بررسی مبانی انسانشناختیِ معنای تنهایی از نظر سیمین بهبهانی و اروین یالوم
الموضوعات : جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)پرنیا امان 1 , هادی حیدری نیا 2 , محمود صادق زاده 3
1 - دانشجوی دکترای گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی ، یزد، ایران.
2 - استادیارگروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران.
3 - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد یزد، دانشگاه آزاد اسلامی، یزد، ایران.
الکلمات المفتاحية: سیمین بهبهانی, تنهایی, اروین یالوم, اگزیسنتانسیالیسم,
ملخص المقالة :
اگزیستانسیالیسم، فلسفۀ نو پا است که از اواخر قرن نوزدهم به وجود آمد و یالوم، معنادرمان این مکتب است. موضوع تنهایی یکی از مبانی انسانشناختی یالوم در خصوص معنای زندگی است. تنهایی از مضامینی است که انسان در طول تاریخ با آن مواجه بوده و در حوزه های گوناگونی همچون عرفان و تصوّف، روانشناسی، فلسفه و عشق، دارای معنی و مفهوم است. به نظر یالوم، چهار اضطراب آزادی، تنهایی، مرگ و بیمعنایی، در حقیقت هستی و وجود انسان ریشه دارد. یالوم معتقد است، انسان برای رهایی از این چهار نگرانی، باید به ابداع معنا بپردازد و به حقیقت زندگی که در واقع خدمت به خلق، آفرینش و خودشکوفایی است، پی ببرد. همچنین در شعر سیمین، تنهایی یکی از نمودهای پر رنگ است که بر فضای غزل های او حاکم شده است. سیمین و یالوم هر دو در آثار و نوشتههای خود، معتقد بهتنهایی بنیادین هستند و درصدد رفع اینگونه تنهایی بوده و هرکدام راهکارهای خاصی را ارائه نمودهاند. نویسنده در این پژوهش، درصدد آن است تا به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و ابزار کتابخانهای به بررسی و مقایسۀ مبانی انسانشناختی معنای تنهایی از نظر سیمین بهبهانی و اروین یالوم بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که آیا مضمون تنهایی در شعر سیمین با تنهایی بنیادین یالوم یکسان است؟ و راهکار این دو برای رفع تنهایی و رهایی از اضطراب و دلواپسی در زندگی چیست؟
_||_