لایهنگاری در گمانه یک تپه برج نیشابور، رویکردی تفسیری
الموضوعات :
1 - دانشآموخته دکتری باستانشناسی، گروه باستانشناسی، دانشگاه تهران، ایران.
الکلمات المفتاحية: دوره مفرغ, دوره مسسنگی, لایهنگاری باستانشناختی, شرق شمالی ایران, تپه بُرج,
ملخص المقالة :
لایهنگاری از روشهای پایه در باستانشناسی میدانی است. هدف عمده از لایهنگاری گردآوری اطلاعات برای گاهنگاری نسبی و پیشنهاد توالی است. در این مقاله اطلاعات لایهنگاری در گمانه یک تپه برج نیشابور که در منطقهای از نظر مطالعات پیش از تاریخی ناشناخته واقع شده، ارائه شده است. همراه این اطلاعات و با رویکردی نظری، دو واقعیت در ارتباط با لایهنگاری طرح و بحث شدهاند. واقعیت نخست: لایه سطحی و سطحی بودن لایهها است. در این بحث گردآوری اطلاعات در مورد امکان تاثیر پذیرفتن هریک از لایهها طی ساخت و ساز لایههای رویشان مورد بحث قرار گرفته و نمود مادی چنین تأثیری ارزیابی شده است. واقعیت دوم: عامل اصلی سازماندهنده به بقایا، ساختارها و نهشتههای هر لایه است. عامل اصلی سازماندهنده به لایه، تفسیر باستانشناس بر اساس بافتار لایه، در هنگام لایهنگاری است. بر مبنای واقعیت دوم چارچوبی برای ارزیابی اصالت هر لایه و اطلاعات آن متناسب با هدف لایهنگاری و پژوهش میدانی پیشنهاد میشود. در نظر داشتن واقعیتهای یاد شده در فرآیند لایهنگاری امکان واقعنمایی گاهنگاری و توالی را فراهم کرده و زمینه گردآوری اطلاعات پایه برای تحلیل فرآیند شکلگیری لایهها و براساس آن فرآیند شکلگیری استقرار بر مبنای لایهها و گمانهها را مهیا میکند. اطلاعات گمانه یک لایهنگاری در استقرار برج نیشابور نشان میدهد که موقعیت گمانه طی اواخر دوره مسسنگی و اوایل دوره مفرغ مورد استفاده قرار گرفته است. رویکرد تفسیری و دو واقعیت طرح شده در بافتار نظری زمینه ارائه تفاسیری در مورد موقعیت گمانه یک را فراهم کرده است. وجود نهشتههای آبرفتی در لایههای پایینی، وجود دو برآمدگی استقرار دوره اوایل مسسنگی در محدوده گمانه و حاشیهای بودن موقعیت گمانه نسبت به استقرار در اکثر دورهها از جمله تفاسیر ارائه شده است.
_||_