مرور زمان و حق تقاص
الموضوعات :علی اکبر ایزدی فرد 1 , محمد محسنی 2 , فاطمه بابانیا 3
1 - دانشگاه مازندران
2 - دانشگاه مازندران
3 - دانشگاه مازندران
الکلمات المفتاحية: دین, حقّ, تقاص, مرور زمان, امارهی اعراض,
ملخص المقالة :
مرور زمان قاعدهای حقوقی است که ناظر بر قضاوت، دادرسی و صدور حکم میباشد و با توجه به آثار برجستهای که در روابط تجاری و حقوقی افراد جامعه دارد، از جایگاه قضایی ویژهای برخوردار است. بر اساس مبانی این قاعده، اگر فرد در مدت زمان معین برای باز پسگیری حق خویش اقامه دعوی ننماید، حق وی زائل و یا حداقل موجب عدم استماع دعوی ایشان میگردد که البته این عدم استماع، به نفی سلطه مالکانه شخص بر حقّ خویش میانجامد. در نقطه مقابل، تقاص از دیدگاه فقهای شیعه، غیرقابل انکار بوده که با وجود شرایط و فقدان، قابلیّت اجراء خواهد داشت. از آنجا که تقاص جزء حقوق دائن بر مدیون است، با فرض پذیرش مرور زمان میان این قاعده و حق تقاص تعارض آشکاری به وجود خواهد آمد و میتوان آن را قاطع حقّ تقاص دانست. فقهاء با استناد به قاعده «الحَقُّ قَدِیم، لایُبطِلُهُ الشَّیء» اِعمال حق تقاص را مشمول مرور زمان ندانسته؛ لذا این حق را بر مرور زمان مقدّم میدانند. اما به نظر میرسد که اگر در مرور زمان، امارهی اعراض ثابت شد، حقّ تقاص منتفی شده و این حق برای صاحب آن قابل اِعمال نخواهد بود.