تحلیل گفتار شخصیّتهای زن و مرد در داستان پادشاهی گشتاسپ بر اساس نظریۀ گفتار جان سرل
الموضوعات : جستار نامه: ادبیات تطبیقی (فارسی- انگلیسی)ماه منظر ملایی 1 , کیمیا تاج نیا 2 , نعمت اصفهانی عمران 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحدجیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت ، ایران
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد جیرفت، دانشگاه آزاد اسلامی، جیرفت، ایران
الکلمات المفتاحية: شاهنامه, جان سرل, کنش گفتار, پادشاهی گشتاسپ, گفتگوی زن و مرد,
ملخص المقالة :
گفتوگو از مهمترین شگردها در حوزۀ ادبیات داستانی به شمار میرود و نویسنده در پژوهش پیش رو به شیوۀ توصیفی – تحلیلی و روش کتابخانهای، با هدف تبیین گفتار شخصیّتهای زن و مرد در داستان پادشاهی گشتاسپ در شاهنامه بر اساس نظریۀ کنش گفتار جان سرل، نظریهپرداز معاصر فلسفۀ زبان و ذهن، درصدد روشن نمودن این مطلب است که شخصیّتهای زن و مرد داستان پادشاهی گشتاسپ، هنگام گفتگو با توجّه به جایگاه خود و مخاطب از کدام کنش گفتاری و به چه منظوری استفاده کردهاند؟ در نظریۀ کنش گفتار جان سرل، کلام به پنج کنش اظهاری، ترغیبی، عاطفی، تعهدی و اعلامی تقسیم میشود که با توجّه به وجه فعل به کار رفته در کلام و نیز نحوۀ استفاده از جایگزین، شاخص ها و همچنین کاربرد مستقیم و غیرمستقیم کنش ها میتوان، توانایی گوینده را بر تأثیرگذاری بر مخاطب سنجید. بر اساس این نظریه، جملات خبری تنها جملات اصلی و معنیدار زبان نمی باشد و ارزش صدق و کذب همۀ جملات ممکن نیست؛ زیرا هدف فردوسی از بیان جملات کنشی، توصیف عمل خود است نه توصیف یک وضعیت. نتایج حاصل از این پژوهش، حاکی از آن است که زنان در داستان گشتاسپ به دلیل نداشتن قدرت، بیشتر از کنش های گفتاری ترغیبی استفاده می کنند و کنش های اظهاری و عاطفی به کار برده شده نیز بیشتر در راستای ترغیب مخاطب هستند تا بدین وسیله به گونۀ غیرمستقیم، دیگران (بویژه مردان و شوهران)را برای رسیدن به خواسته های خود، ترغیب و تشویق کنند. همچنین، از کنش های اعلامی و تعهدی که نیاز به کنشگری مستقیم فرد دارد، کمتر استفاده شده است.
_||_