تحلیل عقدهی حقارت در شخصیت اصلی رمان بازی آخر بانو براساس آرای آلفرد آدلر
الموضوعات : جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)روح اله خدیوپور 1 , ساره زیرک 2
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.(نویسندۀ مسئول)
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.
الکلمات المفتاحية: آلفرد آدلر, احساس حقارت, بلقیس سلیمانی, بازی آخر بانو, عقدهی حقارت, عقدهی برتری, علاقهی اجتماعی,
ملخص المقالة :
آثار بلقیس سلیمانی (۱۳۴۲) به سبب بیان مصائب زنان، بستر مناسبی برای تحلیلهای روانکاوانه است. از این رو ما در این پژوهش به شیوهی توصیفی ـ تحلیلی و با رویکردی روانکاوانه به تحلیل شخصیت گلبانو در رمان بازی آخر بانو پرداختیم و براساس آرای آلفرد آدلر به این پرسش اساسی پاسخ دادیم که چه عواملی موجب شکلگیری احساس حقارت و عقدهی حقارت در شخصیت گلبانو شدهاند. یافتههای این پژوهش نشان داد که شرایط پرورش و تربیت اولیهی گلبانو که تمامی تنبیه و آزار اوست؛ پایههای اساسی شکلگیری احساسهای حقارت در شخصیت او را شکل میدهند که رفتار متخاصم و کاسبکارانهی مادر در کنار فقدان حمایت پدر، نقش محوری و اصلی را در این مسئله ایفا میکنند و سرانجام ناتوانی گلبانو در جبران احساسهای حقارت منجر به شکلگیری عقدهی حقارت در شخصیتش میشود. از مهمترین عوامل شکلگیری عقدهی حقارت در شخصیت گلبانو میتوان به فقر و نظام مردسالار که بسترهای ظلم و تعدی را فراهم میکنند، اشاره کرد. این عوامل، نهایتاً احساس بیارزشی و خشم را در گلبانو پرورش میدهند.
_||_