجه محقق به دنبال پاسخگویی به این سوال است که میزان دینداری و هر یک از ابعاد آن چه نقشی در میزان کنترل اجتماعی دانش آموزان دارند؟
اهمیت و ضرورت تحقیق
کنترل اجتماعی به عنوان فرآیندی مهم و حیاتی است که ضامن بقا و تحقق اهداف جامعه است. فقدان کنترل اجتماعی متناسب با اصول و ارزشهای حاکم بر آن جامعه، ضررهای جبرانناپذیری بر آن وارد میکند. سازمان ها، نهادها و کل جامعه به نوعی درگیر فرآیند کنترل اجتماعی می باشند.علاوه بر این دین به عنوان یکنهاد اجتماعی با خصیصه فردی و اجتماعی، از ارزشها و قواعد اجتماعی پشتیبانی میکندو جهت دهنده و مظهر قدرت جامعه و انسان، بسترساز ارتباطات انسانی و موجب ثبات،استمرار و همبستگی جامعه است.از سوی دیگر دین ارزشها را میآفریند و هنجارها را شکل میدهد به ارزشهای ثابت اخلاقی قداست میبخشد، زندگی انسان از آن معنی میگیردو راهنمای مؤثری برای هدایت و سعادت انسان در دنیا و آخرت است.دین کارکردهای مختلفی را برای جامعه و فرد به انجام میرساند. دین برای جامعه معنایی از اجتماع واجماع را به وجود میآورد و آن را تحکیم می بخشد. رفتارهای ضد اجتماعی را منع نمودهو راههایی را برای انسجام دوباره متخلفین پیشنهاد میکند(تنهایی،5:1390).
برای آنکه بتوان سازمان اجتماعیو نظم را به اندازه ضروری در جامعه برقرار نگهداشت، باید رفتار اجتماعی الگوبندی شده و پذیرفتنی آن ادامه یابد. برای دستیابی به این هدف، هر جامعهای اعضاء خود را اجتماعی میکند، به این امید که آنها شیوه اجتماعاً پذیرفتنی در هر موقعیت را یاد بگیرند. هرگاه فراگرد اجتماعی شدن نتواند جامعه را به این هدف رساند، فراگردهای نظارت اجتماعی مناسبتری را باید به کار انداخت تا نظم ضروری در جامعه برقرار گردد.
دین با جنبه های گوناگون زندگی مردم جامعه ما هم در آمیخته است و میتوانتأثیر آن را در همه جوانب دید. به لحاظ دیگر این که کشور ما در حال حاضر به شکل یکحکومت دینی اداره میشود که ترکیب دین و ارزشها و سیاست می تواند تأثیرات زیادی برجنبههای محتلف زندگی مردم به خصوص نسل جوان بگذارد.امروزه نهادهای جدیدیمانند مدارس، رسانههای جمعی، دانشگاهها و غیره در کنار نهاد قدیمی خانواده هر یکارزشی خاص را اشاعه میدهند و این امر سبب نامتجانسی جامعه شده و افراد جدیدی هم کهوارد این جامعه میشوند در معرض تغییر قرار دارند و ایدههایشان متفاوت با ایدههاینسل قبل میشود. عدم تولید نمادهای دینی مبتنی بر شرایط روز، منجر به تضعیف برداشتو ادراک نمادهای دینی، که نقش توجیه کننده مهمی در انتقال معانی مذهبی دارند، میشود و در نهایت قطع پیوند آنها با نظام معنی را ممکن است در پیش داشته باشد و منجربه تعدد معانی آنها گردد(میرسندسی،156:1383).
بنابراین با توجه به موارد فوقضروریاست تا به بررسی پدیده دینداری و راهکارهای ترغیب افراد به دین پرداخت، چرا کهسنجش دینداری میتواند یک سری از مسائل، نظیر اینکه چه عواملی در میزان آن اهمیتدارد را برای ما روشن نماید. به عقیده بسیاری از دین پژوهان متأخر، دین و دینداریپدیده ای چند بعدی است، لذا ما نیز در این نوشتار میزان این تغییرات را در چهار بعد(اعتقادی،مناسکی،تجربی و عاطفی) سنجیده و ارتباط بین این ابعاد و کنترل اجتماعی نشان داده میشود. به عبارت دیگر ضروری است تا رابطه بین دین و کنترل اجتماعی بررسی شود تا مشخص گردد که دینداری چقدر بر کنترل رفتارهای اجتماعی و پذیرش و اجرای قواعد و هنجارهای جامعه از سوی دانشآموزان تأثیر دارد؟ بنابراین سازمان هایی مانند آموزش و پرورش، نیروی انتظامی و سایر دستگاه های اجرایی کشور میتوانند از نتایج این تحقیق بهره ببرند.
اهداف تحقيق
مهمترین اهداف این پژوهش عبارتند از:
-شناخت توصیفی از وضعیت دینداری و کنترل اجتماعی دانش آموزان
- مطالعه ميزان دينداری دانش آموزان شهرستان بابل و سنجش شايعترين ابعاد آن.
-شناسایی شدت و جهت ارتباط میان ابعاد مختلف دینداری «بعد اعتقادی، مناسكی، تجربی (عواطف دينی)، پيامدی» و کنترل اجتماعی.
روش تحقیق
روش تحقیق پژوهش که پیمایشی و از نوع همبستگی میباشد بیان شده است. واحد تحلیل و سطح تحلیل فرد می باشد وجامعه آماری دانش آموزانبابل بوده که بر اساس آمار موجود تعداد 2500 نفر می باشند که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهایانتخاب شده و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 331 نفر بوده است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه است و برای روش تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار spss استفاده شده است. برای ارتباط بین متغیرهای مستقل و وابسته از ضریب همبستگی پیرسون، آنالیز واریانس یکطرفه، آزمون تی استیودنت، آزمون دانکن و رگرسیون چندمتغیره استفاده شده و سپس تعاریف نظری و عملیاتی تحقیق بیان شده و در ادامه نوع اعتبار این پژوهش که از نوع صوری بوده و رای و نظر داوران مدنظر است بیان شده و همچنین ضریب آلفای کرونباخ برای پایایی متغیرها ارائه شد.
یافته های تحقیق
1. بین بعد اعتقادی و کنترل اجتماعی رابطه وجود دارد. چون سطح معناداری برابر با021. و کوچکتر از 0.05 میباشد از طرفی مقدار این رابطه که برابر با 0.127 می باشد به صورت مستقیم و در حد قوي است.
2. بین بعدمنلسکی و کنترل اجتماعی رابطه وجود دارد. چون سطح معناداری برابر با000. کوچکتر از 0.05 می باشد از طرفی مقدار این رابطه که برابر با 0.373 می باشد به صورت مستقیم و در حد قوي است.
3. بین بعد پیامدی و کنترل اجتماعی رابطه وجود دارد. چون سطح معناداری برابر با000. کوچکتر از 0.05 میباشد از طرفی مقدار این رابطه که برابر با 0.401 می باشد به صورت مستقیم و در حد قوي است.
4. بین بعد تجربی و کنترل اجتماعی رابطه وجود دارد. چون sig برابر با000. کوچکتر از 0.05 می باشد از طرفی مقدار این رابطه که برابر با 0.200 میباشد به صورت مستقیم و در حد قوي است.
5. بین میزان دینداری و کنترل اجتماعی رابطه وجود دارد. چون سطح معناداری برابر با000. کوچکتر از 0.05 می باشد از طرفی مقدار این رابطه که برابر با 0.325 می باشد به صورت مستقیم و در حد قوی می باشد.
6. بین سن و کنترل اجتماعی رابطه وجود ندارد. چون سطح معناداری برابر با 954. بزرگتر از 0.05 می باشد از طرفی مقدار این رابطه که برابر با 0.003 می باشد به صورت مستقیم اما در میزان بسیارضعیفی می باشد.
7. بین طبقه اجتماعی و کنترل اجتماعی رابطه وجود ندارد. چون سطح معناداری برابر با 880. بزرگتر از 0.05 می باشد، بنابراین در اینجا این فرضیه یک رد و فرضیه صفر مورد تایید قرار میگیرد و نوع طبقه اجتماعی افراد با کنترل اجتماعی رابطه معناداری نمیتواند داشته باشد.
8. بین وضعیت تاهل و کنترل اجتماعی رابطه وجود دارد. یعنی مجرد بودن یا متاهل بودن اشخاص در وضیعت کنترل اجتماعی تاثیر معناداری دارد. چون سطح معناداری برابر با 880. بزرگتر از 0.05 می باشد، بنابراین در اینجا این فرضیه یک رد و فرضیه صفر مورد تایید قرار میگیرد.
9. با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون تحلیل واریانس میتوان گفت که با اطمینان 95% و سطح خطای کوچکتر از 0.05 بین مقطع تحصیلی و کنترل اجتماعی رابطه وجود ندارد. چون سطح معناداری برابر با 469. بزرگتر از 0.05 میباشد، بنابراین در اینجا این فرضیه یک رد و فرضیه صفر مورد تأیید قرار میگیرد و مقطع تحصیلی افراد با کنترل اجتماعی رابطه معناداری نمیتواند داشته باشد.
10. براي انجام رگرسيون از روش همزمان(Enter) استفاده شده است. مقدار ضریب همبستگی چندگانه برابر با 438/0 بوده که نشان دهنده رابطه در حد متوسط بین متغیرهای مستقل(ابعاد دینداری) و ميزان کنترل اجتماعی است.
11. مقدار ضریب تعیین برابر با 192/0 بوده و بیانگر این حقیقت است که 2/19 درصد از تغییرات ميزان کنترل اجتماعی به این متغیرهای مستقل مربوط است.
12. ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 182/0 بوده که مقدار آن با درجات آزادی تعدیل شده است.
13. مقدار خطای استاندار برآورد برابر با 48/0 بوده که قدرت پيش بيني رگرسيون را نشان میدهد.
14. با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون معادله خط رگرسیون میتوان گفت که با اطمینان 95% و سطح خطای کوچکتر از 0.05از بین ابعاد مختلف دینداری و کنترل اجتماعی تنها بعد مناسکی و پیامدی است که تأثیر مستقیم بر کنترل اجتماعی دارد. بنابراین با بررسی انجام گرفته نشان دهنده این است که ابعاد مناسکی و پیامدی در شخص توانایی موثری برای کنترل رفتار خود در جامعه را ایجاد می کند.
15. از بین متغیرهای تحقیق، میزان دینداری پاسخگویان تاثیر مستقیم بر کنترل اجتماعی دارد. بنابراین با بررسی انجام گرفته در این تحقیق دینداری به مفهوم کلی در اشخاص میتواند در کنترل اجتماعی تاثیر بسزایی داشته باشد.
براي انجام رگرسيون از روش همزمان(Enter) استفاده شده است. مقدار R یا ضریب همبستگی چندگانه برابر با 438/0 بوده که نشان دهنده رابطه در حد متوسط بین متغیرهای مستقل(ابعاد دینداری) و ميزان کنترل اجتماعیاست. مقدار ضریب تعیین یا برابر با 192/0 بوده و بیانگر این حقیقت است که 2/19 درصداز تغییرات ميزان کنترل اجتماعیبه این متغیرهای مستقل مربوط است و 8/80 درصد بقیه مربوط به عواملی است که در این تحقیق مورد بررسی قرار نگرفته اند. ضریب تعیین تعدیل شده برابر با 182/0 بوده که مقدار آن با درجات آزادی تعدیل شده است. مقدار خطای استاندار برآورد برابر با 48/0بوده که قدرت پيش بيني رگرسيون را نشان می دهد.
با توجه به نتایج به دست آمده از آزمون معادله خط رگرسیون می توان گفت که با اطمینان 95% و سطح خطای کوچکتر از 0.05از بین ابعاد مختلف دینداری و کنترل اجتماعیتنها بعد مناسکی و پیامدی است که تاثیر مستقیم بر کنترل اجتماعی دارد. بنابراین با بررسی انجام گرفته نشان دهنده این است که ابعاد مناسکی و پیامدی در شخص توانایی موثری برای کنترل رفتار خود در جامعه را ایجاد می کند.
بحث و نتیجهگیری
در این پژوهش با توجه به دیدگاه کنترل اجتماعی به بررسی رابطه بین عوامل اجتماعی مانند دینداری و ابعاد چهارگانه آن(ابعاد تجربی، اعتقادی، مناسکی و پیامدی) و کنترل اجتماعی پرداخته شد. اما بین دینداری و ابعاد چهارگانه آن با کنترل اجتماعی رابطه و همبستگی مثبت مشاهده گردید. یعنی هر چه میزان دینداری و اعتقاد به آموزههای دینی افزایش پیدا نماید، میزان کنترل اجتماعی بیشتر شده و افراد مورد مطالعه کمتر به رفتاهای اجتماعی که مغایر با ارزشها و هنجارهای اجتماعی جامعه است گرایش پیدا میکنند.
دین و ایمان به خداوند یکی از عوامل مهمی است که در کاهش جرم تأثیر دارد. این تأثیر را میتوان در سطوح و ابعاد مختلف مورد توجه قرار داد. مثلاً در سطح فردی دین باعث حمایت روانی فرد، معنا دادن به زندگی، افزایش قدرت کنترل امیال درونی، تسکین دردهای روحی، کاهش اضطراب و افسردگی و غیره میشود. همچنین با زنده نگهداشتن وجدان و یا همان نفس سرزنشگر، نقش خود را در اصلاح وهمنوا ساختن فرد با جامعه ایفا میکند. و یا در بعد جامعه، دین و ایمان دینی با ایجاد همبستگی اجتماعی، تقویت ارزشهای اخلاقی، تقویت هویت جمعی و غیره در پیشگیری از تجزیه فرهنگی و حاشیه نشینی فرهنگی و مسایل و بحرانهای اجتماعی تاثیر میگذارد. برنامه ریزان و سیاست گزاران اجتماعی در رسیدگی به مسایل و آسیبهای اجتماعی به اعتقادات و باورهای دینی گروهها و اقشار مختلف جامعه بیش از پیش توجه کنند.
با توجه به نتایج این تحقیق میتوان گفت که دین و دینداری میتواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم باعث افزایش کنترل اجتماعی شده و دانشآموزان را از رفتارهای انحرافی باز دارد. دین با کارکردهایی همچون انبساط روانی، ارائه راهکارهای اخلاقی، پاکسازی فضای پرورشی، ایجاد آرامش خاطر و امیدواری، فداکاری، دوری از هرگونه خودپرستی و غیره میتواند بر فضای تربیتی و روابط اعضاء خانواده تأثیر بگذارد و مانع از همگسیختگی خانواده و نهایتاً گرایشهای انحرافآمیز اعضاء گردد. دین با نتایجی نظیر ایجاد موضعگیری جمعی، تقویت هویت جمعی، افزایش انسجام اجتماعی و غیره میتواند مانع از بوجود آوردن زمینههای یادگیری رفتارهای کجروانه گردد و یا به عبارت دیگر مانع از تماس با ایدههای کج رفتارانه گردد. چیزی که در نظریه یادگیری در مباحث کجرفتاری عامل اصلی انحراف است.
از نظر ابراهیمی(1389)التزام ديني در جوامعي كه دين يكي از مهمترين منابع نظام قانوني و عرفي است، بر سرپيچي از قوانين و هنجارهاي قانوني و عرفي آن جامعه تأثير معكوس خواهد داشت. وجود گروههای مذهبی میتواند از طریق درونی کردن ارزشها (که سبب خودکنترلی در فرد میشود) و اعمال فشار در جهت رعایت هنجارها (کنترل بیرونی) موجب شود تا میزان بزهکاری در جامعه به طور چشمگیری کاهش یابد.
دین با کارکردهای خود همچون کاهش فقر،ترسیم و ارائه الگوهای عدالت اجتماعی، ترویج ارزشهای غیرمادی، جلوگیری از اسراف و غیره میتواند باعث کاهش نابرابریها و ناعدالتیها گردد. جامعهشناسان نابرابری را یکی از عوامل اصلی آسیبها وانحرافات اجتماعی میدانند. دین با خدمات و پیامدهای خود نظیر تقوا و معنویت، ایجاد امیدواری، معنابخشی به زندگی، رهاسازی انسان از تعلقات دنیوی و افزایش تحمل مصائب زندگی و غیرهدر رضایت زندگی تاثیر می گذارد و مانع از احساس سرخوردگی و ناکامی در زندگی می گردد. برخی مانند آلبرت کوهن ناکامی را مهمترین عامل در ظهور رفتار انحرافآمیز میدانند.
دورکیم نابهنجاری اجتماعی را معلول گسست نظم و ضعف کنترل در جامعه میدانست.همین مبنا بود که از نظر دورکیم نظارت اخلاقی و اجتماعی و همچنین ضروت انضباط در جامعه را توجیه میکرد. او معتقد بود هرگاه شیرازه تنظیمهای اجتماعی از هم گسیخته گردند، نفوذ نظارتکنندة جامعه بر گرایشهای فرد دیگر کاراییاش را از دست خواهد داد.در نهایت، با ضعف نظارت و یا نفوذ بازدارندة جامعه، بیهنجاری در جامعه شکل خواهد گرفت.
هیرشی نیز در نگاه اول بر این باور بود که دلبستگی فرد به دیگران، پذیرش نقش یا درگیرشدن در فعالیتهای اجتماعی و همچنین اعتقاد به ارزشهای اخلاقی و هنجارهای فرهنگی میتواند فرد را از کجروی باز داشته و به سمت رفتار بهنجار هدایت کند. اما در نظریه خود کنترلی تأکید داشت که افراد برخوردار از خودکنترلی قوی بیشتر در معرض جرم و کجروی قرار دارند و خودکنترلی قوی احتمال درگیر شدن در جرم را به حداقل میرساند.
در این تحقیق بین چهار بعد اعتقادی، مناسکی، تجربی و پیامدی دینداری با کنترل اجتماعی رابطه معنادار و مثبت و مستقیمی وجود دارد. این یافتهها منطبق با پشتوانه نظری تحقیق یعنی دیدگاههای کنترل اجتماعی دورکیم و هیرشی است. هر دو نظریه رابطه وجود اهرمهای کنترلی و بازدارندگی را مثبت قلمداد نموده و بر این ایده تأکید میکنند که هرگاه اهرمهای کنترلی در جامعه فعال و نیرومند باشد همنوایی با هنجارها بیشتر میسر است. همچنین با نتایج شریفی(1384)، طالبان(1379)، ابراهیمی(1389)، علیوردینیا و دیگران(1387)، مشکانی و مشکانی(1381)، بلبلرمي و ابراهيم زاده(1383)،آرمان مهر(1386) كلدي و رحماني فيروزجاه (1386)، هزارجريبي و صفري شالي(1388)و سایر پژوهشهای تجربی در ایران و حتی خارج از کشور همسو و هماهنگ است.
منابع فارسی
1. اسميت، فيليپ دانيل (1383) درآمدي بر نظريه فرهنگي، ترجمه، حسن پويان، تهران: دفتر پژوهشهاي فرهنگي؛ مرکز بينالمللي گفتگوي تمدنها.
2. برگر، پیتر و لاکمن، تامس (1375) (مترجم. فریبرز محمدی). تهران: علمی و فرهنگی.
3. تنهایی، حسین ابوالحسن (1390) جامعهشناسی دینی در شرق باستان. چاپ دوم. تهران: بهمن برنا.
4. توسلی، غلامعباس و مرشدی، ابوالفضل (1385) بررسی سطح دینداری و گرایش های دینی دانشجویان امیر کبیر. فصلنامه جامعه شناسی ایران. دوره هفتم. شماره چهارم، زمستان 1385.
5. مهدی زاده، سید محمد (1385) رهیافتی انتقادی به فرهنگ و جامعه نو. رسانه. شماره یک.
6. میرسندسی، محمد (1383) بررسی میزان و انواع دینداری دانشجویان. پایان نامه دکتری جامعهشناسی. دانشگاه تربیت مدرس تهران.
7. پویافر، محمدرضا (1386)، بررسی مقایسهای سنجههای دینداری، پایاننامه کارشناسی ارشد، پژوهش علوم اجتماعی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تربیت معلم تهران.
8. سراج زاده، ح. و توکلی، م. (1380) «بررسی عملیاتی دینداری در پژوهشهای اجتماعی»، در نامه پژوهش، دوره، شماره 21 و 20، صص 187-159.
9. طالبان، محمدرضاحمدرضا (1379) بررسی تجربی دینداری نوجوانان کشور، وزارت آموزش و پرورش، معاونت پرورشی.
10. ملاحسنی، حسین(1381) بررسی رابطه میزان سرمایه اجتماعی و دینداری دانش آموزان در استان گلستان، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته جامعه شناسی.
11. وبر، ماکس (1385). دین، قدرت، جامعه، ترجمۀ احمد تدین، تهران، هرمس.
12. دورکیم، امیل. (1383). صور بنیانی حیانت دینی. (مترجم. باقر پرهام). تهران: مرکز.
13. سراج زاده، حسن. (1384). (چالش های دین و مدرنیته). تهران: طرح نو.
14. شجاعی زند، علیرضا (1384). مدلی برای سنجش دینداری. نامه جامعه شناسی ایران. دوره ششم. شماره اول. بهار.
15. سهرابی، نادره و سامانی، سیامک.(1380). بررسی میزان تأثیر نگرش مذهبی بر بهداشت روانی نوجوانان . نقش دین و بهداشت روانی. تهران: دانشگاه علوم پزشکی تهران.
16. مصباح یزدی، محمد تقی.(1365).آموزش عقاید. تهران : سازمان تبلیغات اسلامی
17. گنجی، محمد. (1383) تبیین وضعیت دینداری دانشجویان دانشگاه اصفهان. پایان نامه کارشناسی ارشد. دانشگاه اصفهان.
18. آرین، خدیجه.(1378).بررسی رابطه دینداری و روان درستی ایرانیان مقیم کانادا.پایان نامه چاپ نشده دوره دکتری. دانشگاه علامه طباطبایی.
19. بیرشک، بهروز و همکاران(1380) بررسی نقش مذهب در تجربه رتبه بندی استرس های زندگی، همایش بین المللی نقش دین در سلامت روان، سال پنجم، شماره 19.
20. کرم اللهی، نعمت الله(1389) بررسی رابطه استفاده از اینترنت با دینداری کاربران، مطالعات فرهنگی و اجتماعی، پیش شماره اول، پاییز 1389.
21. واخ، یواخیم (1387). جامعه شناسی دین ، ترجمه، جمشید آزادگان، تهران:سمت.
22. ویلم، ژان پل (1377) جامعه شناسی ادیان. (مترجم. عبدالرحیم گواهی). تهران: علم.
23. بيرو، آلن (1370)، فرهنگ علوم اجتماعي، ترجمه باقر ساروخاني، تهران، انتشارات كيهان.
24. بیکر، ترزال.(1377)نحوی تحقیقات اجتماعی ترجمه هوشنگ نایبی، تهران نشر روش.
25. ببی ،ارل .(1384)روش های تحقیق در علوم اجتماعی،ترجمه رضا فاضل،جلد اول چاپ دوم انتشارات سمت.
26. برگر، پيتر(1381) افول سكولاريزم: دين خيزش گر و سياست جهاني، ترجمه افشار اميري، تهران، پنگان.
27. عليوردينيا اكبر، رياحي محمداسماعيل و آرمان مهر، وجيهه(1387) بررسي تفاوتهاي جنسيتي در زمينه كنترل اجتماعي و بزهکاري با تأكيد بر مشغوليت ورزشي، مجله تحقيقات زنان(مجله مطالعات زنان)، شماره4، دوره 2، زمستان 1387.
28. گرهارد، وجین لنسکی (1369) سیر جوامع بشری ترجمه ناصر موفقیان، سازمان انتشارات و آموزش انقلاب اسلامی، تهران.
29. مشکانی، محمدرضا و مشکانی زهراالسادات(1381) سنجش تأثير عوامل دروني و بيروني خانواده بر بزهكاري نوجوانان (آزمون تجربي نظريه تركيبي كنترل اجتماعي و پيوند افتراقی)، مجله جامعهشناسي ايران(ويژه نامه آسيب هاي اجتماعي در ايران)، دوره4، شماره دوم، تابستان 1381.
30. ابراهیمی، قربانعلی(1389) طرح پژوهشی دینداری و بزهکاری جوانان در ۱۰ مركز استان، سازمان تبليغات اسلامي، دفتر برنامهریزی پژوهشهای کاربردی معاونت پژوهشی و آموزشی سازمان تبلیغات اسلامی.
31. دواس دی ای (1383) پیمایش در تحقیقات اجتماعی، ترجمه هوشنگ نایبی، نشر نی، تهران.
32. رفیع پور، فرامرز(1378) آنومی یا آشفتگی اجتماعی، پژوهش در زمینه پتانسیل آنومی در شهر تهران، انتشارات سروش.
33. رفیع پور، فرامرز.(1384)کندوکاوها و پنداشتها، چاپ یازدهم ،تهران شرکت سهامی انتشارات.
34. ممتاز، فریده (1381) انحرافات اجتماعی، انتشارات شرکت سهامی انتشار، تهران.
35. ممتاز، فريده (1381) انحرافات اجتماعي، نظريه ها و ديدگاه ها، انتشارات شركت سهامي انتشار، چاپ اول، تهران.
36. سرایی، حسن (1372) مقدمهای بر نمونهگیری در تحقیق، انتشارات سمت، تهران.
37. سخاوت، جعفر(1385) جامعه شناسی انحرافات اجتماعی، انتشارات دانشگاه پیام نور، تهران.
38. کرلینجر،فرد،ان.(1376)مبانی پژوهش در علوم رفتاری ترجمه حسن پاشا شریفی چعفرنجفی زند موسسه انتشارات آوای نور جلد اول چاپ دوم.
39. کيوی، ريموند و کامپنهود(1375) روش تحقيق در علوم اجتماعی، ترجمه غلامحسين نيکگهر، انتشارات توتيا، تهران.
40. آرمان مهر، وجیهه (1386) بررسی تأثیر فعالیت ورزشی بر بزهکاری و مطالعه موردی دانش آموزان دبیرستان های شهر ساری، پایان نامه کارشناسی ارشد، رشته جامعه شناسی، علوم انسانی دانشگاه مازندران.
41. بلبل رمي و ابراهيم زاده(1383) بررسي عوامل اجتماعي موثر بر بزهكاري جوانان، پايان نامه كارشناسي ارشد جامعه شناسي، دانشكده علوم انساني و اجتماعي، دانشگاه مازندران.
42. تنهایی، حسين ابوالحسن(1374) مکاتب و نظریه هاي جامعه شناسی، چاپ اول، تهران: انتشارات مرندیز.
43. چلبي، مسعود (1375)، جامعهشناسي نظم، تهران، نشر ني.
44. چلبی، مسعود(1381) بررسی نظام شخصیت در ایران، موسسه پژوهشی فرهنگ هنر و ارتباطات، چاپ اول، تهران.
45. كلدي، عليرضا و رحماني فيروزجاه، علي (1386)، عوامل موثر بر نابهنجاري جوانان، فصلنامه علمي پژوهشي رفاه اجتماعي، سال هفتم، شماره 27.
46. هزارجريبي، جعفر و صفري شالي، رضا(1388) عوامل موثر بر ارتکاب جرم (مطالعه موردي زندانيان استان مرکزي)، فصلنامه امنيت اجتماعي، سال 14، شماره 46، صفحات 74-41.
47. سلیمی، علی و داوری، محمد (1380)، جامعه شناسی کجروی، قم: انتشارات پژوهشکده حوزه و دانشگاه.
48. فرانک پی، ویلیامز و ماری لین دی، مک شین(1383)، نظریه های جرم شناسی، ترجمه حمیدرضا ملک محمدی، تهران: نشر میزان.
49. رادنی استارک و ویلیام سیمز بن بریج(1385) «دین کجروی و کنترل اجتماعی»، ترجمه علی سلیمی، حوزه و دانشگاه، ش ۲۲، ص۱۷۰-۱۹۳.
50. حبیب احمدی(1388) «تحلیل نظریههای مربوط به کجرویهای اجتماعی»، روانشناسی و علوم تربیتی، ش ۴۰، ص۶۰ـ۶۱.
51. شریفی، طیبه، مهنار مهرابیزاده هنرمند و حسین شکرکن(1384) نگرش دینی و سلامت عمومی و شکیبایی در دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی اهواز، مجله اندیشه و رفتار 1384 شماره 40.
- كوزر، لوئيس (1370)، زندگي و انديشه بزرگان جامعهشناسي، ترجمه محسن ثلاثي، نشر ني.
52. كوزر، لوئيس و روزنبرگ، برنارد (1377)، نظريههاي بنيادي جامعهشناختي، ترجمه فرهنگ ارشاد، نشر ني.
53. گولد جولیوس و کوکب ویلیام(1376)فرهنگ علوم اجتماعی، ترجمه محمدجواد زاهدی،تهران گروه انتشارات مازیار
54. گیدنز، آنتونی(1385)جامعه شناسی، ترجمه منوچهر صبوری ،چاپ چهارم ،امیر کبیر ، تهران ، نشر نی.
55. صديق سروستاني، رحمتالله (1386)، آسيبشناسي اجتماعي- جامعهشناسي انحرافات، تهران، سازمان مطالعه و تدوين كتب علوم انساني دانشگاهي، سمت.
56. آرون، ريمون (1386) مراحل اساسي سير انديشه در جامعه شناسي، ترجمه باقر پرهام، تهران، شركت انتشارات علمي و فرهنگي، چاپ هشتم.
57. شجاعي زند علیرضا. 1388. تبارشناسي تجربه ديني در مطالعات دينداري. فصلنامه تحقيقات فرهنگي دوره دوم، شماره 6، صص65-50.
58. همیلتون،ملکم(1388).جامعه شناسی دین،ترجمه محسن ثلاثی، تهران: موسسه فرهنگی و انتشاراتی تبیان.
59. امیدوار، احمدعلی، و علیاکبر صارمی (۱۳۸۱) «اعتیاد به اینترنت: توصیف، سببشناسی، پیشگیری، درمان و مقیاسهای سنجش اختلال اعتیاد به اینترنت»، مرکز مشاوره و خدمات روانشناختی پردیس، مشهد: انتشارات تمرین.
60. توسلی، غلامعباس(1374) نظریه های جامعه شناسی، انتشارات سمت، چاپ اول، تهران
61. دوركيم، اميل (1368)، درباره تقسيم كار اجتماعي، ترجمه باقر پرهام، تهران، انتشارات كتابسراي بابل.
62. دورکیم، امیل(1381) قواعد روش جامعه شناسی، ترجمه علی محمد کاردان، انتشارات دانشگاه تهران.
63. روشه، گی(1376) جامعه شناسی تالکوت پارسونز، ترجمه عبدالحسین نیک گهر، تهران: تبيان.
64. گی روشه(1376)تغییرات اجتماعی، ترجمه منصور وثوقی، نشر نی، چاپ هفتم، تهران.
65. ستوده، هدایت الله(1389) آسیب شناسی اجتماعی، انتشارات چاپخش، 1389 ، تهران.
66. ستوده اصل، هدایت الله(1378) مقدمهای بر آسیب شناسی اجتماعی، تهران، انتشارات آوای نور.
67. سگالن، مارتین(1380) جامعه شناسی تاریخی خانواده، ترجمه حمبد الیاسی، نشر مرکز، 1380، تهران.
68. عبداللهی، محمد و موسوی، میرطاهر(1386) «سرمایه اجتماعی در ایران؛ وضعیت موجود، دورنمای آینده و امکان شناسی گذار»، فصلنامه رفاه اجتماعی، سال ششم، شماره25، صص 233-195.
69. گلچین، مسعود.(1385) «انحراف اجتماعی جوانان در آیینه پژوهش ها (نمونه ای از کاربرد فن تحلیل ثانوی)»، نامه علوم اجتماعی، شماره 28. ص158-124.
70. ترنر، جاناتان (1373)، ساخت نظريههاي جامعهشناسي، ترجمه عبدالعلي لهساييزاده، شيراز، انتشارات نويد.
71. ریتزر، جورج(1379) نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر ترجمه محسن ثلاثی چاپ ششم تهران انتشارات علمی
منابع لاتین
a. Jeb, A & Amy, F. & Sean, p (2009) Social control- serious delinquency and risky behavior, Journal of crime & deli quinsy, p. 423.
2. -Junger, u. & Marshall, I (2010) the interethnic generalizes ability of social control theory: An empirical test, The Journal of Research in Crime and delinquency, vol. 34, No- 1, p 81.
a. Mally,sh. & Avital,L(2008)Social control theory and the connection with ideological offenders among American youth during the gaza disengagement period , Journal of offender therapy and Comparative criminology, p.454.
b. Fujian, P. R (2002), Community and policing strategies A Chinese Approach to crime control, Vol. 12, No.1, pp.1-13.
c. Lindestrom, Martin & Merlo, Joan & Ostergren, Pekolof (2003), "Social capatel and sense of in security in the Neighbourd: a population- based multilevel analysis in Malmo, Sweden". Social science & medicine, vol. pp.1111-1120.
3. Hawdon, J. Ryan, J. (2009) "Social Control and Changes in Victimization". Crime and Delinquency, 55(4) : 526-549.
4. Tittle, Charles R. (1980). Sanction and social deviance. Social forces, 61: 653-682.