تفسیری بر ظرف پیکره های انسانی شمال و شمال شرق فلات ایران در عصر مفرغ متاخر
الموضوعات :ابراهیم امیرکلایی 1 , مجتبی صفری 2 , نرجس حیدری 3 , آرمان مسعودی 4
1 - مربی، گروه باستانشناسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد سوادکود، سوادکوه، ایران.
2 - مربی، گروه باستانشناسی، موسسه آموزش عالی نیما، محمودآباد، ایران.
3 - مدرس، گروه باستانشناسی، موسسه آموزش عالی نیما، محمودآباد، ایران.
4 - دانشآموخته کارشناسی باستانشناسی، گروه باستانشناسی، موسسه آموزش عالی نیما، محمودآباد، ایران.
الکلمات المفتاحية: نماد, جنسیت, ظرف پیکره, شمال و شمال شرق, مفرغ متاخر, باستانشناسی تفسیری,
ملخص المقالة :
مواد فرهنگی بصورت معنا دار تولید می شوند و معنای آن در طول زمان می تواند تغییر کند و یا به فراموشی سپرده شود. یکی از رهیافتهای باستانشناسی فرامدرن دریافت معنا و فهم یک شی است. در این زمینه "تفسیر" به عنوان رویکردی برای دریافت مفاهیم از چیزها پیشنهاد شده است. تفسیر صورتی خاص از تبیین بشمار میآید که عموما بدلیل قرارگیری در چارچوب هرمنوتیک، نگاهی ورای توضیح به یک ماده فرهنگی دارد. برای پی بردن به مفهوم مواد فرهنگی باید شرایط اجتماعی را در بافتار زمانی آن درک کنیم. چشمانداز حوزه شمال و شمال شرق فلات ایران در بستر باستانشناختی مفرغ متاخر از فرهنگی مشابه و تقریبا یکدست برخوردار بوده است. ظرف پیکرههانی انسانی، به عنوان یکی از مواد فرهنگی بشمار میآید که عموما در بسترهای تدفینی این دوره، از کاوشهای باستانشناختی بدست آمده است. در واقع این چشمانداز فرهنگی را می توان به عنوان متنی در نظر گرفت و ظرف پیکره های موجود را به عنوان یکی از ظریفترین نشانه های این متن تفسیر نمود و با بررسی بستر اجتماعی آن، به نشانههای جنسیتی و هویتی این شیء پی برد.
_||_