فراتحلیل اثربخشی آموزش مبتنی بر مغز بر شاخصهای شناختی تربیتی
الموضوعات :ژیلا کاردان حلوایی 1 , نگار استوار 2
1 - گروه آموزش علوم تربیتی، دانشگاه فرهنگیان، صندوق پستی 889-14665 تهران، ایران.
2 - استادیار گروه روانشناسی، دانشگاه پیام نور، ص. پ. 19395-04697 تهران. ایران
الکلمات المفتاحية: آموزش مبتنی بر مغز, شاخصهای شناختی تربیتی, فراتحلیل, اندازه اثر,
ملخص المقالة :
امروزه روشهای آموزش مبتنی بر مغز براساس تحقیقات علمی گسترده در مورد نحوه یادگیری مغز، مورد توجه بسیاری از پژوهشگران قرار گرفته است. وجود پژوهشهای متعدد و متناقض در این حوزه لزوم انجام یک فراتحلیل در این حوزه را مورد تاکید قرار میدهد. پژوهش حاضر به روش فراتحلیل و با هدف ترکیب پژوهش های انجام شده در زمینه تاثیر آموزش مبتنی بر مغز بر شاخصهای شناختی تربیتی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل مطالعاتی است که در سالهای 1387 تا تابستان 1402 در ایران صورت گرفته و به صورت تمام متن در پایگاههای اطلاعاتی منتشر شده است. براساس ملاکهای ورود و خروج 25 پژوهش و 85 اندازه اثر انتخاب شد که در نهایت پس از تحلیل حساسیت و حذف اندازه اثرهای افراطی 80 اندازه اثر وارد فراتحلیل شد. نتایج نشان داد اندازه اثر ترکیبی برای مدل اثرات تثبیت شده برابر با 08/1 و برای مدل اثرات تصادفی برابر 21/1 است که هر دو معنادار بودند. در این پژوهش، انواع روشهای آموزش مبتنی بر مغز، پیامدهای چندگانه، نوع درس و انواع آزمودنیها به عنوان متغیرهای تعدیل کننده کیفی و کمی مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اندازه اثر خلاصه از همه متغیرهای تعدیل کننده تاثیر میپذیرد. نتایج فرارگرسیون نیز نشان داد که اندازه اثر تابع تعداد جلسات مداخله و سن آزمودنیهاست و آموزش مبتنی بر مغز در تعداد جلسات بیشتر و در سنین کم (دوره ابتدایی) موثرتر است. با توجه به نتایج فراتحلیل حاضر، ارائه برنامه-هایی در راستای پیادهسازی آموزش مبتنی بر مغز در نظام آموزشی ضرورتی است که باید بیش از پیش مورد ملاحظه قرار گیرد.