تعیین میزان برخورداری استانهای ایران بر اساس شاخصهای مسکن در مناطق شهری
الموضوعات :
1 - کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری
2 - کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری
الکلمات المفتاحية: TOPSIS, AHP, تحلیل خوشه ای, نقاط شهری, استان های کشور, شاخص های مسکن,
ملخص المقالة :
مسکن به عنوان یکی از عناصر اصلی تعادل و پابرجایی اجتماع انسانی می باشد که سیستم زندگی اجتماعی در آن شکل می گیرد و وضعیت مطلوب آن در نواحی شهری و روستایی یکی از شاخصهای توسعه اقتصادی اجتماعی در کشورهای جهان محسوب میشود. تدوین یک برنامه جامع در بخش مسکن به منظور دستیابی به وضعیت مطلوب مستلزم شناسایی و تجزیه و تحلیل ابعاد گسترده این بخش است. از راههای مهم آگاهی از وضعیت مسکن در فرایند برنامهریزیهای منطقهای، استفاده از شاخصهای مسکن است، این شاخصها که نشان دهنده وضعیت کمی و کیفی مساکن در هر مقطع زمانی است راهنمایی موثر برای بهبود برنامهریزی مسکن آینده است. هدف این مقاله بررسی میزان برخورداری استان های کشور به لحاظ شاخص های مسکن در نقاط شهری می باشد. روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد. داده های مورد نیاز از سرشماری سال1390 گردآوری شده است. شاخص های مسکن در سه گروه تراکمی و رفاهی، زیربنایی و تسهیلات و استحکام سازه ای جمع آوری گردید، سپس وزن دهی به این شاخص ها با استفاده از روش AHP انجام شد و استان ها با استفاده از تکنیک TOPSIS رتبه بندی گردیدند. سطح بندی استان ها در گروه های همگن با استفاده از تکنیک تحلیل خوشه ای انجام شد و از ضریب همبستگی پیرسون جهت برسی رابطه میزان شهرنشینی با درجه برخورداری استان ها استفاده شد. یافته های تحقیق نشان می دهد بر اساس ترکیب شاخصهای تراکمی و رفاهی، زیربنایی و تسهیلات و استحکام سازهای 90/12 درصد استان ها بسیار برخوردار، 13/16 درصد استان ها برخوردار، 58/22 درصد استان ها نیمه برخوردار، 16/45 درصد استان ها محروم و 23/3 درصد استان ها بسیار محروم هستند. استان تهران در بهترین وضعیت و استان سیستان و بلوچستان در بدترین وضعیت مسکن در نقاط شهری قرار دارند. همچنین نتایج تحقیق بیانگر عدم تعادل در برخورداری از شاخص های مسکن در بین استان های کشور و تابعبت الگوی توسعه در این زمینه از الگوی مرکز – پیرامون می باشد. نتایج ضریب همبستگی پیرسون نیز حاکی از همبستگی بین میزان شهرنشینی استان ها با درجه برخورداری آنها می باشد.