دولت تهی، چالش مدیریت دولتی نوین در ایران
الموضوعات :
1 - استاد، گروه مدیریت دولتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران
2 - دانشجوی دکتری، گروه مدیریت دولتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران(عهده دار مکاتبات)
الکلمات المفتاحية: مدیریت دولتی نوین, دولت تهی, سازمانهای غیرانتفاعی, شرکتهای خصوصی, اصلاحات اداری ایران,
ملخص المقالة :
در اوایل دهه 1990، دولتهای دموکراتیک صنعتی، تغییرات بزرگی در ساختارهای دولتی و در رابطه بین دولت و جامعه داشتند. این مقاله با هدف بررسی این تغییرات و انتقادهای وارده بر آن با روش مطالعه اسنادی سعی در تعریف ماهیت تغییرات با استفاده از عبارت "دولت تهی" برای ثبت تغییراتی که رخ داده اند، دارد. دولت تهی، در نقد کارآمدی مدیریت دولتی نوین، به عنوان یک اصطلاح برای توصیف ماهیت انتقال قدرت و تمرکززدایی خدمات از دولت مرکزی به هر دو دولت محلی و اشخاص ثالث- سازمانهای غیرانتفاعی و بنگاه های خصوصی- که به طور فزاینده ای به نام دولت فعالیت می کنند مطرح شد. از آنجایی که، اهداف مترتب بر دولت ها با این تمرکززدایی دست نیافتند، واژه دولت تهی که بیان کننده ناکامی دولت در برون سپاری خدمات بود، شکل گرفت. این ناکامی ها در سه سطح مطرح شد: سطح کلان (از دست دادن مشروعیت دولت)، سطح میانی (تمرکززدایی در ارائه خدمات) و سطح خرد (نقش های کارکنان دولت). بعد از معرفی دولت تهی چالش های اجرایی پیاده سازی مدیریت دولتی نوین در ایران مطرح و بررسی گردید. در نهایت برای ارائه بهتر خدمات به صورت برون سپاری و جلوگیری از این چنین عواقبی دولت ها باید، همزمان با واگذاری خدمات سیستم نظارتی متناسب طراحی کرده، نظام پاسخگویی را مقدم بر کارایی بدانند و بتوانند از توانایی همزمان بخش دولتی، خصوصی و مردم نهاد به صورت ترکیبی بهره برند.
_||_