امکان استنباط نظام عدالت بهمثابه انصاف از درون گفتمان های جمهوری اسلامی
الموضوعات : فصلنامه مطالعات سیاسیافشین حبیب زاده کلی 1 , رضا اکبری نوری 2 , سید خدایار مرتضوی اصل 3
1 - علوم سیاسی،دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب،تهران،ایران
2 - علوم سیاسی ، دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب ، تهران ، ایران
3 - علوم سیاسی،دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی تهران جنوب،تهران،ایران
الکلمات المفتاحية: عدالت, جمهوری اسلامی, مصالح عمومی, حق و خیر,
ملخص المقالة :
مفهوم عدالت و نظام مبتنی بر آن همواره از موضوعات مهم اندیشه و فلسفه سیاسی بوده است. جان رالز از بزرگترین فلاسفه سیاسی معاصر غرب در کتاب عدالت به مثابه انصاف می کوشد در برداشتی سیاسی از عدالت ، لوازم تحقق بیشترین آزادی و برابری ممکن برای شهروندان جامعهای دموکراتیک را شرح دهد. چارچوب نظری مقاله نظریه عدالت به مثابه انصاف است و روش تحقیق تحلیل گفتمان است . پرسش اصلی این است که تا چه میزان امکان استنباط نظام عدالت بهمثابه انصاف به روایت رالز از درون گفتمان های جمهوری اسلامی وجود دارد؟ در این ارتباط یکی از مباحث عمده ، بحث درباره نسبت مصالح عمومی و مصالح یا خیرهای فردی و گروهی است چرا که از نظر رالز نظام عدالت ، حوزه نهادینهشدة مصالح عمومی است که به واسطه نهادهای ساختار اساسی جامعه که آن نیز ملازم با وجود کشور یا دولت-ملت است جاری می شود .در این راستا آراء مرتضی مطهری و عبدالله جوادی آملی دو روحانی سرشناس به عنوان مفهومپردازان اصلی تحلیل گفتمان عدالت که بالقوه میتوان امکان استخراج نظریة عدالتی نزدیک به عدالت به مثابه انصاف را از آن احصا کرد، بررسی شده است. نتیجه اینکه دیدگاه مطهری استعداد بیشتری برای تفسیر نظام عدالت به مثابه انصاف در گفتمان اسلام سیاسی دارد تا دیدگاه جوادی آملی.
_||_