Predict marital burnout for young couples in Divorce Based on Conflict resolution styles, Perfectionism and Emotional tuning styles Babol city
M Vaygani
1
(
Psycology amol
)
Arsalan Khanmohammadi
2
(
Assistant amol
)
Jamal Sadeghi
3
(
Department of Clinical Psychology, Babol Branch, Islamic Azad University, Babol, Iran,
)
الکلمات المفتاحية: perfectionism, conflict resolution styles, marital laziness, emotion regulation styles,
ملخص المقالة :
The purpose of this study was to predict marital status based on conflict resolution styles, perfectionism and couples' emotional adjustment styles in divorce. This research was a descriptive study with correlation design. The statistical population of the study consisted of all couples applying for divorce referring to the Justice Department of Babol in 1397, who have been at the age of at least 1 year of their common life and are on the verge of divorce, of which 200 are targeted using sampling and Available as sample size. To collect data, Rohi's conflict resolution practices questionnaire (ROCI-II), Cognitive Censorship (CERQ), Garnowski et al. (2006), Perfectionism, Identity and Felt (1991), and marital relationship (MBQ), Pines (1996) were used. Data were analyzed by Pearson correlation test and regression analysis. The results of regression analysis showed that the dominant conflict style has a significant negative effect on couples' marital status in divorce. Self-centered perfectionism also affects the marital relationship of couples with significant negative effects, and community-oriented perfectionism has a positive and significant effect on the marital relationship of couples. Finally, regression analysis indicated that acceptance, re-focusing on significant negative effects planning and focusing strategies on thought / rumination and bias-induction had a significant positive effect on couples' marital status.
پیش بینی بیرمقی زناشویی زوجین جوان در شرف طلاق بر اساس سبکهای حل تعارض، کمال گرایی و سبک های تنظیم هیجان شناختی شهر بابل
چکیده
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی بیرمقی زناشویی بر اساس سبک های حل تعارض، کمال گرایی و سبک های تنظیم هیجان شناختی زوجین در شرف طلاق بود. این پژوهش از نوع مطالعات توصیفی با طرح همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را کلیه زوج های متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگستری شهر بابل در نیمه دوم سال 1397 که حداقل 1 سال از زندگی مشترک آنها گذاشته و در آستانه طلاق قرار دارند، تشکیل دادند که از بین آنان 200 نفر با روش نمونهگیری هدفمند و در دسترس به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های شیوه هاي حل تعارض رحیم ROCI-II، تنظیم شناختي هیجان CERQ گارنفسكي و همکاران (2006)، کمال گرایی هویت و فلت (1991) و بیرمقی زناشویی (MBQ)پاینز (1996) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون صورت گرفت.
نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سبک تعارض مسلط اثر مثبت معناداری و سبک تعارض مصالحه اثر منفی معناداری بر بیرمقی زناشویی زوجین در شرف طلاق دارند. همچنین کمال گرایی خویشتن مدار بر بیرمقی زناشویی زوجین اثر منفی معنادار و کمال گرایی جامعه مدار بر بیرمقی زناشویی زوجین اثر مثبت و معناداری دارد. و نهایتا نتایج نشان داد که از بین مولفه های تنظیم شناختی هیجان متغیر پذیرش، تمرکز مجدد بر برنامهریزی اثر منفی معناداری و راهبردهای تمرکز بر فکر/ نشخوارگری و دیگرسرزنشگری اثر مثبت معنادار بر بیرمقی زناشویی زوجین دارند.
واژگان کلیدی: بی رمقی زناشویی، سبک های حل تعارض، کمال گرایی،سبک های تنظیم هیجان شناختی.
تحولات اجتماعی دهه های گذشته در سطح جهانی نظام های خانواده را با تغییرات، چالش ها، مسائل و نیازهای جدید و متنوعی مواجه کرده و طی همین مدت خانواده به شکلی فزاینده به علل و عوامل متعدد و پیچیده ای در معرض تهدید قرار گرفته است (عابدی نیا، بوالهری و نقی زاده،1394). طلاق والدین یکی از عمده ترین رویدادهای استرس زایی است که فرزندان با آن مواجه هستند و اثرات کوتاه مدت و بلندمدت اجتماعی، اقتصادی، عاطفی و هیجانی را بر جای می گذارد (فاگان و چرچیل1،2012؛ لوکاس گرینوود2،2014؛ هالیگان، چنگ و نوکس3،2014). یکی از مسائل اجتماعی و روانشناختی در جامعه، بی رمقی زناشوئی است. ازدواج پیوندي عاطفی و قانونی بین زن و مرد است و منشاء چرخه زندگی خانوادگی شناخته میشود (هاز، کنیول و براونینگ4، 2014) با این حال، سست شدن بنیان خانواده، طلاق، فرار از منزل، سوءظن، نداشتن تفاهم میان زوجین، همسرآزاري و همسرکشی و وجود فرزندان بزهکار مواردي هستند که ساختار خانواده معاصر را شدیداً تهدید کرده و پیامدهایی چون طلاق را به دنبال دارند (معظمی، 1395). در این راستا زوجین رابطه زناشویی خود را با نگرش و احساس های مثبت آغاز می کنند ولی به تدریج هنگامی در مییابند رفتار همسرشان آن گونه نیست که انتظارش را داشته اند، احساس های منفی در رابطه آن ها پدید میآید(غواصی،1392) که سبب ایجاد بیرمقیزناشویی5 در روابط می گردد(صفی پوریان، قدمی، خاکپور، سودانی و مهرآفرید،1395). بیرمقیزناشویی کاهش تدریجی دلبستگی عاطفی به همسر است که با احساس بیگانگی، بی علاقگی، بی تفاوتی زوجین به یکدیگر و جایگزینی عواطف منفی به جاي عواطف مثبت همراه است. در یک ازدواج سرخورده یکی یا هر دو زوجین ضمن تجربه احساس گسستگی از همسر و کاهش علایق و ارتباطات متقابل، نگرانی هاي قابل توجهی در خصوص تخریب فزاینده رابطه و پیشروي به سمت جدایی و طلاق دارند(آیدوگان و کیزیلداگ6،2018).
بیرمقی زناشویی به عوامل بسیاری بستگی دارد که میتوان از تعارض زناشویی نام برد. مهارتهاي حل تعارض می توانند شاخص کلیدي در روابط زناشویی موفق باشند(رضایی و رضایی،1397). برخي نظريات بر اين باور است که تعارض در زندگي خانوادگي، رويدادي طبيعي است و در اغلب اوقات، پديدهاي اجتناب ناپذيري در نظر گرفته مي شود که در تمامي روابط خانوادگي به چشم مي خورد (فيرکلوث7،2012). سبک هاي حل تعارض8 نشان دهنده تبادل اطلاعات و بررسي اختلافات براي رسيدن به راه حل قابل قبول براي طرفين و يا جهت گيري تهديد آميز مي باشد. همچنين بيانگر تلاش براي کاهش اختلافات است و براي برآورده کردن انتظارات و مسائل ديگران بر تشابهات تاکيد مي کند (بهروزی نیا،1395). کمال گرایی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان از دیگر موارد موثر بر بی رمقی زناشوئی هستند. راهبردهای تنظیم شناختی هیجان پاسخ شناختی به رویدادهای برانگیزاننده هیجان است که به صورت هشیارانه و ناهشیارانه سعی در تعدیل تجارب هیجانی فرد و رویداد دارند(بارگ و ویلیامز9،2007). یکی از سازه های شخصیتی که به درجات متفاوتی در افراد وجود دارد و در نوع و میزان پیشرفت، موفقیت و یا شکست در جوانب مختلف زندگی تاثیرگذار باشد، کمال گرایی10 است. اشكال منفي كمالگرايي به طور مستقيم با فرسودگي، بدبيني و عيبجويي همبسته است و كمالگرايي منفي و القاء شده اجتماعي با كاهش رضايت از زندگي همبسته است. بنابراین به منظور بررسی این مسئله که سبک های حل تعارض، کمال گرایی و سبک های تنظیم هیجان شناختی چگونه می توانند در ادامه روابط زوجها تاثیر داشته باشد و سبب شوند تا آنها برای جدایی و طلاق از یکدیگر کاندید شوند، این سوال بوجود آمد که آیا سبک های حل تعارض، کمال گرایی و سبک های تنظیم هیجان شناختی شهر بابل توانایی پیش بینی بیرمقی زناشویی زوجین در شرف طلاق را دارند؟
پیشینه تحقیق
پژوهشهای متعددی به پیامدهای مثبت روانشناختی کمالگرایی11 در زندگی زناشویی اشاره کردهاند. کمالگرایی به عنوان رگه شخصیتی سازهای چندبُعدی است که با معیارهای فردی، سازماندهی، نگرانی درباره اشتباه ها، تردید نسبت به اعمال، انتظارهای والدین و انتقادگری والدین مشخص می شود. ابعاد سازماندهی و معیارهای فردی بازتاب کمالگرایی مثبت هستند و ابعاد نگرانی درباره اشتباهها، تردید نسبت به اعمال، انتظارهای والدین و انتقادگری والدین بازتاب کمالگرایی منفی هستند(تیلور، کوپر و باتلر12،2017). چراغعلی گل، رستمی و گودرزی (2013) دریافتند افراد دارای کمالگرایی مثبت به دلیل انعطاف پذیری بالا و تجربه هیجان های مثبت، بیشتر از زندگی زناشویی خود لذت می برند و بالعکس، بُعد منفی کمالگرایی با شاخص های ناسازگاری و هیجان های منفی همبستگی مثبت دارد. نتایج تحقیقات نشان داده است که بین بیرمقی زناشویی و رضایت از زندگی (مید13،2002)؛ بیرمقی و سلامت جسمی و روانی (آهولا14،2007) بیرمقی زناشویی و نگرش مثبت (نیلز 15،2009) همبستگی منفی و بین رفتارهای مخالف بیرمقی زناشویی و سلامت روانی (بکر16،2009؛ مطهری،1391)، تعارض و بیرمقی زناشویی (بیردیت17،2010، رحیم18،2004) همبستگی مثبتی وجود دارد.
رضایی و رضایی (1397) در پژوهش خود به پیش بینی فرسودگی زناشویی؛ سبکهاي حل تعارض و انتظارات زناشویی پرداختند. نتایج نشان داد که سبک هاي حل تعارض یکپارچه و مصالحه پیش بین هاي منفی و سبک حل تعارض ملزم شده پیش بین مثبت معنادار فرسودگی زناشویی هستند و انتظارات زناشویی در پیش بینی فرسودگی زناشویی نقشی ندارد. سبک هاي حل تعارض نسبت به انتظارات زناشویی در پیش بینی فرسودگی زناشویی نقش دارند. قربانی و فیروزی (1396) در پژوهش خود به اثربخشی آموزش سبک زندگی در رضایت مندي و فرسودگی زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان پرداختند. نتایج حاکی از آن است که آموزش سبک زندگی باعث افزایش رضایت مندي زناشویی و کاهش فرسودگی زناشویی می شود. می توان از راه آموزش سبک زندگی به زوجین کمک کرد تا با اصلاح سبک زندگی خود، باعث غنی سازي زندگی مشترك خود شوند.
شکرالله زاده، فروزش، بذرافشان و حسینی (1396) در پژوهشی به تأثیر زوج درمانی شناختی- رفتاری در تعارض و بیرمقی زناشویی پرداختند. یافته های پژوهش نشان داد آموزش مهارت های شناختی- رفتاری بر تعارض های زناشویی و بیرمقی زناشویی تأثیرگذار است. درمان شناختی- رفتاری با تغیر باورهای منفی زوجین و کمک به جلوگیری از تعارض های زناشویی می تواند باعث کاهش تنش میان فردی و سرانجام کاهش بیرمقی زناشویی شود. بروزی، شاطریان محمدی و فرقدانی (1396) در پژوهشی به بررسی تاثیر وابستگی خاص به همسر و جنسیت بر احساس گرفتاری و بیرمقی زناشویی در دانشجویان متاهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد قم پرداختند. یافتهها نشانگر از آن بود که وابستگی خاص به همسر و جنسیت بر بیرمقی زناشویی دانشجویان تاثیر همزمان داشت که نقش وابستگی خاص به همسر بر بیرمقی زناشویی در دانشجویان زن متاهل بیشتر از دانشجویان مرد متاهل بود. حشمتی، قره داغی، جعفری و قلیزادگان (1396) در پژوهش خود به پیش بینی بیرمقی زناشویی زوجین خواهان جدایی با آگاهی از شناسه های جمعیت شناختی ذهن تمام عیار و تاب اوری هیجانی نشان دادند که با مهارت اثرات متغیرهای جمعیت شناختی متغیرهای ذهن تمام عیار و تاب آوری هیجانی قادر به پیش بینی بیرمقی زناشویی زوجین خواهان جدایی بودند.
اسماعیلی (1395) نشان داد که اثر متغیر مستقل بر تمامی ابعاد حل تعارض زناشویی به غیر از شیوه سلطه گرانه معنادار است، اثر متغیر مستقل بر تمامی ابعاد راهبردهای حفظ رابطه معنادار است. مطالعه حاضر نشان داد که زوجین طلاق و عادی در استفاده از سبک های اسناد به شیوه ای متفاوت عمل میکند، بطوریکه زوجین عادی عمدتاً از سبک های مثبت بهره می برند، همچنین در حل تعارض و راهبردهای حفظ رابطه نیز زوجین عادی از شیوه ها و راهبردهای مناسب استفاده می کنند که این خود موجب دوام بیشتر زندگی زناشویی آنها می گردد. کمالی و ابوالمعالی الحسینی (1395) به پیشبینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس فرایندهای ارتباطی خانواده و کمالگرایی در دختران نوجوان دبیرستانی پرداختند. یافتهها رابطه مثبت معیارهای فردی رابطه منفی نگرانی بیش از حد را بر راهبردهای مثبت تنظیم شناختی هیجان و نیز رابطه مثبت نگرانی بیش از حد را بر راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان نشان داد. رابطه فرایندهای ارتباطی خانواده بر راهبردهای مثبت تنظیم هیجان مثبت و بر راهبردهای منفی تنظیم هیجان منفی بود.
عیسی زاده (1395) در پژوهش خود به نقش پیش بینی کننده راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رضایت زناشویی و فرسودگی پرداخت. نتایج نشان داد که راهبردهای پذیرش، ارزیابی مجدد مثبت و نشخوار فکری برای پیش بینی رضایت زناشویی دارند و راهبردهای ملامت دیگران، پذیرش و نشخوار فکری توانایی پیش بینی فرسودگی پرستاران را دارند. احمدی، زهراکار، داورنیا و رضایی (1394) در پژوهش خود به اثربخشی زوج درمانی کوتاه مدت خودتنظیمی بر فرسودگی زناشویی در زوجین پرداختند. یافته ها بیانگر این بود که زوج درمانی کوتاه مدت خودتنظیمی فرسودگی زناشویی را در زوجین به طور معناداري کاهش داده و نتایج در دوره پیگیري نیز از ثبات لازم برخوردار بوده است.
کریمی، کریمی و دهقان (1393) در پژوهش خود مبنی بر رابطه سبکهای دلبستگی و سبکهای حل تعارض با فرسودگی زناشویی کارکنان متأهل نشان دادند بین سبک دلبستگی ناایمن و سبک حل تعارض اجتنابی با فرسودگی زناشویی رابطه مثبت و بین سبک هاي مسلط و یکپارچه با شاخص فرسودگی زناشویی رابطه منفی وجود دارد. درعلی و سهرابی (1393) در پژوهش خود به نقش واسطه گري تعارض هاي زناشویی در رابطه بین سبک هاي تنظیم شناختی هیجانی و کیفیت روابط جنسی پرداختند. نتایج نشان داد که تعارض هاي زناشویی، نقش واسطه گري معناداري در رابطه بین سبک هاي تنظیم شناختی هیجان و کیفیت رابطه جنسی ایفا می نماید. هاواسی، زهراکار و محسن زاده (2018) در پژوهش خود به مقایسه اثربخشی زوج درمانی متمرکز بر هیجان و زوج درمانی گاتمن بر بیرمقی زناشویی و تغییر سبک های حل تعارض پرداختند. نتایج نشان داد که زوج درمانی متمرکز بر هیجان و زوج درمانی گاتمن سبب کاهش بیرمقی زناشویی در بین زوج ها شده است. ابولشامات و همکاران19 (2017) در پژوهش خود به بررسی رابطه بین کمال گرایی و فرسودگی دانشجویان پرداختند. نتایج نشان داد که بین فرسودگی و کمال گرایی خودمدار، دیگرمدار و جامعه محور هیچ رابطه ای وجود ندارد. گوهری، زهراکار، نظری و سلینی (2016) در پژوهش پیش بینی بیرمقی زناشویی بر اساس ویژگی های شخصیتی و صمیمیت جنسی در بین پرستاران متاهل نشان داد که بین بیرمقی زناشویی، صمیمیت جنسی و ویژگی های شخصیتی روان رنجور، اضطراری و وجدان بودن رابطه معنی داری وجود دارد اما بین توافق پذیری و گشودگی رابطه معنی داری وجود نداشت. همچنین نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که بین صمیمیت جنسی و ویژگی های شخصیتی روان رنجور، اضطراری، توافق پذیری و وجدان بودن ارتباط معناداری وجود دارد. کبریتچی و محمدخانی (2016) در پژوهشی مبنی بر نقش بیرمقی زناشویی و طرحواره ناسازگار اولیه در رضایت زناشویی زوج های متاهل نشان دادند بين اين متغيرها روابط تعاملی وجود دارد. همچنین بین بین بیرمقی زناشویی و سایر خرده مقیاس ها و رضایت زناشویی رابطه منفی معنی داری وجود داشت و همبستگی مثبت و معنی داری بین بیرمقی زناشویی و تمامی طرح های ناسازگار اولیه وجود داشت. منعمیان، خوشکنش و پورابراهیم (2016) در پژوهش خود مبنی بر اثربخشی درمان کوتاه مدت راه حل محور بر کاهش فرسودگی زناشویی و بهبود کیفیت روابط زناشویی نشان دادند که درمان کوتاه مدت راه حل محور بر کاهش فرسودگی زناشویی و بهبود کیفیت روابط زناشویی مؤثر است.
پاموک و دوموز20 (2015) در پژوهشی به بررسی بیرمقی در زندگی زناشویی در بین 482 متاهل در ترکیه پرداختند. نتايج نشان داد که بين بیرمقی زناشویی و متغيرهای مستقل (جنس، نوع ازدواج، ازدواج مجدد، تعداد فرزندان و سطح تحصيلات) اختلاف معنی داری وجود دارد. بر اساس نتایج معادلات ساختاری 44 درصد از واریانس بیرمقی زناشویی به وسیله حمایت همسر، اعتماد دو قطبی و تحریفات شناختی بین فردی تبین شده است. آلیگر21 (2014) در پژوهش خود مبنی بر کیفیت و دلبستگی زناشویی و نقش میانجی سبک های حل تعارض زناشویی دریافت که سبک هاي حل تعارض میانجی رابطه بین متغیرهاي کیفیت زندگی زناشویی و جنبه هاي احساسی فرد است. پادیا 22(2014) در پژوهش خود دریافت که سبک حل تعارض (حل مسئله مثبت، تعامل جنگ، خروج وانطباق) نقش واسطه در رابطه بین دلبستگی وکیفیت زناشویی دارد. همچنین نتایج نشان می دهد که مجموعه اي از استراتژي هاي مثبت حل تعارض از زوج براي ارتقاءکیفیت زناشویی مؤثر می باشد. شادلیچ و کامینک23 (2012) در پژوهش خود مبنی بر رابطه بین علائم افسردگی همسران و تعارض زناشویی دریافتند که سبک هاي حل تعارض اجتنابی، ملزم شده و مصالحه باعث نارضایتی از ازدواج و بروز نشانه هاي افسردگی می شود. کایلیان و سییگوک24 (2009) در پژوهشی با عنوان بررسی تاثیر تعارضات زناشویی بر سلامت روان و حمایت اجتماعی بمنظور بررسی تاثیرات تعارضات زناشویی بر حمایت اجتماعی و سلامت روان زوجین در مالزی انجام گرفت، نشان داد روشی که در آن زوجین با کشمکش ها و تعارضات خود برخورد می کنند، بر سلامت روان آنها تاثیر می گذارد. همچنین، توانایی زوجین در برخورد با تعارضات با حمایت اجتماعی درک شده ی آنها ارتباط دارد. به این معنی که یک شخص با یک روش بهتر پرداختن به تعارض و حمایت اجتماعی بیشتر و بهتر، به احتمال زیاد، دارای سلامت روان بالاتری است. گارنفسکی، کوپمن، کرایج و کاته25 (2009) در پژوهش خود نشان دادند که راهبرد تمرکز بر تفکر با اختلال هاي درونی بیماران و کیفیت پایین زندگی آنان همبستگی مثبت داشت، اما راهبرد فاجعه آمیز بودن بیشتر با اختلال هاي درونی بیمار همبستگی دارد تا با کیفیت پایین زندگی.
مبانی نظری
به اعتقاد کایزر26(1996) بیرمقی زناشویی کاهش تدریجی دلبستگی عاطفی به همسر است که با احساس بیگانگی، بیعلاقگی و بی تفاوتی زوجین به یکدیگر و جایگزینی عواطف منفی به جاي عواطف مثبت همراه است. الیس27 (1986) بیرمقی زناشویی را عدم احساسات عینی از خشنودی، عدم رعایت و لذت تجربه شده توسط زن و شوهر موقعی که همه جنبههای ازدواج را در نظر میگیرند، میداند. بیرمقی زناشویی در یک رابطه زوجی، به معنای نگرش منفی و غیر لذت بخشی است که زن و شوهر از جنبههای مختلف روابط زناشویی خود دارند؛ به عبارت دیگر، بیرمقی زناشویی عدم انطباق بین وضعیتی که وجود دارد و وضعیتی که مورد انتظار است، میباشد. بیرمقی زناشویی وقتی به وجود میآید که وضعیت موجود فرد در روابط زناشویی با آنچه که وی انتظار داشته، منطبق نباشد.
بیرمقی یا دلزدگی زناشویی زمانی بروز می کند که زوجین متوجه می شوند که علیرغم تلاش هایشان رابطه شان به زندگی شان معنا نداده و نخواهد داد. وقتی زن و شوهر از عشق و شیفتگی فاصله میگیرند، هر حادثه دلسرد کننده ای برای توجیه برچسب زدن منفی به همسرشان کافی به نظر میرسد. شوهر در این شرایط حتی اگر یک بار حساسیت نشان نداد یک فرد بی احساس تلقی میشود. اگر زن ولو یک بار انتظار محبت شوهر را برآورده نکند نامهربان میشود (لکایی و صداقت فرد، 1394). بیرمقی زناشوش از هم پاشیدگی تدریجی و بطنی رابطه زناشویی بر اثر عوامل چندی است و تزلزل در محیط صمیمی، ویژگی های شخصیتی مؤثر بر روابط صمیمی و بحران همه جانبه عمیق اعتیاد همسر می تواند منابع فرسودگی و زوال تدریجی زندگی و روابط زناشویی باشد. دلایل بیرمقی زناشویی می تواند شامل توقعات غیرمنطقی و غیرواقع بینانه، گذشتن از فاز هیجانی اول ازدواج و نگفتن احساسات به یکدیگر باشد.
طبق نظریه منطقی-هیجانی الیس، آشفتگی یک زوج بطور مستقیم به اعمال طـرف دیـگر یا شکستهای سخت زندگی مـربوط نـمیشود بـلکه بیشتر به دلیل باور و عقیدهای در مورد چنین اعمال و شکستهایی دارد. بنابراین، باورهای غیر منطقی به اختلالهای فردی منجر میشود و باعث نارضایتمندیهای بیاساس در حیطه زناشویی میگردد (الیس، سیجل، ییچر، دای بایتا و دایگیزپ، 1375).
دیدگاه کلاسیک روانپویشی که منبعث از الگوی روانکاوی فروید است، مـشکلات زنـاشویی را پیامدهای مشکلات درون روانی همسران میداند (باکر؛ ترجمه دهقانی و دهقانی، 1388). یکی از دیدگاههای معاصر روانپویشی، نظریه روابط فردی است. برطبق ایـن دیدگاه اشـخاصی که در ازدواج به یکدیگر میپیوندند، هرکدام میراث روانی یکتا و جداگانهای را وارد آن رابطه میکنند. هر کدام دارای تـاریخچهای شخصی، یک شخصیت بیهمتا و مجموعه ای از افراد درونی کرده و مخفی هستند که آنها را در تمامی تبادلاتی که مـتعاقبا با یکدیگر خواهند داشت دخالت میدهند. روابط زناشویی مسئلهدار و ناآرام تحت تأثیر درون فکنیهای آسیبزا یعنی اثرات یا خاطرات مربوط به والدین یا سایر اشخاص قرار دارد.
بر طبق مدل تبادل رفتار، اختلافهای زناشویی تا حد زیادی پیآیند میزان تقویت و یا تنبیه اعمال شده ا زطرف زوجین نسبت به هم و هر رابطه تقویت و تنبیهی که هر زوج از خود نشان میدهد در نظر گرفته میشود(باکر؛ ترجمه دهقانی و دهقانی، 1388). در مراحل اولیه رابطه، تضادها معمولا با پذیرش یا اجتناب پوشانده میشوند ولی اگر زوجین مهارتهای ارتباطی خوب یا مهارتهای حل اختلاف نداشته باشند، اختلافات بالا رفته و بصورت پیچیده درمیآیند. با زیاد شدن تعداد دفعات اختلافات، سازگاری زناشویی مختل شده و رضایت کمتری از رابطه خواهند داشت(داگلاس و داگلاس، 1995؛ به نقل از احمدی، رحمت الهی، فاتحی زاده، 1385).
در نظریه ساختی، خانواده وقتی معیوب میشود که قواعدش اجرا نشود. وقتی مرزها خیلی سفت و سخت یا نفوذپذیر میشوند، عملکرد خانواده به عنوان یک نظام مـختل مـیشود. (شارف؛ 1390). در نظریه بین نسلی، بوون، تصور میکرد در بسیاری از خانوادههای مشکلدار غالبا اعـضای خـانواده فاقد هـویت مستقل و مجزا هستند و بسیاری از مشکلات خانوادگی بخاطر این روی میدهد که اعضای خانواده خود را از لحاظ روان شناختی از خانوده پدری مـجزا نساختهاند(باکر؛ ترجمه دهقانی و دهقانی، 1388). هرچه درجه عدم تفکیک یعنی فقدان مفهوم خـویشتن یـا برعکس، وجود یک هویت شخصی ضعیف یا نااستوار بیشتر باشد امتزاج عاطفی بیشتری میان خویشتن بادیگران وجود خواهد داشت.
طبق نظریه دلبستگی، افراد هنگام برقراری رابطه نزدیک و صمیمانه یـکی از سه سبک دلبستگی را میپذیرند. بر اساس این نظریه، تنش در روابط با عـدم امـنیت دلبـتگی ارتباط دارد هنگامی که امنیت دلبـستگی مـورد تـهدید قرار میگیرد، عصبانیت اولین پاسخ است. این عصبانیت اعتراضی در مقابل از دست دادن دلبستگی ایمن است. رخدادهای منفی مـربوط بـه دلبـستگی، مخصوصا ترک کردنها و خیانتها، اغلب باعث وارد آمدن آسیب همیشگی به روابط نزدیک میشوند (جـانسون و دنـتون28، 2002؛ به نقل از احمدی، 1385).
تحقيقات نشان مي دهد که وجود اختلاف و تعارض در زندگي زناشويي گريزناپذير است. ماهيت تعاملي زوج ها چنين تعارضاتي را ايجاب مي کند. گلاسر29 (1998) در تئوري انتخاب خود دليل بروز تعارض را چنين بيان مي کند که تمام اعمالي را که ما انجام مي دهيم، رفتار به شمار مي روند و تقريبا تمام رفتارهاي ما انتخاب مي شوند. خواسته هاي افراد، گاهي در تقابل هم قرار مي گيرد و يا اينكه افراد يكديگر را مانعي بر سر راه اين خواسته ها ادراک مي کنند در نتيجه دچار تعارض مي شوند. در واقع يكي از دلايل عمده تعارض ها ناهماهنگي افراد به خصوص زن و شوهرها در نوع نيازها و روش ارضاي آن مي باشند (بهروزی نیا،1395).
بر اساس نظريه شناختي ريشه مشكلات زناشويي، در نوع تفكرات زوج ها راجع به هم و راجع به نوع روابطشان نهفته است (داتيليو و اپشتاين30،2005). نظريه هاي رفتاري بر اين باورند که کليه اختلافات و تعارضات موجود در روابط زن و شوهر تابع قوانين و اصل يادگيري است. رويكرد رفتاري، تعاملات منفي و نارسايي ارتباط را موجب تعارضات زناشويي ميداند. اين تعامل ها به هنگام مواجه شدن با پاسخ هاي مطلوب و يا حذف تقاضاي نا مطلوب به صورت مثبت و يا منفي تقويت مي شوند (شفیعی نیا،1386). نظريه هاي ارتباطي، تعارض و کشمكش هاي موجود در رابطه زن و شوهر را نتيجه ي مهارت هاي نابسنده مراجعان، در برقراري ارتباط و عدم توانايي در حل مؤثر مشكلات تلقي می کند (بهروزی نیا، 1395).
وقتي تعارض بروز مي کند، طرفين رابطه دست به کار مي شوند تا با اقدام براي برطرف کردن آن دوباره آرامش را به رابطه بازگزدانند. تجارب، دانش، باورها و ارزش هاي افراد شيوه هاي مختلفي را براي حل تعارضات پيش روي انها مي گذارد. اين شيوه ها به سبک هاي حل تعارض موسومند (ويلموت و هاکر،2001). سبک هاي حل تعارض در واقع واقع پاسخ هاي الگوبرداري شده يا مجموعه اي از رفتارند که افراد در هنگام تعارض به کار مي برند بيشتر افراد هنگام مواجهه با مشكل يا تعارض به واکنش هاي از پيش تعيين شده گرايش دارند تا شيوه هاي منازعه به گونه اي ديگر.
همه انسانها به نحوی کمالگرایند، هر چند کمال یا حالت مطلوب برای یک فردی یا گروه، متفاوت با آن برای فرد یا گروه دیگر است، در هر صورت، کمال به حالت مطلوبی اطلاق ميشود که از وضع حاضر فاصله دارد (حقیقی، 1393). محققان مختلف هر کدام ابعاد مختلفی را در نظر گرفتند، از جمله این رویکردها برای تعریف و اندازهگیری کمالگرایی، به وسیله هویت و فلت (1991) پایه ریزی شد، آنها نشان دادند که کمالگرایی از سه بعد جداگانه تشکیل شده است، کمالگرایی خودمدار31، کمالگرایی دیگرمدار32 و کمالگرایی اجتماع مدار33. طبق این مفهوم سازی اگر چه رفتارهای نمایش داده شده در بین ابعاد، بسیار به یکدیگر شباهت دارند، مسأله متمایز کننده بین ابعاد این است که انتظارات کمالگرایانه از چه کسی نشأت ميگیرد (برای مثال خود یا دیگران) و (رفتارها به سوی چه کسی هدف گیری شده است) به سمت خود یا دیگران (هویت و فلت، 2002؛ رم، 2005).
کمالگرایی خودمدار: یک مؤلفه انگیزشی است که شامل کوششهای فرد برای دستیابی به خویشتن کامل ميباشد تشکر، 1384). کمالگرایی دیگرمدار: دربردارنده عقاید و انتظارات درباره شایستگیهای دیگران است، کمالگرایی دیگر مدار یک بعد میان فردی است که دربرگیرنده گرایش به داشتن معیارهای کمالگرایانه برای اشخاص است که برای فرد اهمیت بسیار دارند، از آن جایی که کمالگرایی دیگر مدار با بی اعتمادی و احساس دشمنی نسبت به دیگران همراه است، این بعد کمالگرایی ممکن است به روابط میان شخصی دشوار بینجامد (شافران و منسل34، 2001). کمالگرایی اجتماع مدار: این بعد از ابعاد میان فردی دیگری ساخته شده است. عقیدهای است که دیگران انتظارات اغراق آمیز و غیرواقعی را بر شخص اعمال ميکنند که هر چند برآوردن آنها دشوار است ولی شخص باید به این استانداردها دست یابد تا مورد تأیید و پذیرش دیگران قرار گیرد. افرادی با سطوح بالای کمالگرایی اجتماع مدار، در برخورد با معیارهای دیگران نگران ميشوند، آنها از ارزیابی منفی دیگران ميترسند و از عدم تأیید دیگران ميپرهیزند و اهمیت بیشتری به دستیابی به توجه دیگران نشان ميدهند (شافران و منسل، 2001).
یکی از متداول ترین راهبردها، تنظیم هیجان با استفاده از راهبردهای شناختی است. راهبردهای تنظیم شناختی هیجان پاسخ شناختی به رویدادهای برانگیزاننده هیجان است که به صورت هشیارانه و ناهشیارانه سعی در تعدیل تجارب هیجانی فرد و رویداد دارند (بارگ و ویلیامز35،2007). از نظر گارنفسکی و کرایج36 (2006) تنظیم هیجان معادل با مقابله شناختی است و با راه های شناختی مدیریت عواطف در ارتباط است. فرآیندهای شناختی می توانند به فرد کمک کنند تا مدیریت یا تنظیم هیجان ها و عواطف را به دست گیرد. بر اساس مدل نظری گارنفسکی و همکاران (2002) راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مشتمل بر نه راهبرد هستند که به دو دسته انطباقی و غیرانطباقی تقسیم می شوند.
راهبردهای انطباقی تنظیم هیجان به افراد امکان می دهد که به صورت موفقیت آمیزی در محیط خود عمل کنند (کامپو، بریدج، اهنمان، آلتمن، لوکاس و همکاران37،2004). تنظیم هیجان انطباقی نیاز به استفاده انعطاف پذیر از تنوع راهبردهای مختلف هیجانی و مهارت های زیربنایی مانند آگاهی هیجانی و پذیرش دارد (گراتز و تول38،2010). مانند پذیرش، تمرکز مجدد مثبت، تمرکز مجدد بر برنامه ریزی، ارزیابی مجدد مثبت و کم اهمیت شماری. وقتی افراد هنگام روبرو شدن با تجربه دشوار هیجانی قادر به انجام رفتارهای هدف گرا نیستند و اجازه نمی دهند که تجربه هیجانی دوره خویش را بگذراند و به پایان برسد، از راهبردهای غیرانطباقی تنظیم هیجان استفاده میکنند(گراتز و تول،2010). مانند خودسرزنشگری، دیگرسرزنشگری، فاجعه آمیزپنداری، نشخوار فکری.
1. سبک های حل تعارض توانایی پیش بینی بیرمقی زناشویی زوجین در شرف طلاق را دارند.
2. کمال گرایی توانایی پیش بینی بیرمقی زناشویی زوجین در شرف طلاق را دارند.
3. سبک های تنظیم هیجان شناختی توانایی پیش بینی بیرمقی زناشویی زوجین در شرف طلاق را دارند.
این تحقیق از نظر روش توصیفی، از نوع همبستگی، به حیث گردآوری دادهها، میدانی، از نظر هدف، کاربردی و از نظر نتایج نیز آیندهنگر میباشد. جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه زوج های متقاضی طلاق مراجعه کننده به دادگستری شهر بابل در سال 1397 که حداقل یکسال سال از زندگی مشترک آنها گذاشته و در آستانه طلاق قرار دارند، تشکیل میدهند. تعداد 200 نفر از زوج های متقاضی طلاق از بین مراجعه کنندگان به دادگستری شهر بابل به عنوان نمونه نهایی انتخاب شدند. روش نمونه گیری از نوع روش نمونه گیری هدفمند و دردسترس می باشد.
براي جمعآوري اطلاعات در اين پژوهش از روشهاي كتابخانهاي و ميداني استفاده گردید. ابزار اندازه گیری داده ها شامل پرسشنامه شیوههاي حل تعارض رحیم ROCI-II 39،پرسشنامه تنظیم شناختي هیجان CERQ گارنفسكي و همکاران (2006)، پرسشنامه کمالگرایی هویت و فلت40 (1991) و پرسشنامه بیرمقی زناشویی (MBQ)است. جهت بررسی ارتباط بین متغیرها از آزمون همسبتگی پیرسون و بررسی ارتباط رگرسیونی متغیرهای تحقیق از آزمون رگرسیون ساده و چندگانه گانه خطی در فرضیههای تحقیق، با بهرهگیری از نرمافزار SPSS نسخه 24 صورت گرفت.
جدول شماره 1: تعریف نظری و عملی متغیرهای تحقیق
متغیر | تعریف | ابعاد |
بیرمقی زناشویی | پاینز بیرمقی را نتیجه فرایند فرسایش می داند که در آن افراد متعهد و با انگیزه روحیه شان را از دست می دهند. به طوری که عنصر مرکزی بیرمقی زناشویی تهی سازی مزمن منابع انرژی یک فرد شامل خستگی جسمانی عاطفی و روانی است که با ادامه مواجهه با استرس طولانی مدت ایجاد می شود (داورنیا،1392) | بیرمقی جسمی بیرمقی روانی بیرمقی عاطفی |
سبکهای حل تعارض
| رفتارهایی است که شخص به هنگام مواجه شدن با یک موقعیت تعارض، از خود نشان می دهد تا بتواند بر آن موقعیت غلبه کند. این شیوه ها عبارتند از شیوه های همراهانه، مهربانانه، سلطه گرانه، اجتنابی و مصالحه گرانه(بیرامی، باباپورخیرالدین، هاشمی، اسمعیلی، بهادری،1392). | سبک یکپارچگی سبک ملزم شده مسلط، اجتنابی و مصالحه |
کمالگرایی | تمایل پایدار فرد به وضع معیارهاي کامل و دست نیافتنی و تلاش براي تحقق آنهاست (بشارت، 1386)؛ به عبارت دیگر «کمالگرایی وابستگی مفرط خود ارزیابی به تعقیب معیارهای آمرانه شخصی و خود تحمیل شده، حداقل در یک حوزهی برجسته برخلاف پیامدهای منفی آن میباشد» (قربانی، 1390). | کمال گرایی مثبت کمال گرایی منفي |
راهبردهای تنظیم شناختی هیجان | تنظیم هیجانی، شامل گستره ای از راهبردهای شناختی و رفتاری هشیار و ناهشیار است که جهت کاهش، حفظ یا افزایش یک هیجان صورت می گیرد (گروس41،2015) و مشخص شده است که افراد در مواجهه با رویدادهای استرس زا، از راهبردهای تنظیم هیجان متفاوتی برای اصاح یا تعدیل تجربه هیجانی خود استفاده می کنند (تروی42،2012). | سرزنش خود سرزنش دیگران پذیرش برنامه ریزی تمرکز مجدد مثبت، نشخوار فکری، بازارزیابی مثب فاجعه آمیزپنداری |
یافتهها
بر اساس نحوه نمره گذاری پرسشنامه بیرمقی زناشویی زوجین و تعداد سؤالات پرسشنامه میانگین بیرمقی زناشویی زوجین 652/67 و انحراف استاندارد 604/14 به دست آمد. بالاترین میانگین در کمالگرایی خویشتن مدار (305/4±030/29) به دست آمده و کمترین میانگین مربوط به کمالگرایی جامعه مدار (854/0±257/26) می باشد. بیشترین میانگین در راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در راهبرد تمرکز بر فکر (نشخوارگری) (292/2±904/13) و فاجعه نمایی (015/3±622/13) به دست آمده است. بنابراین این دو مورد از راهبردها بیشتر از سوی نمونههای تحقیق جهت تنظیم شناختی هیجان استفاده میشود. همچنین کمترین میانگین در تمرکز مجدد بر برنامهریزی (138/2±630/8) و ارزیابی مجدد مثبت (746/2±641/8) به دست آمده که نشان می دهد این دو راهبرد از سوی نمونه های تحقیق کمتر مورد استفاده قرار می گیرد.
جدول شماره 2: آمار توصیفی متغیرهای مستقل و وابسته
متغیرها | حداقل | حداکثر | میانگین | انحراف استاندارد |
---|---|---|---|---|
خودسرزنشگري | 00/8 | 00/20 | 815/12 | 402/2 |
پذيرش | 00/6 | 00/15 | 320/10 | 283/2 |
تمرکز بر فکر/ نشخوارگري | 00/10 | 00/18 | 904/13 | 292/2 |
تمرکز مجدد مثبت | 00/4 | 00/14 | 137/10 | 393/2 |
تمرکز مجدد بر برنامه ريزي | 00/4 | 00/14 | 630/8 | 138/2 |
ارزيابي مجدد مثبت | 00/4 | 00/15 | 641/8 | 746/2 |
کم اهميت شماري | 00/4 | 00/14 | 788/8 | 338/2 |
فاجعه نمايي | 00/4 | 00/20 | 622/13 | 015/3 |
ديگرسرزنشگري | 00/6 | 00/18 | 813/12 | 589/2 |
راهبردهای سازش یافته | 40/1 | 42/3 | 326/2 | 457/0 |
راهبردهای سازش نیافته | 31/2 | 07/4 | 322/3 | 462/0 |
کمالگرایی خویشتن مدار | 00/10 | 00/42 | 030/29 | 305/4 |
کمالگرایی دیگرمدار | 00/10 | 00/42 | 556/27 | 346/5 |
کمالگرایی جامعه مدار | 00/10 | 00/44 | 257/26 | 854/6 |
سبک یکپارچگی | 00/16 | 00/35 | 175/24 | 617/5 |
سبک اجتنابی | 00/8 | 00/22 | 360/15 | 185/3 |
سبک مسلط | 00/8 | 00/25 | 460/15 | 155/3 |
سبک مصالحه | 00/5 | 00/18 | 937/12 | 273/2 |
سبک ملزم شده | 00/12 | 00/24 | 289/16 | 032/2 |
بیرمقی زناشویی زوجین | 16/37 | 65/102 | 652/67 | 604/14 |
با توجه به نتایج بهدستآمده از آزمون کولموگروف- اسمیرنف بهمنظور بررسی ارتباط بین سبکهای حل تعارض، ابعاد کمالگریی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان با بیرمقی زناشویی زوجین از آزمون همبستگی پیرسون و به منظور بررسی توانایی پیشبینی بیرمقی زناشویی زوجین از طریق سبکهای حل تعارض، ابعاد کمالگرایی و راهبردهای تنظیم شناختی هیجان از آزمون رگرسیون خطی چندگانه به روش همزمان استفاده شد.
فرضیه اول: سبکهای حل تعارض توانایی پیشبینی بیرمقی زناشویی زوجین در شرف طلاق را دارند.
جدول شماره 3: ضریب همبستگی پیرسون (سبکهای حل تعارض و بیرمقی زناشویی زوجین)
متغیرها | ضریب همبستگی (r) | سطح معناداری |
سبک یکپارچگی | *145/0- | 040/0 |
سبک اجتنابی | 022/0 | 754/0 |
سبک مسلط | **391/0 | 001/0 |
سبک مصالحه | **412/0- | 001/0 |
سبک ملزم شده | 061/0 | 390/0 |
*= معناداری در سطح 05/0≥P؛ **= معناداری در سطح 01/0≥P
به منظور بررسی فرضیه تحقیق با توجه به نرمال بودن توزیع داده از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان میدهد که بین سبکهای یکپارچگی، سبک مسلط و سبک مصالحه با بیرمقی زناشویی زوجین همبستگی معنادار و مثبت وجود دارد. اما بین سبک ملزم شده و سبک اجتنابی با بیرمقی زناشویی زوجین رابطه معناداری مشاهده نشد.
جدول شماره 4: نتایج تحلیل رگرسیون (سبکهای حل تعارض و بیرمقی زناشویی زوجین)
متغيرها | b | Std. Error | Beta | T | Sig | Tolerance | VIF |
عرض از مبدأ | 570/73 | 676/7 |
| 585/9 | 001/0 |
|
|
سبک یکپارچگی | 284/0- | 184/0 | 109/0- | 539/1- | 125/0 | 740/0 | 352/1 |
سبک مسلط | 612/1 | 310/0 | 348/0 | 200/5 | 001/0 | 829/0 | 206/1 |
سبک مصالحه | 854/1- | 457/0 | 289/0- | 062/4- | 001/0 | 737/0 | 357/1 |
R |
| Durbin-watson | F | sig | |||
521/0 | 271/0 | 954/1 | 279/24 | 001/0 |
نتایج ضریب همبستگی نشان میدهد که بین متغیرهای مستقل (سبکهای حل تعارض) و متغیر وابسته (بیرمقی زناشویی زوجین) ارتباط معناداری وجود دارد (001/0=Sig، 521/0=R). همچنین ضریب تعیین نشان میدهد که 1/27 درصد از واریانس کل تغییرات میزان بیرمقی زناشویی زوجین به سبکهای یکپارچگی، مسلط و مصالحه مربوط میشود. با توجه به بالا بودن مقادیر اغماض43 و پایین بودن مقادیر عامل تورم واریانس VIF44 چون از 10 کوچکتر هستند احتمال وجود هم خطي چندگانه بين سبک یکچارچگی، سبک مسلط و سبک مصالحه به عنوان متغیرهای مستقل کم است. بر اساس ضرایب بهدستآمده با توجه مقادیر ضرایب بِتا (Beta) میتوان گفت که سبک مسلط (348/0=β) نسبت به سبک مصالحه (289/0-=β) تأثیر بیشتری بر بیرمقی زناشویی زوجین دارد. همچنین تغییر یک واحد انحراف استاندارد در سبک مسلط باعث افزایش 344/0 و سبک مصالحه باعث کاهش 289/0 انحراف استاندارد در بیرمقی زناشویی زوجین میشود.
فرضیه دوم: ابعاد کمالگرایی توانایی پیشبینی بیرمقی زناشویی زوجین در شرف طلاق را دارند.
جدول شماره 5: ضریب همبستگی پیرسون (سبکهای حل تعارض و بیرمقی زناشویی زوجین)
متغیرها | ضریب همبستگی (r) | سطح معناداری |
کمالگرایی خویشتن مدار | **374/0- | 001/0 |
کمالگرایی دیگرمدار | 100/0 | 159/0 |
کمالگرایی جامعه مدار | *141/0 | 046/0 |
*= معناداری در سطح 05/0≥P؛ **= معناداری در سطح 01/0≥P
به منظور بررسی فرضیه تحقیق با توجه به نرمال بودن توزیع داده از آزمون رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج آزمون همبستگی پیرسون نشان میدهد که بین سبکهای یکپارچگی، سبک مسلط و سبک مصالحه با بیرمقی زناشویی زوجین همبستگی معنادار و مثبت وجود دارد. اما بین سبک ملزم شده و سبک اجتنابی با بیرمقی زناشویی زوجین رابطه معناداری مشاهده نشد.
جدول شماره 6: نتایج تحلیل رگرسیون (سبکهای حل تعارض و بیرمقی زناشویی زوجین)
متغيرها | b | Std. Error | Beta | T | Sig | Tolerance | VIF |
عرض از مبدأ | 958/31 | 900/5 |
| 417/5 | 001/0 |
|
|
کمالگرایی خویشتن مدار | 174/2- | 240/0 | 641/0- | 074/9- | 001/0 | 704/0 | 421/1 |
کمالگرایی جامعه مدار | 044/1 | 150/0 | 490/0 | 938/6 | 001/0 | 704/0 | 421/1 |
R |
| Durbin-watson | F | sig | |||
556/0 | 309/0 | 016/2 | 005/44 | 001/0 |
نتایج تحلیل رگرسیون نشان میدهد که کمال گرایی خویشتن مدار بر بیرمقی زناشویی زوجین (174/2-=B، 001/0=Sig، 074/9-=t) اثر منفی معناداری و کمال گرایی جامعه مدار بر بیرمقی زناشویی زوجین (044/1=B، 001/0=Sig، 938/6=t) اثر مثبت معناداری دارد. با توجه مقادیر ضرایب بِتا (Beta) میتوان گفت اثر کمال گرایی خویشتن مدار بر بیرمقی زناشویی (641/0-=β) بیشتر از تأثیر کمال گریی جامعه مدار (490/0=β) میباشد. همچنین تغییر یک واحد انحراف استاندارد در کمال گرایی خویشتن مدار باعث کاهش 641/0 انحراف استاندارد و تغییر یک انحراف استاندارد در کمال گرایی جامعه مدار باعث افزایش 490/0 انحراف استاندارد در بیرمقی زناشویی زوجین میشود. با توجه به نتایج معادله رگرسیونی به این صورت خواهد بود:
958/31+(کمال گرایی خویشتن مدار)174/2-(کمال گرایی جامعه مدار)044/1= بیرمقی زناشویی زوجین
فرضیه سوم: سبکهای تنظیم شناختی هیجان توانایی پیشبینی بیرمقی زناشویی زوجین را دارند.
نتایج نشان داد که بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و بیرمقی زناشویی زوجین ارتباط خطی وجود دارد. آزمون همبستگی پیرسون نشان میدهد که بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان پذیرش (001/0=Sig، 235/0-=r)، تمرکز مجدد مثبت (001/0=Sig، 281/0-=r)، تمرکز مجدد بر برنامهریزی (001/0=Sig، 336/0-=r) با بیرمقی زوجین رابطه منفی معناداری و بین راهبردهای تمرکز بر فکر (003/0=Sig، 212/0=r)، فاجعه نمایی (001/0=Sig، 249/0=r) و دیگر سرزنشگری (001/0=Sig، 329/0=r) با بیرمقی زناشویی زوجین رابطه مثبت معناداری وجود دارد. بر اساس نتایج همین آزمون همچنین بین راهبردهای تنظیم شناختی هیجان خودسرزنشگری (160/0=Sig، 100/0=r)، ارزیابی مجدد مثبت (289/0=Sig، 075/0-=r) و کم اهمیت شماری (119/0=Sig، 111/0-=r) و بیرمقی زناشویی زوجین رابطه معناداری مشاهده نشد.
جدول شماره 7: ضریب همبستگی پیرسون راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و بیرمقی زناشویی زوجین
متغیرها | ضریب همبستگی (r) | سطح معناداری |
خودسرزنشگري | 100/0 | 160/0 |
پذيرش | **235/0- | 001/0 |
تمرکز بر فکر/ نشخوارگري | *212/0 | 003/0 |
تمرکز مجدد مثبت | **281/0- | 001/0 |
تمرکز مجدد بر برنامه ريزي | **336/0- | 001/0 |
ارزيابي مجدد مثبت | 075/0- | 289/0 |
کم اهميت شماري | 111/0- | 119/0 |
فاجعه نمايي | **249/0 | 001/0 |
ديگرسرزنشگري | **329/0 | 001/0 |
*= معناداری در سطح 05/0≥P؛ **= معناداری در سطح 01/0≥P
با توجه به آماره دوربین- واتسون که به مقدار 055/2 است، بین باقیمانده (خطاها) استقلال وجود دارد. نتایج ضریب همبستگی نشان میدهد که در حالت کلی بین متغیرهای مستقل (راهبردهای تنظیم شناختی هیجان) و متغیر وابسته (بیرمقی زناشویی زوجین) ارتباط معناداری وجود دارد (001/0=Sig، 470/0=R). همچنین ضریب تعیین نشان میدهد که 1/22 درصد از واریانس کل تغییرات میزان بیرمقی زناشویی زوجین به راهبردهای تنظیم شناختی هیجان مربوط میشود.
نتایج تحلیل رگرسیون نشان میدهد که پذیرش (492/1-=B، 001/0=Sig، 244/3-=t)، تمرکز مجدد بر برنامهریزی (240/2-=B، 001/0=Sig، 767/3-=t) اثر منفی معناداری و راهبردهای، تمرکز بر فکر/ نشخوارگری (546/1=B، 013/0=Sig، 510/2=t) و دیگرسرزنشگری (392/1=B، 003/0=Sig، 025/3=t) اثر مثبت معنادار بر بیرمقی زناشویی زوجین دارند. همچنین اثر تمرکز مجدد مثبت (156/0=Sig، 423/1-=t) و فاجعه نمایی (427/0=Sig، 032/1=t) بر بیرمقی زناشویی زوجین معنادار نبود. با توجه مقادیر ضرایب بِتا (Beta) میتوان گفت میزان اثرگذاری راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر بیرمقی زناشویی زوجین به ترتیب بدین صورت میباشد: تمرکز مجدد بر برنامهریزی (247/0-=β)، دیگرسرزنشگری (246/0-=β)، تمرکز بر فکر (243/0=β) و پذیرش (233/0-=β). با توجه به نتایج Error! Reference source not found. معادله رگرسیونی به این صورت خواهد بود:
802/102+(تمرکز مجدد بر برنامهریزی)690/1-(پذیرش)492/1-(دیگر سزنشگری)392/1+(تمرکز بر فکر)546/1= بیرمقی زناشویی زوجین
جدول شماره 8: نتایج تحلیل رگرسیون راهبردهای تنظیم شناختی هیجان و بیرمقی زناشویی زوجین
متغيرها | b | Std. Error | Beta | T | Sig | Tolerance | VIF |
عرض از مبدأ | 802/102 | 565/13 |
| 579/7 | 001/0 |
|
|
پذيرش | 492/1- | 460/0 | 233/0- | 244/3- | 001/0 | 781/0 | 281/1 |
تمرکز بر فکر/ نشخوارگري | 546/1 | 616/0 | 243/0 | 510/2 | 013/0 | 432/0 | 316/2 |
تمرکز مجدد مثبت | 702/0- | 493/0 | 115/0- | 423/1- | 156/0 | 619/0 | 617/1 |
تمرکز مجدد بر برنامهريزي | 690/1- | 603/0 | 247/0- | 804/2- | 006/0 | 518/0 | 929/1 |
فاجعه نمايي | 412/0 | 399/0 | 085/0 | 032/1 | 303/0 | 594/0 | 684/1 |
ديگرسرزنشگري | 392/1 | 460/0 | 246/0 | 025/3 | 003/0 | 607/0 | 649/1 |
R |
| Durbin-watson | F | sig | |||
470/0 | 221/0 | 055/2 | 123/9 | 001/0 |
نتیجه گیری
ازدواج پیوندي عاطفی و قانونی بین زن و مرد است و منشاء چرخه زندگی خانوادگی شناخته میشود (هاز و همکاران45،2014) با این حال، سست شدن بنیان خانواده، طلاق، فرار از منزل، سوءظن، نداشتن تفاهم میان زوجین، همسرآزاري و همسرکشی و وجود فرزندان بزهکار مواردي هستند که ساختار خانواده معاصر را شدیداً تهدید کرده و پیامدهایی چون طلاق را به دنبال دارند (معظمی، 1395). پس از افزایش سرخوردگی و تنش های برآمده از برآورده نشدن خواسته ها و نیازهای میان فردی زوجین، احساس سرخوردگی آشکارا به همسر نسبت داده می شود و این مایه از دست رفتن عشق، تعهد شده و بیرمقی46 جایگزین شور و شیفتگی نخستین می گردد (پاینز و همکاران47،2011). لذا به منظور بررسی این مسئله که سبک های حل تعارض، کمال گرایی و سبک های تنظیم هیجان شناختی چگونه می توانند در ادامه روابط زوجها تاثیر داشته باشد و سبب شوند تا آنها برای جدایی و طلاق از یکدیگر کاندید شوند، این پژوهش با هدف پیش بینی بیرمقی زناشویی بر اساس سبک های حل تعارض، کمال گرایی و سبک های تنظیم هیجان شناختی زوجین در شرف طلاق تدوین شد.
نتایج ضریب همبستگی نشان داد که بین سبکهای حل تعارض و بیرمقی زناشویی زوجین ارتباط معناداری وجود دارد. همچنین ضریب تعیین تعدیل شده نشان میدهد که 26 درصد از واریانس کل تغییرات میزان بیرمقی زناشویی زوجین به سبکهای یکپارچگی، مسلط و مصالحه مربوط میشود. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد سبک مسلط اثر مثبت معناداری و سبک مصالحه اثر منفی معناداری بر بیرمقی زناشویی زوجین در شرف طلاق دارند که سبک مسلط (348/0=β) نسبت به سبک مصالحه (289/0-=β) تأثیر بیشتری بر بیرمقی زناشویی زوجین دارد. این یافتهها با نتایج حاصل از پژوهشهای ولن48 (2006)؛ براوو و لپکین49(2010)، آزادی فرد و امانی (1395)، امانی و لطافتی بریس (1392)، اسماعیلی (1395) پنس50 (1997)، شادلیچ و کامینک51 (2012)، پادیا (2014) کریمی و همکاران(1393) می باشد.
در تبیین نتایج می توان بیان کرد که بر اساس نظریه دلبستگی، تنش در روابط با عـدم امـنیت دلبـستگی ارتباط دارد هنگامی که امنیت دلبستگی مورد تهدید قرار میگیرد، عصبانیت اولین پاسخ است. این عصبانیت اعتراضی در مقابل از دست دادن دلبستگی ایمن است. اگر چنین اعتراضی منجر به پاسخدهی نشود ممکن اسـت با ناامیدی و فشار توأم شود و بصورت یک اسـتراتژی مـزمن برای کسب و حفظ الگو دلبستگی درآید. قدم بعدی، کندوکاو و جستجو است که بعدا منجر به افسردگی و ناامیدی میشود(احمدی، 1385) اگر همه این اقدامات شکست بخورد، بیرمقی زناشویی افزایش مییابد، رابطه دچار مشکل می شود، غمانگیز شده و جدایی رخ مـیدهد. با توجه به مباحث فوق آنچه مهم است این نیست که انتظار داشته باشیم بین زوجین هیچگونه تعارضی ایجاد نگردد، بلکه آنچه مهم است اینکه زوجین در برخورد با این تعارضات چگونه می خواهند مقابله کنند. چنانچه زوجین در تعاملات خود و در مواجه با این تعارضات شیوه های مثبت و سازنده حل تعارض را بکار گیرند می توان امید داشت که این تعارضات حتی منجر به تحکیم بیشتر روابط آنها نیز گردد اما متاسفانه در اغلب موارد زوجین با توجه به سبک زندگی که به آن عادت نموده اند و همچنین شیوه تربیتی که پرورش یافته اند و از طرفی نیز عدم آگاهی آنها از شیوه های صحیح حل تعارضات گرفتار شیوه های ناصحیح حل تعارضات گردیده و نهایتا ممکن است آنها را برای جدایی و تقاضای طلاق آماده نماید.
نتایج نشان میدهد که کمال گرایی خویشتن مدار بر بیرمقی زناشویی زوجین اثر منفی معناداری و کمال گرایی جامعه مدار بر بیرمقی زناشویی زوجین اثر مثبت معناداری دارد که اثر کمال گرایی خویشتن مدار بر بیرمقی زناشویی (641/0-=β) بیشتر از تأثیر کمال گریی جامعه مدار (490/0=β) میباشد. نتایج همسو با یافته های نیلز (2009) دانکی، زوروف و بلنکاستین52(2003)، پوررحیمی و شاکر (1391) و گل پرور و ستایش منش (1393) می باشد. نیلز (2009) در پژوهش خود نشان داد که بین نگرش مثبت و فرسودگی زناشویی رابطه اي مثبت وجود دارد. نگرش مثبت افراد باعث می شود که فرسودگی زناشویی شان کاهش یابد. پوررحیمی و شاکر (1391) نشان داد که کمال گرایی می تواند رضایت زناشویی زوجین را پیش بینی کند.
یافته بعدی این است که سبکهای تنظیم شناختی هیجان توانایی پیشبینی بیرمقی زناشویی زوجین در شرف طلاق را دارند. نتایج همسو با یافته های قزل (1393)، عیسی زاده (1395)، گارنفسکی و کرایج (2006)، آلداو و نولن-هوکسما (2010) کربی53 (2007) دونهام54 (2008) و گارنفسکی و همکاران(2006) میباشد. دونهام (2008) در پژوهش خود نشان داد که راهبردهای ناسازگارانه تنظیم شناختی هیجان همچون نشخوار فکری نقش مهمی را در پیش بینی رضایت زناشویی ایفا می کنند. عیسی زاده (1395) نشان داد راهبردهای پذیرش، ارزیابی مجدد مثبت و نشخوار فکری توانایی معنی داری برای پیش بینی رضایت زناشویی دارند و راهبردهای ملامت دیگران، پذیرش و نشخوار فکری توانایی معنی داری برای پیش بینی فرسودگی را دارند. در تبیین راهبردهای منفی؛ نتایج پژوهش حاضر با بخشی از یافته های پژوهش های گارنفسکی و همکاران(2006)؛ مارتین و داهلن (2005) که راهبرد سرزنش خود را در پیش بینی مشکلات هیجانی مؤثر می دانند، همسوست. باباپور و فتحی(2010) نشان دادند که راهبردهای تمرکز مجدد مثبت و ارزیابی مجدد مثبت، پیش بین مستقیم و همچنین راهبردهای فاجعه آمیز پنداری و سرزنش خود، پیش بین معکوس سامت عمومی است.در مقابل، شماری از پژوهش ها(اونگن55،2010؛ اسلومکی و هان56، 2010) نشان داده است که استفاده از راهبردهای منفی تنظیم شناختی هیجان با مشکلات سامت روان رابطه دارد. یافتهها نشان می دهد از میان راهبردهای منفی، سرزنش خود، نشخوار ذهنی و فاجعه آمیز پنداری همبستگی نیرومندی با هیجانات منفی اعم از افسردگی، اضطراب، استرس و خشم دارند.
1. پیشنهاد می شود زوجین با تغییر سبکهاي حل تعارض در جهت کسب و به کارگیري سبک هاي حل تعارض، یکپارچه و مصالحه و عدم به کارگیري سبک حل تعارض مسلط قبل از توجه به انتظارات زناشویی سبب کاهش بیرمقی زناشویی و بهبود روابط همسران در زندگی زناشویی خود شوند.
2. توسعه راهبردهای انطباقی تنظیم شناختی هیجان در افراد از طریق برنامه های آموزشی پیشنهاد میشود. آموزش تمرکز مجدد مثبت به وقایع استرس زا، آموزش نحوه برنامه ریزی در مواجهه با موقعیت های دشوار و ارزیابی مجدد مثبت تجارب سخت می تواند از جمله محتوای برنامه های آموزش راهبردهای تنظیم هیجان برای زوجین باشد.
3. در فرایند زوج درمانی یا خانواده درمانی می بایست سبک های حل تعارض هر یک از زوجین مورد ارزیابی قرار بگیرد و مداخلاتی در زمینه بهبود بخشی راهبردهای حل تعارض انجام گیرد.
4. در جلسات آموزشی پیش از ازدواج به منظور آگاه ساختن زوجین از عواقب و پیامدهای سبک های حل تعارض آگاه شده و با بکاربردن متناسب برخی از سبک ها بتوان از بوجود آوردن بیرمقی زناشویی در زندگی مشترک جلوگیری به عمل آمد.
5. پیشنهاد می شود جلسات آموزشی مشاوره قبل از ازدواج برای زوجین گذاشته شود و راهبردهای انطباقی و غیرانطباقی به زوجین آموزش داده شده و اثرات آن بر بیرمقی زناشویی مورد بررسی قرار گیرد.
منابع
احمدی، سید احمد؛ رحمت الهی، فرحناز؛ فاتحی زاده، مریم. (1385). آسیب شناسی زندگی زناشویی. تازه های رواندرمانی، شماره 41 و 42: 26-8.
ارجمند قجوری، کیومرث و اقبالی، علی.(1394) مقایسه تاب آوری ، حمایت اجتماعی ادراک شده خودکارامدی و انگیزه پیشرفت در دانش اموزان پسر مقطع راهنمایی خانواده های طلاق و عادی، فصلنامه شخصیت و تفاوتهاي فردي، سال چهارم، شماره 10
آزادی فرد صدیقه، امانی رزیتا. (1395) رابطهی باورهای ارتباطی و سبکهای حل تعارض با رضایت زناشویی. روانشناسی بالینی و شخصیت-دانشور رفتار سابق-. ۱۳۹۵; ۱۴ (۲) :۳۹-۴۷
اسماعیلی، سارا (1395) مقایسه سبکهای اسناد، شیوه های حل تعارض و راهبردهای حفظ رابطه در زوج های متقاضی طلاق و عادی شهر داراب، پایان نامه برای دریافت درجه کارشناسی ارشد مشاوره خانواده، دانشگاه آزاد اسلامی مرودشت
امانی، احمد و لطافتی بریس، رامین(1392) اثربخشی آموزش گروهی مهارتهاي ارتباطی بر کاهش تعارضهاي زناشویی زوجین.دو فصلنامه مشاوره کاربردي، 3(2)17-36
برنشتاین، فیلیپ و برنشتاین، مارسی. (بی تا).(1382).زناشویی درمانی. ترجمه: حمید رضا سهرابی، تهران: موسسه خدمات فرهنگی رسا.
بشارت، محمدعلی.،(١٣٨٣) بررسی رابطه کمالگرایی و موفقیت ورزشی، نشریه حرکت، شماره ٢٣: ۵١-65.
بهروزی نیا، زهرا (1395) اثربخشی آموزش گروهی برنامه افزایش مهارت های مقابله ای زوج ها برشیوه های حل تعارض و صمیمیت زناشویی زوج های ناسازگار، پایان نامه ارشد روانشناسی، دانشگاه آزاد مرودشت
بیرامی، منصور، باباپور خیرالدین جلیل؛ هاشمی نصرت آباد؛ تورج، اسمعیلی؛ اسماعیل، بهادری و خسروشاهی، جعفر (1936) پیش بینی رضایت مندی زناشویی بر اساس مولفه های هوش هیجانی و شیوه های حل تعارض، مجله علمی دانشگاه علوم پزشکی، قزوین: مرداد و شهریور، دوره 17، شماره 3
پاینز، اچ. ال. (1996). دلزدگی از روابط زناشویی. ترجمه گوهری راد و افشار (1383). تهران: رادمهر.
تشکر، بهرام.، (1384) بررسی رابطه نگرش فرزندپروری، الگوی شخصیتی A، کمالگرایی و جزمگرایی والدین با اضطراب امتحان، عملکرد تحصیلی دانش آموزان سال سوم راهنمایی شهرستان آباده، پایان نامه تحصیلی کارشناسی ارشد، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شهید چمران اهواز.
جعفری، فیروزه؛ موسوی،سیده فاطمه و امامی پور،سوزان (1393) نقش کمال گرایی و اهداف پیشرفت در پیش بینی اضطراب امتحان دانش آموزان دختر پایه اول متوسطه،پژوهش های آموزش و یادگیری، فصلنامه دانشگاه شاهد، سال 22، دوره جدید شماره 7،
حسینی نسب، داوود؛ بدری، رحیم و قائمیان اسکویی، آیسان (1388) رابطه ویژگیهای شخصیتی و سبک های حل تعارض بین فردی با سازگاری زناشویی دانشجویان متاهل دانشکاه آزاد واحد تبریز، فصلنامه تحقیقات مدیریت آموزشی، شماره دوم زمستان
حشمتی،رسول؛ قره داغی، علی؛ جعفری، عیسی و قلیزادگان، مریم (1396) پیش بینی بی رمقی زناشویی زوجین خواهان جدایی با آگاهی از شناسه های جمعیت شناختی ذهن تمام عیار و تاب اوری هیجانی؛ مشاوره و درمانی خانواده، 7، 1، پیایی-122
حقیقی، صفورا (1393) ارتباط کمالگرایی و تعهد ورزشی دانشجویان شهر همدان، پایان نامه ارشد تربیت بدنی، دانشگاه واحد علوم و تحقیقات کردستان،
داورنیا، رضا (1392) اثربخشی زوج درهانی کوتاه مدت راه حل هحور بر کاهش فرسودگی زناشویی زنان، پایان نامه ارشد روانشناسی، دانشگاه خوارزمی.
درعلی، رویا و سهرابی، نادره (1393) نقش واسطه گري تعارض هاي زناشویی در رابطه بین سبک هاي تنظیم شناختی هیجانی و کیفیت روابط جنسی، دو فصلنامه مشاوره کاربردي، 4(2)،37-48
سعیده رضایی و رضایی، فاطمه (1397) پیشبینی فرسودگی زناشویی؛ سبک هاي حل تعارض و انتظارات زناشویی ؛ دوفصلنامه مشاوره کاربردي، 2(8)؛ 23-38
شارف، ر، اس.(بی تا). نظریههی رواندرمانی و مشاوره. ترجمه مهرداد فیروزبخت(1390).تهران:رسا.
شفيعي نيا، اعظم.(1386) بررسی تأثیر اموزش مهارت های حل تعارضات زناشويی بر بهبود روابط متقابل زن و شوهر، پايان نامه کارشناسي ارشد. دانشگاه الزهرا
عابدی نیا، نسرین؛ بوالهری،جعفر و نقی زاده، محمد مهدی.)1394) مقایسه عوامل زمینه ساز تقاضای طلاق بر حسب جنسیت، مجله مطالعات روانشناختی، دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه الزهرا)س(، دوره دوم، شماره1
قربانی، اعظم.، (1390) بررسی رابطه کمالگرایی و اضطرابامتحان با سلامتروان دانشجویان دانشگاه آزاد همدان در سال تحصیلی 91-1390، پایان نامه کارشناسی ارشد، دانشگاه آزاد اسلامی واحد همدان.
قربانی،مریم و فیروزی، سمیه (1396) اثربخشی آموزش سبک زندگی در رضایت مندي و فرسودگی زناشویی زنان متأهل شهر اصفهان، فصلنامه علمی - پژوهشی زن و جامعه، سال هشتم، شماره نخست
قزل، آیلر (1393) بررسی نقش واسطه ای راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین ابعاد کمالگرایی و سبک های مقابله با استرس؛ پایان نامه ارشد روانشناسی، دانشگاه گیلان
کارور، چارلز. اس؛ شییر، مایکل. اف.، (1994) نظریههای شخصیت، ترجمه احمد رضوانی، (1375)، مشهد: انتشارات آستان قدس رضوی
کريمي، پروانه؛ کرمي، جهانگير؛ دهقان، فاطمه)1393) رابطه سبک های دلبستگی و سبک های حل تعارض با فرسودگی زناشويی كاركنان متأهل، فصلنامه علمي پژوهشي زن و جامعه، سال پنجم، شماره چهارم
کریمی، یوسف؛ الماسی، سکینه؛ محمدی، رزگار؛ فاضلی، حسن. (1395). مطالعه بسترهای طلاق در افراد مطلقه: پژوهشی پدیدارشناسانه. مطالعات روانشناسی بالینی، 7 (25)، 211-191.
کمالی، سمیه و ابوالمعالی الحسینی ، خدیجه (1395) پیشبینی راهبردهای تنظیم شناختی هیجان بر اساس فرایندهای ارتباطی خانواده و کمالگرایی در دختران نوجوان دبیرستانی،دانشگاه شهید بهشتی، دوره 10، شماره 3
گلاسر، ويليام. (2005) چارت تئوری انتخاب، ترجمه صاحبي ،علي (1391) تهران ، چاپ اول، انتشارات سايه سخن .
گلدنبرگ، ایرنه و گلذنبرگ، هربرت. (2000). خانواده درمانی. ترجمه حسین شاهی برواتی و سیامک نقش بندی(1392). چاپ سیزدهم، تهران: نشر روان.
لواف، هانیه و همکاران (1393) نقش واسطهاي مدلهاي ارتباطی زوجین در رابطه بین تعارضزناشویی ومشکلات درونی سازي و برونی سازي شده دختران؛روانشناسی خانواده، دوره 1، شماره 2
معظمی، روشنک. (1395). رابطه سبک حل تعارض و تنظیم شناختی هیجان با رضایت زناشویی زنان در دوره بارداری. پایان نامه کارشناسی ارشد، منتشر نشده، دانشگاه آزاد اسلامی واحد آیت الله آملی.
مهرابي زاده هنرمند، مهناز و وردي، مينا، (1382) كمالگرايي مثبت، كمالگرايي منفي (چاپ اول). اهواز: نشر رسش
ميرکمالي، سيد محمد (1389). رفتار و رواابط در سازمان و مديريت. تهران؛ نشر رامين.
هدايتيدانا، سوسن و صابري، هايده (1393). پيشبيني رضايت زناشويي براساس سبكهاي عشقورزي (صميمت، ميل، تعهد) و اضطراب. مجله خانواده پژوهي، 10، 3، صص. 527-511.
الیس، آ و هارپر، ر. (بی تا). راهنمای ازدواج موفق. ترجمه الهام شفیعی (1385). تهران : رسا.
الیس، آ، سـیجل، جـی، ال، پیجر، ر، جی، دایباتیا، وی، جی و گیزپ، آر، دای.( بی تا). زوج درمانی. ترجمه جواد، صالحیفدردی و امیر امین یزدی(1375). تهران: میثاق.
Ahmadi, K., Khodabandeh, N., & Abbasi, Z. (2015). Predictors of marital burnout in women. Journal of Women and Society, 4(20), 53-70.
Aidogan, D., & Kizildag, S. (2018). Examination of relational resilience with couple burnout and spousal support in families with a disabled child. The Family Journal, 25(4), 407-413.
Alegre, P. (2014). Marital quality and attachment: The mediator role of conflict resolution styles. Journal of Personality and Social Psychology, 51(6), 1173-1182
Bandura, A. (1977) Social learning theory. United states of American.
Barkley, R. A. (2017). Attention deficit/ hyperactivity disorder: A handbook for diagnosis and treatment (3rd ed.). New York: Gilford Press.
Beaulieu, M. & Messner S. F. (2009). Assessing Changes in the Effect of Divorce Rates on Homicide Rates Across Large U.S. Cities, 1960-2000: Revisiting the Chicago School. Homicide Studies. doi:10.1177/1088767909353020.
Brackett, M. A., & Salovey, P. (2006). Measuring emotional intelligence with the Mayer-Salovery-Caruso Emotional Intelligence Test (MSCEIT).Psicothema, 18(Suplemento), 34-41
Bridges, L. J., Denham, S. A., & Ganiban, J. M. (2004). Definitional issues in emotion regulation research. Child development, 340-345.
Callian, T. & Siewgeok, L. (2009). A study of marital conflict on measures on social support and mental health. Sunway university collage
Campbell-Sills, L., Barlow, D. H., Brown, T. A., & Hofmann, S. G. (2006). Effects of suppression and acceptance on emotional responses of individuals with anxiety and mood disorders. Behaviour research and therapy, 44(9), 1251-1263.
Cheraghali Gol, H., Rostami, A. M., & Goudarzi, M. (2013). Prediction of marital satisfaction based on perfectionism. Social and Behavioral Sciences, 89(1): 567-571
Clark, K. D. (2010). The Relationship of Perceived Stress and Self-Efficacy Among CorrectionalEmployees in Close-Security and Medium-Security-Level Institutions. Degree of Doctor of Philosophy,Psychology, Walden University.
Cumming, & Oreilly.M. (1997). The Clinical Significance Of Loneliness: A Literature Review. ClinicalPsychology Review, 26,695-718
Egan ,S. (2005)،AN Investigation of Positive and negative Perfectionism.Thesis submitted in partial of the requirements for the degree of master of Arts in psychology,faculty of psychology,Curtin University of technology human research.
Ellis, A. (1986). Retional – Emotive Couples Therapy. New York: Porgamon Press.
Emmelkamp, P. M. G., Brilman. E., & Kuiper. H. (1986). The treatment of agoraphobia: a comparison of self-instructional training, rational emotive therapy, and exposure in vivo. Behav Modif, 10, 37-53.
Fagan, P.F., & Churchill, A. (2012).The effect of divorce on children. Marriage and religion research, 12, 1-48
Frost, R.O. Lahart, C.M. and Rosenblate, R (2005). The department of perfectionism: A study daughters and their parent. Cognitive therapy and research, 15, 469- 486.
Frost, R.O., Marten, P., Lahart, C.M., & Rosenblate, R. (1990).The dimensions of perfectionism. Cognitive Therapy Research, 14, 449-468.
GalinskyA.G.,& Waite L.J. (2014). Sexual activity and psychological health as mediator of the relationship between physical health and marital quality, Journal of Gerontology series B: Psychology science and social sciences, 165 first published online
Garnefski N, Kraaij V. (2006) Cognitive emotion regulation questionnaire development of a short 18-item version (CERQ-short). Personal Indiv id Diff. 2006;41(6):1045-53. DOI: 10.1016/j.paid.2006.04.010
Garnefski, N., & Kraaij, V. (2006). Relationships between cognitive emotion-regulation strategies and depressive symptoms: A comparative study of five specific samples. Personality and Individual Differences, 40, 1659_1669
Garnefski, N., & Kraaij, V. (2007). The Cognitive Emotion Regulation Questionnaire: Psychometric features and prospective relationships with depression and anxiety in adults. European Journal of Psychological Assessment, 23, 141_149.
Garnefski, N., Koopman, H., Kraaij, V., & Cate, R. T. (2009). Brief report:cognitive emotion regulation strategies and psychological adjustment in adolescents with a chronic disease. Journal of Adolescence, 32, 449-454
Garnefski, N., Koopman, H., Kraaij, V., & Cate, R. T. (2009). Brief report:cognitive emotion regulation strategies and psychological adjustment in adolescents with a chronic disease. Journal of Adolescence, 32, 449-454
Gohari S, zahrakar K, Nazari A M, salimi H. (2016). Prediction of marital burnout based on personality traits and sexual intimacy in married woman nurses in selected private hospitals in Tehran. PCNM. 2016; 6 (3) :59-70
Haaz, D. H. Kneavel, M. & Browning, S. W. (2014). The father–daughter relationship and intimacy in the marriages of daughters of divorce. Journal of Divorce & Remarriage, 55, 164-177.
Hall, S. Sh. (2007). The learning Thinking Style Inventory. Journal of inventory. Vol.I,No.2,P.125.
Halligan, C., Chang, I. J., & Knox, D. (2014). Positive effects of parental divorce on undergraduates. Journal of Divorce & Remarriage, 55, 557-567
Hamachek, D. E. (1978). Psychodynamics of normal and neurotic perfectionism. Psychology, 15, 27-33.
Ji-Yeon Park and Yong-Jin Yoon.(2013). Lifeworld conflicts and relation rebirth of couple dancing sport participants, Published online 2013 Apr 25. doi: 10.12965/jer.130015و J Exerc Rehabil. 2013 Apr; 9(2): 304–308.
Kamberi ., Ferdi & Shala., Adem (2016) Phenomenology of divorce in Kosovo for the period between 2004–2014 ., International Electronic Scientific Journal. 2016. Vol. 2, No 12
Kayser, K. (1993). When love dies: The process of marital disaffection. NY:Guilford.
Larsen, R. J. (2000). Toward a science of mood regulation. Psychological Inquiry, 11(3), 129-141.
Liu, Y., Wang, Z.H., & Li, Z.G. (2012). Affective Mediators of the Influence of Neuroticism and Resilience on Life Satisfaction, Personality and Individual Diffrence, 52, 833- 838.
Loucks Greenwood, J. (2014). Effects of a midto late-life parental divorce on adult children. Journal of Divorce & Remarriage, 55, 539- 556.
Markman, H.J, Stanly, S, & Blumberg, S.L, (1994). flighting for your marring. New York: jossey – bass
Martin RC, Dahlen ER.(2005) Cognitive emotion regulation in the prediction of depression, anxiety, stress, and anger. Personal Individ Diff. 2005;39(7):1249-60. DOI: 10.1016/j.paid.2005.06.004
Mauss, I. B., Cook, C. L., & Gross, J. J. (2007). Automatic emotion regulation during anger provocation. Journal of Experimental Social Psychology, 43(5), 698-711.
Navarez, J. C., &Cayubit, R, F.(2011).Exploring the Factors of Perfectionism within the Big Five Personality Model among Filipino College Students.Educational Measurement and Evaluation Review. Vol. 2, 77-91
Navidy F. (2005) Study and comparison of couple burnout relationship with organizational climate factors in employee education and hospitals of Tehran nurses [Dissertation]. Tehran: Faculty of Psychology & Education, Shahid Beheshti University of Tehran. 2005: 86.
Pines, A. M. (1996). Couple burnout: Couses and Cures. London Routledge
Neils, H. (2009). 13 sings of burnout and how to help you avoid it. http://suu.edu/facalty/guble
Olson, H, & Defrain. (2006). marriage and families, New York: McGraw Hill.
Pamuk, Mustafa & Emine Durmuş (2015) Investigation of burnout in marriage, Journal of Human Sciences., Vol 12, No 1 (2015)
Pines AM, Neal MB, Hammer LB, Icekson T. Job burnout and couple burnout in dual- earner couples in the sandwiched generation. Social Psychology Quarterly 2011; 74: 361–86.
Qalili Z. (2007). Effectiveness of problem- solving learning approach to reduce marital conflict . Journal of Applied Psychology 2007; 3: 31-9.
Rahim, M. A. (1983). A measure of styles of handling interpersonal conflict. Academy of Management Journal, 26(2), 368-376.
Ram,A.(2005)،)،The relationship of positive and negative Perfectionism to Academic Achievement. Achievement Motivation , and well-being in teriary students.Thesis submitted in partial fulfillment of the requirements for the degree of Master of Arts in psychology,Department of psychology,university of Canterbury.
Rice,K.G.Ashby,J.S . & preusser.K.J.(2006) Perfectionism. Relationship with parents,and self-esteem. Individu psychology .52,247-260.
Safizadeh M and Nakhaee N (2016) Causes of Increasing Trend of Divorce in Iranian Community: What Do the Experts Think? J Fam Med. 2016; 3(4): 1064.
Schaufeli WB, Bakker AB, van der Heijden FMMA, Prins JT. (2009). Workaholism, burnout and well-being among junior doctors: The mediating role of role conflict. Work Stress. 2009;23(2):155-72.
Taylor, E. P., Couper, R., & Butler, C. M. (2017). Adolescent perfectionism:Structural features of the frost multidimensional perfectionism scale and correlates with attachment and psychopathology. Psychology and psychotherapy, 67(1): 49-77
Terry-short, L.A., Owens, R.G., Slade, P.D., & Dewey. M.E., (1995). Positive and negative perfectionism. Personality and Individual Differences,18, 663-668.
Terry-short, L.A.Owens, R.G. ,salde.P.D. , & Dewey, M.E.(2007)،positive and negative Perfectionism. Personality and individual differences, 18, 663-668.
Thompson, R. A. (1994). Emotion regulation: A theme in search of definition.Monographs of the society for research in child development, 59(2‐3), 25-52.
Troy AS. (2012) Cognitive reappraisal ability as a protective factor: Resilienceto stress across time and context: University of Denver; 2012
Tsaplas, I., & Orbuch, T. (2009). Marital boredom now predicts less sates faction 9 years later. Psychological Science, 20(5), 543-545.
Vara MD, Baños RM, Rasal P, Rodríguez A, Rey B, Wrzesien M, et al. A game for emotional regulation in adolescents: The (body) interface device matters. Computers in Human Behavior. 2016;57:267-73.
Weaks, G. R., & Treat, S. R. (2010). Couples in treatment techniques and approaches for effective practice. New York: Brunner-Rutledge
Weiss, J. M. (2014). Marital preparation, experiences, and personal qualities in a qualitative study of individuals in great marriages. (Master of Science). Utah State University, Logan Utah
Young, M.e, & long, L.L. (2007).Counseling and therapy for couples. Brooks/ cole Publishing company: USA
Predict marital burnout for young couples in Divorce Based on Conflict resolution styles, Perfectionism and Emotional tuning styles Babol city
Jamal Sadeghi (Ph.D)
Masome Vaigani
Abstract
The purpose of this study was to predict marital status based on conflict resolution styles, perfectionism and couples' emotional adjustment styles in divorce. This research was a descriptive study with correlation design. The statistical population of the study consisted of all couples applying for divorce referring to the Justice Department of Babol in 1397, who have been at the age of at least 1 year of their common life and are on the verge of divorce, of which 200 are targeted using sampling and Available as sample size. To collect data, Rohi's conflict resolution practices questionnaire (ROCI-II), Cognitive Censorship (CERQ), Garnowski et al. (2006), Perfectionism, Identity and Felt (1991), and marital relationship (MBQ), Pines (1996) were used. Data were analyzed by Pearson correlation test and regression analysis.
The results of regression analysis showed that the dominant conflict style has a significant negative effect on couples' marital status in divorce. Self-centered perfectionism also affects the marital relationship of couples with significant negative effects, and community-oriented perfectionism has a positive and significant effect on the marital relationship of couples. Finally, regression analysis indicated that acceptance, re-focusing on significant negative effects planning and focusing strategies on thought / rumination and bias-induction had a significant positive effect on couples' marital status.
Keywords: marital laziness, conflict resolution styles, perfectionism, emotion regulation styles.
[1] .Fagan & Churchill
[2] .Loucks Greenwood
[3] . Halligan, Chang & Knox
[4] .Haaz, Kneavel & Browning
[5] .Marital burnout
[6] . Aidogan & Kizildag
[7] . Faircloth
[8] . conflict resolution style
[9] .Williams & Bargh
[10] . Perfectionism
[11] . Perfectionism
[12] .Taylor, Couper & Butler
[13] . Mead
[14] . Ahola
[15] .Neils
[16] . Bakker
[17] .Birdit
[18] .Rahim
[19] .Aboalshamat et al
[20] .Pamuk & Durmuş
[21] .Alegre,
[22] . Paidéia
[23] .Schudilich & Cumming
[24] .Callian,.& Siewgeok
[25] .Garnefski, Koopman, Kraaij & Cate
[26] . Kayser
[27] 3.Ellis
[28] .johansin & Denton
[29] .Glaser
[30] . Dottlio & Epstein0
[31] . Self-oreinted perfectionism
[32] . Other-oreinted perfectionism
[33] . Socilly prescribed perfectionism
[34] . Shafran & Mansell
[35] .Williams & Bargh
[36] . Garnefski, N., & Kraaij
[37] . Campo, Bridge, Ehmann, Altman, Lucas, et al.
[38] . Gratz & Tull
[39] Rahim organizational Conflict Inventory - II
[40] . Flett GL, Hewitt
[41] . Gross
[42] . Troy
[43] . tolerance
[44] . Variance Inflation Factor
[45] .Haaz, Kneavel & Browning
[46] .burnout
[47] . Pines, Hammer, Neal, & Icekson
[48] Whelan
[49] .Bravo, & White Lumpkin
[50] . Pines,
[51] .Schudilich & Cumming
[52] . Dunkley, Zuroff D & Blankstein
[53] Kirby
[54] Dunham
[55] . ongen
[56] . Zlomke & Hahn