ماهیت مشروعیت سیاسی ساسانیان در تاریخنگاری یعقوبی
الموضوعات :مرتضی حسن نژاد 1 , ابوالفضل رضوی 2 , محمد سپهری 3
1 - دانشجوی دکتری، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی،تهران، ایران(Pentas19@yahoo.com)
2 - دانشیار گروه تاریخ دانشگاه خوارزمی، تهران، ایران(نویسنده مسئول)(Razavi_edu@yahoo.com)
3 - استاد گروه تاریخ، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران(Sepehran55@gmail.com)
الکلمات المفتاحية: ساسانیان, مشروعیت, تاریخنگاری, مشروعیت سیاسی,
ملخص المقالة :
درک مشروعیت سیاسی در اندیشه سیاسی ایران، مبتنی بر دادگری، امنیتطلبی و نظم حاکم بر جهان هستی بوده و صرفنظر از معنای ساده امنیت، وجهی عمیقتر، در پیوند با جهانبینی و نظم کیهانی مورد اعتقاد ایرانیان داشتهاست. پرداختن به عدالت و امنیت در هر عصری و شرح سلوک معطوف به نظم و امنیت از سوی فرمانروایان است که فهم مشروعیت سیاسی آنها را امکانپذیر میکند. بررسی مشروعیت سیاسی شاهان ساسانی نیز تابع همین قاعده است. به نظر میرسد یعقوبی، مورخی که در قرن سوم هجری میزیست و با رویکرد فرهنگیتری با تاریخ مواجهه داشته است، از همین منظر کارکردگرایانه به تاریخ ساسانیان پرداخته و کارکردهای نظام حکومتی را مبتنی بر میزان اهتمام حاکمان آن به دادگری و امنیتطلبی ایشان روایت کرده است. یعقوبی به عنوان یکی از نخستین تاریخنگاران مسلمان، ضمن اینکه نگرش انتقادیتری نسبت به گزارشهای موجود دربارۀ تاریخ ساسانیان دارد و در شرح تاریخ ایشان میان افسانه و تاریخ تمیز قائل میشود، در پرتو نگرش فرهنگی خویش، با تکیه بر دادگری و تأیید سلوک نیک یا نفی بدروشی فرماروایان ساسانی، عملکردهای مطلوب یا نامطلوب آنها را به نحوی روایت میکند که اهمیت عدالت و ضرورت تأمین امنیت را به مخاطب خویش یادآور شود. نوشتار حاضر با رویکرد توصیفی- تحلیلی، با هدف تبیین مشروعیت سیاسی فرمانروایان ساسانی در نگاه یعقوبی، چگونگی روایت این مورخ را درباره سلوک سیاسی- اجتماعی آنها مورد بررسی قرار میدهد.
_||_