مدرنیته و شعر فارسی در دو دهه سی و چهل خورشیدی
الموضوعات : جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)گلنار یغمائی 1 , دکترسید محمدباقر کمال الدینی 2 , دکترمحمود صادق زاده 3
1 - دانشگاه پیام نور -یزد-ایران
2 - ادبیات و علوم انسانی-دانشگاه پیام نور-مرکز یزد-یزد- ایران
3 - گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشکدۀ علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد یزد، یزد، ایران.
الکلمات المفتاحية: مدرنیته, رمانتیسم, سمبولیسم, محتوا و مضمون, شعرسنّتی, شعرنو,
ملخص المقالة :
در نوشته حاضر که حاصل پژوهشی از نوع تاریخی، توصیفی و تحلیلی و از نظر نحوه گردآوری دادهها، کتابخانهای است، پس از نگاهی گذرا به ادبیات مشروطه در برخورد با تمدّن غرب، مشخصههای شعر فارسی در شکل و محتوا در دهههای سی و چهل خورشیدی برشمرده شده است. شکستن قالبها و اوزان کهن در عین رعایت یا عدم رعایت وزن و قافیه، به کار بردن مضامین و پیامهای سیاسی و اجتماعی تحت تأثیر ادبیات مشروطه و نیز سمبولیسم فرانسه، تأکید بر ابهامگویی، بهرهگیری از هر پدیده طبیعی و اجتماعی بهصورت نمادین برای نقد سیاسی و اجتماعی و ظهور شعر سپید و شعر موج نو، از مشخصات مهمتر شعر این دوره شناختهشده است. علاوه بر این، پیدایش شعر مقاومت و شعر چریکی و بعضاً پریشانگویی و نامفهومسرایی و ظهور تصنّعی جریانهای شعری و ظهور پیام بازگشت به خویشتن اسلامی بهویژه در دهه چهل را میتـوان از مشخصههای دیگر شعـر در ایـن دهه دانست. مدرنیتـه به دو صـورت مستقیم (آشنایی با ادبیات و شعر غرب) و غیرمستقیم (شکلدادن به گروهبندیهای اجتماعی، جریانهای فرهنگی، دگرگونیهای سیاسی و درهمتنیده شدن آنها) بر شعر این دوره تأثیر گذاشته است. ستیز قلمی بین حامیان قالبهای سنّتی شعر و شعر نو، اختلافنظر بین شاعران موج نو و شعر نو و چند شاخه شدن شعر و شاعران، همه انعکاس همین گروهبندیهای اجتماعی و جریانهای فرهنگی بوده که یا تحت تأثیر مدرنیته شکلگرفته و یا بر اثر نفوذ مدرنیته از حالت خفته به حالت فعّال درآمده است
_||_