بررسی رابطه بین هویت کسب شده، شیوه فرزند پروری ادراک شده و میزان امید به زندگی با استرس ادراک شده در دانش آموزان دختر دوره متوسطه دبیرستان های سماء استان گیلان
الموضوعات : فصلنامه مهارت های روانشناسی تربیتیجواد خلعتبری 1 , آلاله عاشوری 2
1 - دانشیار گروه روان شناسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن
2 - کارشناس ارشد روان شناسی عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تنکابن
الکلمات المفتاحية: امید به زندگی, استرس ادراک شده, هویت کسب شده, فرزندپروری ادراک شده,
ملخص المقالة :
این پژوهش به منظور بررسی رابطه بین هویت کسب شده، شیوه فرزند پروری ادراک شده و میزان امید به زندگی با استرس ادراک شده در دانش آموزان دختر دوره متوسطه دبیرستان های سماء استان گیلان انجام شده است. روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دبیرستان های سماء استان گیلان (2348) بود. گروه نمونه پژوهش حاضر 120 دانش آموز دختر بودند که به روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای از شهر های رشت، بندر انزلی و لاهیجان انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه شیوه های فرزند پروری رابینسون (1995)، امید به زندگی اشنایدر(2002)، پرسشنامه هویت بنیون و آدامز (1979) و پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن(1983) به عنوان ابزار جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. برای تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه (گام به گام) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان داد که بین هویت زودرس و دیررس و استرس ادراک شده رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد(01/0p<)، بین هویت آشفته و استرس ادراک شده رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد(01/0p<)، بین هویت پیشرفته و استرس ادراک شده رابطه منفی و معنی دار وجود دارد(01/0p<)، بین خرده مقیاس سهل گیر و مستبدانه در شیوه فرزندپروری و استرس ادراک شده رابطه مثبت و معنی دار وجود دارد(01/0p<)، بین خرده مقیاس مقتدرانه در شیوه فرزندپروری و استرس ادراک شده رابطه منفی و معنی دار وجود دارد(01/0p<)، بین امید به زندگی و استرس ادراک شده رابطه منفی و معنی دار وجود دارد(01/0p<). لذا، بین هویت کسب شده، شیوه فرزندپروری ادراک شده و میزان امید به زندگی با استرس ادراک شده در دانش آموزان دختر دورۀ متوسطه دبیرستان های سما استان گیلان رابطه وجود دارد.