تأثیر نقض قرارداد روانشناختی بر خستگی عاطفی کارکنان با توجه به نقش میانجی تعهد مؤثر به سازمان و سرپرست
الموضوعات :حسین دامغانیان 1 , محمد کشاورز 2
1 - دانشیار، گروه مدیریت و علوم اداری، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران
2 - دانشجوی دکتری، گروه مدیریت و علوم اداری، دانشگاه سمنان، سمنان، ایران (عهدهدار مکاتبات)
الکلمات المفتاحية: نقض قرارداد روانشناختی, تعهد مؤثر به سازمان, تعهد مؤثر به سرپرست, خستگی عاطفی کارکنان,
ملخص المقالة :
هدف از پژوهش حاضر تعیین تأثیر نقض قرارداد روانشناختی بر خستگی عاطفی کارکنان با توجه به نقش میانجی تعهد مؤثر به سازمان و سرپرست است. این مطالعه از لحاظ هدف کاربردی و از نوع توصیفی و با روش پیمایشی انجام شده است. نمونه آماری در این مطالعه 111 نفر از کارکنان ادارات دولتی در شهر شیراز است که به روش تصادفی انتخاب شدند و جهت سنجش اطلاعات از پرسشنامه 42 گویه ای با طیف 5 گزینه ای لیکرت استفاده شد. به منظور تحلیل داده ها، روش حداقل مربعات جزئی مورد استفاده قرار گرفت. جهت سنجش روایی از روایی همگرا توسط نرم افزار بهره گرفته شد و به منظور برازش پایایی، آلفای کرونباخ مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها نشان دهنده ی این است که، ابزار اندازه گیری از روایی (محتوا، همگرا) مناسبی برخوردار هستند و ضریب پایایی آن برای تمام سازه های پژوهش بیشتر از 7/0 می باشد. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که نقض قرارداد روانشناختی تأثیر مثبت و معناداری بر خستگی عاطفی کارکنان دارد. همچنین تأثیر منفی و معناداری میان متغیر های نقض قرارداد روانشناختی و تعهد مؤثر به سرپرست و تعهد مؤثر به سازمان وجود دارد. همچنین تعهد مؤثر به سرپرست و تعهد مؤثر به سازمان تأثیر منفی و معناداری با خستگی عاطفی کارکنان دارد. ضمن اینکه تعهد مؤثر به سرپرست و تعهد مؤثر به سازمان نقش میانجی گری بین نقض قرارداد روانشناختی و خستگی عاطفی کارکنان ایفا نمی کند.
_||_