واکاوی ریشههای بحران در کابینههای ایران (از انقلاب مشروطه تا کودتای سوم اسفند)
الموضوعات :محمد یوسفی جویباری 1 , علی آراسته 2
1 - عضو هیات علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
2 - کارشناسی ارشد تاریخ ایران اسلامی دانشگاه اصفهان
الکلمات المفتاحية: روسیه, انگلستان, بحران, انقلاب مشروطه, کابینه, کودتای سوم اسفند, مجلس شورای ملی,
ملخص المقالة :
پس از انقلاب مشروطه کابینه هایی که روی کار آمدند به علل مختلف با مشکلات عدیده ای مواجه بودند به گونه ای که در طول 14 سال 51 کابینه و هر سه ماه یک کابینه میانگین تغییرات طی این دوره بوده که وضعیت خوبی را در دولت های اوایل مشروطیت بیان نمی کند. علل داخلی و خارجی گوناگونی در این بحران ها سهیم بودند. از نظر خارجی دخالت مستقیم و بی حد و مرز دولت های استعماری از جمله دخالت روسیه و انگلیس در کلیه امور داخلی ایران و تعیین نخست وزیران مورد نظرشان در جهت تامین منافع و خواسته هایشان کابینه ها را عملا به عنوان بخشی از ابزارهای اعمال حاکمیت استعمار در ایران بدل ساخته بود. با این وجود باید به عوامل داخلی نظیر تجربه نخست حکومت مشروطه و پارلمان، خودمحوریهای شخصی و خانوادگی، گروهگرایی، ترجیح منافع خصوصی بر منافع عمومی و نابسامانی اشاره کرد. در نتیجه اقشار و گروه های مختلف نسبت به ساختار و عملکرد نظام مشروطه بدبین گردیده و بستر ذهنی و عینی ظهور یک دیکتاتور فراهم آمد. سرانجام رضاخان با اتکا به عوامل داخلی و خارجی و تا حدودی توانایی فردی توانست جریان حوادث را به نفع خویش به پایان برساند. در این مقاله سعی می گردد علل و علائم بحران داخلی و خارجی در کابینه های ایران از انقلاب مشروطه 1285 ش تا کودتای سوم اسفند 1299 هـ.ش مورد بررسی قرار گیرد.روش تحقیق توصیفی- تحلیلی و بر اساس منابع کتابخانه ای و آرشیوی می باشد.