تأثیر گفتمان ملیگرایی بر تحولات اجتماعی و فرهنگی دوره پهلوی اول
الموضوعات :محمدعلی علیزاده 1 , علیمحمد طرفداری 2
1 - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد شاهرود،گروه تاریخ
2 - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد علوم و تحقیقات تهران ،گروه تاریخ
الکلمات المفتاحية: ایران, رضاشاه پهلوی, تحولات فکری, ملیگرایی, دولت ملی,
ملخص المقالة :
دوره سلطنت رضاشاه به دلیل تلاش حکومت برای تأسیس دولت مدرن و گسترش غرب گرایی و تلاش شخص رضاشاه و روشنفکران همراه و همرأی وی برای کسب مشروعیت سیاسی از طریق پیوند دادن سلطنت پهلوی با پادشاهیهای باستانی ایران، یک مقطع دورانساز و مؤثر در شکلدهی بنیانهای فکری ایران نوین به شمار میرود. در این میان ناسیونالیسم که به عنوان یکی از ایدئولوژیهای اصلی و ماهوی جریان تجدد خواهی، با پیروزی انقلاب مشروطیت در فضای سیاسی و فرهنگی ایران تثبیت شده بود، از یک نقش محوری در تحولات فکری عصر پهلوی اول برخوردار شد. از سوی دیگر، ناامنی و ناکارآمدی گسترده بعد از دوران مشروطه، موجب گرایش هر چه بیشتر روشنفکران و رجال سیاسی آن عهد به سوی ملیگرایی و مظاهر اصلی آن همچون دولت ملی برای ایجاد ثبات و امنیت و توسعه در ایران شد. در چنین فضایی رضاخان پا به عرصه قدرت سیاسی گذاشت و توانست با در دست گرفتن اقتدار نظامی و ایجاد ثبات و امنیت نسبی در کشور، وجهه خوبی برای خود به دست آورد و سپس، با اتخاذ ایدئولوژی ناسیونالیسم تلاش کرد تا ضمن رسیدن به مقام سلطنت ایران، برای حکومت خود مشروعیت سیاسی استواری فراهم کند.