طراحی الگوی نوآورانه درآمدزایی در آموزش و پرورش با تاکید بر فرصت ها و تهدیدها
الموضوعات :
1 - مدرس دانشگاه فرهنگیان
2 - استادیار دانشگاه آزاد واحد زنجان
الکلمات المفتاحية: درآمدزایی , نوآوری, رویکرد مبتنی بر داده بنیاد, آموزش و پرورش,
ملخص المقالة :
چکیده هدف: هدف پژوهش طراحی الگوی نوآورانه درآمدزایی در آموزش و پرورش با تاکید بر فرصت ها و تهدیدها است. روش شناسی پژوهش: این پژوهش به روش آمیخته ( کیفی و کمی) انجام شد. جامعه آماری شامل دریافت کنندگان خدمات مراکز درآمدی ( 445= N) که از بین آنها 206 نفر بهصورت نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند برای گردآوری داده ها در بخش کیفی از مصاحبه نیمه ساختار یافته با 21 نفر از صاحب نظران استفاده شده است و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است؛ اعتبار و روایی در بخش کیفی از طریق دو روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان و مرور توسط خبرگان و در بخش کمی با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است که میزان آن 7/0 می باشد. برای تجزیه و تحلیل داده های بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و برای بررسی وضعیت موجود عوامل اثر گذار بر درآمدزایی و برازش مدل نهایی از آزمون تی تک نمونهای استفاده شده است. یافته ها: نتایج پژوهش نشان دهنده 6 مقوله کلی هست که در قالب پارادایمی شامل: شرایط علی ( عوامل درون سازمانی ، عوامل برون سازمانی)؛ پدیده محوری ( در آمدزایی در آموزش و پرورش)؛ راهبردها؛ بسترها؛ شرایط مداخله گر و پیامدها به دست آمد است که روش های بالقوه درآمدزایی و روابط آنها را نمایان می کنند. نتیجه گیری : یافته های این پژوهش می تواند در افزایش درآمد آموزش و پرورش موثر باشد و زمینه مناسبی را برای ارائه خدمات آموزشی و پرورشی مطلوب فراهم نماید. واژه های کلیدی: درآمدزایی ، نوآوری، رویکرد مبتنی بر داده بنیاد، آموزش و پرورش
باقری فر، علی و ثنایی، ملیحه و خواجه حقیقی، صدیقه و نوری ورمال، مریم (1398). بررسی راهکارهای تأمین منابع مالی در آموزش و پرورش. چهارمین کنفرانس ملی رویکردهای نوین در آموزش و پژوهش، محمودآباد. https://civilica.com/doc/981495
پاکدلان، سعید؛ خطیبی، امین؛ مهدی پور، عبدالرحمن. (1400). راهکارهای توسعه منابع مالی ورزش دانشآموزی. پژوهش در ورزش تربیتی، 9 (22) 86-163. شناسة دیجیتال: 10.22089/res.2019.7548.1695
جامعی، رضا ؛ اسماعیلی، محمد و رنجوری، سیامک ( 1399 ). اولویت بندی عوامل مؤثر بر تأمین مالی مدارس . مدیریت مدرسه، 7 (2 )، 100-117.
جلیلی، زهرا؛ طاهری، مرتضی (1397). نوآوری در جذب منابع مالی: تاملی بر چالشهای مالی مدیران مدارس دولتی، ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی، 8(1)، 83-108.
خان عزیزی، محمد ؛ امین بیدختی، علی اکبر. (1395). سازوکارهای تأمین منابع مالی بخش آموزش (آموزش و پرورش و آموزش عالی). نامه آموزش عالی، 9(34)، 121-148.
دریس جمعه، اسماعیل؛ شاهی، سکینه؛ سعیدی، احمد (1397). شیوههای جذب منابع مالی در مدارس توسط مدیران موفق. تحلیل مالی، 2 (1)، 33-47.
سند تحول بنیادين آموزش و پرورش، شوراي عالي انقلاب فرهنگي و شوراي عالي آموزش و پرورش، آذرماه 1390.
شورمیج، قاسم، شکیبایی، زهره، ابراهیم زاده، فریمان. (1401). شناسایی مؤلفه و شاخصهای نوآوری در گذار از مدارس موفق به مدارس ماندگار. ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی. 12(2)، 141-172.
عزیزی، نعمت اله؛ جعفری، پریوش؛ فرزاد، ولی اله و صنوبری ، محمد . (1391). بررسی راهکارهای مشارکت دولت و بخش خصوصی در آموزش و پرورش و انتخاب مناسبترین مکانیسم با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبیAHP) ) .مطالعات برنامه ریزی آموزشی، 1(1)، 7-31.
علی آبادی، سمیرا و منتشلو، معصومه (1398). عوامل مؤثر بر درآمدزایی سالنها و اماکن ورزشی آموزش و پرورش استان کردستان. پنجمین همایش ملی انجمن علمی مدیریت ورزشی ایران، تهران. https://civilica.com/doc/1024589
فاضلی کبریا، حامد، چکین، میثم، بابایی سمیرمی، محمدرضا، عزیز آبادی فراهانی، پوریا. (1400). بررسی تأثیر نوآوری، خلاقیت و سرمایه فکری بر عملکرد مالی، مطالعه گروه صنعتی مپنا . ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی. 11(1)، 44-23.
فدایی کیوانی، رضا و پورمحمد، مهدیه و پورمحمد، مهتاب (1396). خصوصی سازی در نظام آموزش و پرورش ایران: چالشها و راهکارها. دومین کنفرانس بین المللی مدیریت و حسابداری، تهران، https://civilica.com/doc/643350
فیض، داوود؛ طاهریان، حسین و زارعی، عظیم (1390). کیفیت خدمات و رضایت مشتریان در صنعت هتلداری (مورد مطالعه: هتل های شهر مشهد. کاوشهای مدیریت بازرگانی، 3(6)، 123-149.
قدسیان، نرگس؛ درانی، کمال؛ پور شافعی، هادی و اسدی یونسی، محمد رضا (1394). الگوی فرهنگ سازمانی سازمانهای آموزشی ( EOCM)، مورد مطالعه آموزش و پرورش شهر بیرجند. مدیریت فرهنگ سازمانی، 13 ( 2)، 341-365.
لبادی، زهرا و صفیعی، ابوالفضل (1396). نقش و شیوههای تأثیر گروههای ذینفوذ و فشار در نظام آموزشی. مطالعات کاربردی در علوم مدیریت و توسعه، 2 (8)، 33-46.
محجوب، حسن، نادری، ابوالقاسم، خرازی، کمال، & انتظاری، یعقوب. (1401). تصمیمگیریهای استراتژیک مالی در دانشگاههای جامع دولتی. پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، 24(2)، 53-83.
Body, A. (2017). Fundraising for primary schools in England-moving beyond the school gates. International Journal of Nonprofit and Voluntary Sector Marketing, 22(4).
Davies, B., & Hentschke, G. C. (2002). Changing resource and organizational patterns: The challenge of resourcing education in the 21st century. Journal of Educational Change, 3(2), 135-159.
Denison, D. (1990). Corporate Culture and Organizational Effectiveness. New York, John Wiley & Sons.
Gerrard, J., Savage, G. C., & O’Connor, K. (2017). Searching for the public: school funding and shifting meanings of ‘the public’in Australian education. Journal of Education Policy, 32(4), 503-519.
Leal-Rodríguez, A. L., Ariza-Montes, J. A., Roldán, J. L., & Leal-Millán, A. G. (2014). Absorptive capacity, innovation and cultural barriers: A conditional mediation model. Journal of Business Research, 67(5), 763-768.
Mestry, R. (2016). The management of user fees and other fundraising initiatives in self-managing public schools. South African Journal of Education, 36(2), 01-11.
Miller, P. W. (2018). School Leadership Is Enterprising and Entrepreneurial. In The Nature of School Leadership (pp. 97-119). Palgrave Macmillan, Cham.
Naparan, G.B & Alinsug, V.G (2021), Classroom Strategies of Multigrade teachers, Social Sciences & Humanities Open, Vol.3, No 100109.
Peters.T. J.; Waterman, R. H. (2009). In search of excellence: lessons from America'sbest-run companies. New York, Collins business essentials.
Posey-Maddox, L. (2016). Beyond the consumer: Parents, privatization, and fundraising in US urban public schooling. Journal of Education Policy, 31(2), 178-197.
Winton, S. (2018). Challenging fundraising, challenging inequity: Contextual constraints on advocacy groups’ policy influence. Critical Studies in Education, 59(1), 54-73.
Winton, S., & Milani, M. (2017). Policy advocacy, inequity, and school fees and fundraising in Ontario, Canada. Education policy analysis archives, 25 (40).
نشریه علمي ابتكار و خلاقيت در علوم انساني http://journal.bpj.ir
دورة سیزدهم، شمارة دو، پاییز 1402، صص 25-50. مقاله پژوهشی
تاريخ دريافت: 27/10/1401
تاريخ پذيرش: 12/04/1402
طراحی الگوی نوآورانه درآمدزایی در آموزش و پرورش با تأکید بر فرصتها و تهدیدها
چکیده
هدف: هدف پژوهش طراحی الگوی نوآورانه درآمدزایی در آموزش و پرورش با تأکید بر فرصتها و تهدیدها است.
روش: این پژوهش به روش آمیخته (کیفی و کمی) انجام شد. جامعه آماری شامل دریافت کنندگان خدمات مراکز درآمدی (445= N) که از بین آنها 206 نفر بهصورت نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. براي گردآوري دادهها در بخش کیفی از مصاحبه نيمه ساختار یافته با 21 نفر از صاحب نظران استفاده شده است و در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شده است؛ اعتبار و روایی در بخش کیفی از طریق دو روش بازبینی توسط مشارکت کنندگان و مرور توسط خبرگان و در بخش کمی با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه شده است که میزان آن 7/0 است. براي تجزیه و تحليل دادههای بخش کیفی از روش تحليل محتوا و برای بررسی وضعیت موجود عوامل اثر گذار بر درآمدزایی و برازش مدل نهایی از آزمون تی تک نمونهای استفاده شده است.
یافتهها: نتایج پژوهش نشان دهنده 6 مقوله کلی هست که در قالب پارادایمی شامل: شرایط علی (عوامل درون سازمانی، عوامل برون سازمانی)؛ پدیده محوری (در آمدزایی در آموزش و پرورش)؛ راهبردها؛ بسترها؛ شرایط مداخلهگر و پیامدها به دست آمد است که روشهای بالقوه درآمدزایی و روابط آنها را نمایان میکنند.
نتیجهگیری: یافتههای این پژوهش میتواند در افزایش درآمد آموزش و پرورش مؤثر باشد و زمینه مناسبی را برای ارائه خدمات آموزشی و پرورشی مطلوب فراهم نماید.
کلیدواژهها: درآمدزایی ، نوآوری، رویکرد مبتنی بر داده بنیاد، آموزش و پرورش.
پیشگفتار
بحران مالی و اقتصادی آموزش و پرورش در تمام کشورهای جهان مورد بحث بوده و هزینههای آموزش و پرورش با آهنگ سریعی در حال افزایش است (لبادی و صفیعی پور، ۱۳۹۶). رشد روز افزون جمعیت، تقاضای فزاینده برای آموزش از سوی جامعه و توجه بیشتر به کمیت و ارتقای کیفیت فعالیتهای آموزشی به همراه محدودیت شدید منابع مالی دولتی از مهمترین عوامل مؤثر در رشد هزینهها و پیدایش مشکلات آموزش است (فدایی کیوانی، پور محمد و پورمحمد، ۱۳۹۶) بدون شک انجام فعالیتهای آموزشی مانند هر فعالیت دیگری نیازمند منابع مالی است. اگرچه پول بیشتر به تنهایی نمیتواند بهبود کیفیت آموزش را تضمین کند، اما فقدان منابع مالی کافی برای تحصیلات قطعاً امکان ادامه تحصیل و برخورداری از آموزش با کیفیت را برای دانشآموزان کاهش میدهد(میلر3، 2018). برخلاف برخی از سازمانها، نظام آموزش و پرورش به عنوان یک از اصلیترین نظام های شایسته و دارای منافع عمومی بهشمار میآید زیرا بر خلاف مشتریان دیگر خدمات، دانشآموزان خود به عنوان تولیدکنندگان، سرمایه انسانی و اجتماعی بهشمار میآیند که علاوه بر خودشان برای جامعه هم مطلوبیت فراهم میکنند (محجوب و همکاران، 1401) با این حال امروزه یکي از مهمترین مشکلات مدارس کمبود منابع مالي است که آنان را در انجام فعاليتها و دستيابي به اهداف خود با مشکل مواجه کرده است (جامعی، اسماعیلی و رنجوری، 1399) و مدارس برای پاسخگویی به مشکل کمبود بودجه و فشارهایی که از سوی جامعه در خصوص ارائه خدمات با کیفیت به آنها وارد میشود، به طور فزایندهای به جذب منابع مالی روی آورده اند(بادی4 ، 2017؛ پاسی - مادوکس5، 2016). جذب منابع مالي به عنوان بخشي از مسئوليت مدارس جهت تکميل بودجه دریافتي از سمت دولت در بيشتر کشورها پذیرفته شده تا از این طریق آموزش با کيفيتتري ارائه دهند (مستری6، 2016). در این راستا مدارس راهها و سازوکارهای مختلفی را برای جبران این کمبود منابع مالی بکار می گیرند و طیف گستردهای از روشهای خلاقانه و نوآورانه را به وجود میآورند (وینتون و میلانی7، 2017). ولی جذب منابع مالی توسط مدارس باعث به وجود آمدن برخی از مسائل مانند: نارضایتی والدین، عدم شفافیت مصارف وجوه دریافتی و همچنین دشواری تصمیمگیری برای انتخاب یک راه مناسب برای جذب منابع مالی از بین سایر راهها است که خود باعث افزایش بار مسئولیت مدیران در مدارس و همچنین افزایش احتمال سوء استفاده برخی از افراد میشود. بروز نابرابريهاي آموزشي از واقعيتهاي انکارناپذیر این فعاليتها است. زیرا مدارسي که در مناطق با خانوادههاي با توانایي اقتصادي بالاتر هستند میتوانند پول بيشتري کسب کنند. در نتيجه دانشآموزان این مدارس از امکانات بيشتري نسبت به دانشآموزاني که در مدارس مناطق ضعيفتر قرار دارند برخوردار ميشوند (عزیزی و همکاران، 1391). به طور کلي، هدف اصلي از فعاليتهاي جذب منابع مالي استفاده از بودجههای خصوصي براي افزایش بودجه عمومي مدارس است (وینتون8 ، 2018؛ 2017). بهکارگیری این ساز و کارها در تأمین منابع مالی بر حسب وضعیت کمی و کیفی نظام آموزشی، سطوح تحصیلی، وضعیت اقتصادی و اجتماعی و بسیاری از مؤلفههای دیگر میتواند شباهتها و تفاوتهایی داشته باشد. از آنجا که آموزش و پرورش از جمله موضوعات با اهمیت در زندگی بسیاری از افراد و خانوادهها محسوب میشود، در نتیجه نحوه تأمین منابع مالی آموزش و پرورش یکی از چالشهای مهم بین متقاضیان و عرضه کنندگان است (خان عزیز و امین بیدختی، 1395؛ جامعی، اسماعیلی و رنجوری، 1399).
امروزه به دلیل رقابتی شدن کسب وکار و جهانی شدن و انفجار فناوری، پدیده نوآوری و تمایز به عنوان ضرورت برای هر سازمان مطرح است ( فاضلی کبریا و همکاران، 1400). در میان سازمانها، آموزش و پرورش خلاقیت را رسالت خود اعلام کرده است و در صدد ایجاد و پرورش سازمانهاي خلاق است ( شورمیج، شکیبایی و ابراهیم زاده، 1401)..با توجه به این که در طول تاریخ آموزش و پرورش راهکارهای متعددی را در زمینه تأمین منابع مالی بکار گرفته است اما راه حل های اتخاذ شده کارایی و اثربخشی لازم را نداشته اند. در نقشه جامع علمی کشور، به افزایش سهم هزینههای آموزش و پژوهش به میزان 7 و 4 درصد ازتولید ناخالص ملی اشاره شده است ( نقشه جامع علمی کشور، 1390). همچنین در سند تحول بنیادین آموزش و پرورش راهکارهایی به تأمین و تخصیص منابع مالی اختصاص یافته است. از جمله این راهکارها میتوان به راهکار، تأمین، تخصیص و تنوع بخشی به منابع مالی، مدیریت مصارف، متناسب با نیازهای کمی و کیفی نظام تعلیم و تربیت رسمی، طراحی ساز و کارهای تنوع بخشی به منابع مالی دولتی و غیردولتی، شفاف سازی و برنامهریزی برای افزایش سهم اعتبارات آموزش و پرورش از تولید ناخالص داخلی به میزان مناسب اشاره کرد ( سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، ۱۳۹۰). آنچه که قابل توجه است تداوم سیاستهایی است که همچنان بر نقش پررنگ دولت تأکید دارد. در کشور ما تأمین بودجه مدارس از طریق وزارت آموزش وپرورش با عنوان سرانه به حساب مدارس واریز میشود. مروری بر تجربیات حاصل از کاربرد منابع گوناگون و اعتباراتی که تا به حال تحت عنوان هزینههای سرانه به کار برده شده است، نشان میدهد که تقریبا در کلیه آنها عدم تکاپوی اعتبارات یکی از عواملی است که در کسب موفقیتهای آموزش و پرورش اخلال ایجاد کرده و در نهایت منتج به کاهش کیفیت تعلیم و تربیت شده است. هر چند نمیتوان، مسبب افت کیفیت آموزش و پرورش را عدم تأمین منابع و نیازهای مالی آن دانست، با این حال نقش تعیین کننده آن را نیز نمیتوان فراموش کرد ( پاکدلان، خطیبی و مهدی پور، 1400).
با تغییرات صورت گرفته در زمینه تأمین مالی و حرکت به سمت مدل های مالیه خصوصی و مبتنی بر بازار، روشهای مدیریت و تأمین بودجه در مدارس نیز تغییر یافته است. هرچند که پرداخت بودجه دولتی به مدارس همچنان به عنوان امری ضروری باید صورت گیرد، اما تغییرات رخ داده باعث ایجاد شرایطی برای تلاش آموزش و پرورش به استفاده از روشهای نوآورانه جذب منابع مالی شده است ( جرارد، ساوج و اوکانور9، 2017 ؛ دیوز و هانچکه10 ، 2002، به نقل از جلیلی و طاهری ، 1397) و به نظر می رسد آموزش و پرورش نیازمند کسب منابع مالی پایداری است. بر اساس مطالعات و پژوهشهای موجود، مهارتهای فراوان و قابلیتهای زیادی لازم است تا از طریق توسعه دانش جدید و نوآوری در عملیات، به منافع اقتصادی قابل توجه دست یافت (لیل رودریگز و همکاران ، 2014). مؤسساتی که توجه بیشتری به افزایش و بهبود سرمایه فکری و انسانی خود داشته اند، توانسته اند به مرور زمان از عملکرد مالی بالاتری برخوردار شوند ( فاضلی کبریا و همکاران، 1400). نتایج پژوهش ناپاران و آلینساگ11 ( 2021) حاکی از آن است که عدم سواد مالی و اقتصادی لازم و کافی معلمان از مشکلات در مدیریت و راهبردهای تخصیص و مصرف منابع مالی مدارس چند پایه است. پژوهش مستري12 ( 2016 ) نشان داد که مدیران داراي مهارتهاي تخصصي مالي مانند بودجه بندي، سازماندهي، نظارت و کنترل، میتوانند با استفاده از وجوه دریافتي موجب تسهيل ارائه آموزشهاي با کيفيت بالا و هدایت مدرسه در دستيابي به اهداف آموزشي شوند. مطالعات دریس جمعه و همکاران(1397) نشان میدهد که مهارتهای فنی، انسانی و ادراکی مدیران بر جذب منابع مالی مؤثر است و استراتژیهای مدیران موفق شامل اقدامات آموزشی، فرهنگی و اقتصادی برای جذب منابع مالی است. همچنین مطالعه جلیلی و طاهری( ۱۳۹۷) حاکي از آن است که هدف مدیران از جذب منابع مالی بهبود کیفیت مدارس است و بیان شفاف برنامههای جذب منابع مالی همراه با عملکرد بدون ابهام مدرسه کلید موفقیت این برنامههاست و مدیران مدارس با استفاده از خلاقیت و نوآوری خود و با توجه به شرایط مدرسه میتوانند به طرح ریزی و استفاده از روشهای جذب منابع مالی بپردازند. در زمینه راهکارهای تأمین منابع مالی آموزش و پرورش نیز پژوهشهایی متعددی انجام شده است. باقری فر و همکاران( 1398) طی مطالعهای نشان دادند، افزایش سهم آموزش و پرورش از تولید ناخالص ملی، افزایش سهم آموزش و پرورش از سهم مالیات، سرمایه گذاري بخش خصوصی و بهره برداري از امکانات موجود میتواند به عنوان راهکارهای تأمین منابع مالی آموزش و پرورش محسوب میشود. نتیجه پزوهش جامعی، اسماعیلی و رنجوری ( 1399) حاکی از آن است که خصوصی سازی مدارس بیشترین تأثیر و مشارکت مالی اولیا کمترین تأثیر را بر تأمین مالی مدارس می گذارند. پاکدلان، خطیبی و مهدی پور ( 1400) طی پژوهشی با هدف ارائه راهکارهایی برای توسعه منابع مالی در ورزش دانشآموزی، در مجموع 27 راهکار شناسایی و در قالب شش عامل اصلی ( ظرفیت بودجه بندی، ظرفیت قانونی، مدیریت بودجه، توسعه منابع انسانی، استفاده از خیرین و وجوهات شرعی، جذب اسپانسر و مشارکت بخش خصوصی) دسته بندی کردند.
با توجه به مطالب مورد بحث و چالشهای پیشرو، میتوان به این نتیجه رسید که بکارگیری روشهای خلاقانه درآمدزایی در آموزش وپرورش ضرورتی اجتناب ناپذیر است؛ چراکه بهبود فرایندهای یاددهی یادگیری و درنتیجه موفقیت دانشآموزان، به افزایش منابع مالی آموزش وپرورش وابسته است. پژوهشهایی که تاکنون در زمینه جذب منابع مالی و افزایش درآمد آموزش وپرورش انجام شده، الگوی جامعی از درآمدزایی در آموزش و پرورش ارائه نداده است.آموزش و پرورش باید برای تأمین مالی هزینهها راههای خلاقانه قابل اتکا و قابل پیشبینی اتخاذ کند تا بتوان در مورد ثبات و دائمی بودن آنها اطمینان حاصل کرد و به عنوان روشهای مؤثر مورد استفاده قرار داد. به این منظور شناسایی روشهای درآمدزایی آموزش و پرورش از اهمیت بالایی برخوردار است. در این پژوهش روشهاي خلاقانهای با توجه به قابليتهاي مراکز درآمدی و موانع و مشکلات پيش روي مراکز درآمدی جهت کسب درآمد بیشتر شناسایي شده است. نتایج این پژوهش از یک سو میتواند کارشناسان اداری و مدیران مراکز درآمدی را نسبت به هزینهها و مشکلات پیشروی افزایش درآمد آگاه کرده و موجب افزایش درآمد مراکز درآمدی شود. از سوي دیگر با شناسایي قابليتهاي بالقوه مراکز درآمدی این مراکز احتمال فعليت بخشيدن به روشهای درآمدزایی شناسایی شده را از سوي مسئولين آموزش و پرورش افزایش مي دهد. در نهایت همه موارد بيان شده در مسير استفاده مؤثرتر آموزش و پرورش از روشهای درآمدزایی است تا از این طریق مدارس را در ارائه خدمات با کيفيت بيشتر و دستيابي به اهداف تعيين شده یاري دهد. به علاوه نتایج این پژوهش میتواند زمینهای برای انجام پژوهشهای دیگر و جلب توجه جامعه علمی کشور به چالشهای مالی آموزش و پرورش فراهم کند . بنابراین، هدف اصلی انجام این پژوهش، ارائه الگوی درآمدزایی در آموزش و پرورش براساس اسناد و اطلاعات ، ظرفیت و پتانسیل مراکز درآمدی است که جهت نیل به هدف مذکور سؤالات زیر مدنظر هستند: عوامل تأثیرگذار بر درآمدزایی در آموزش و پرورش کداماند؟ موانع (عوامل مداخله گر) پیش روی کسب درآمد در آموزش و پرورش کداماند؟ شیوههای نوین درآمدزایی در آموزش و پرورش کداماند؟ بسترهای ( تسهیل گرها) درآمدزایی در آموزش و پرورش کداماند؟ پیامدهای درآمدزایی در آموزش و پرورش کدام اند؟ وضعیت موجود عوامل اثر گذار بر درآمدزایی آموزش و پرورش چگونه است؟ چه مدلی برای درآمد زایی آموزش و پرورش میتوان ارائه کرد؟ اعتبار مدل درآمدزایی آموزش و پرورش چگونه است؟
روش پژوهش
پژوهش حاضر به لحاظ هدف، بنیادی-کاربردی و به لحاظ نوع دادهها آمیخته اکتشافی است. به منظور بررسی عمیق و شناخت بیشتر موضوع در زمینه روشهای خلاقانه در آمدزایی در آموزش و پرورش و همینطور شناسایی عوامل مؤثر بر آن، علاوه بر مبانی نظری از مصاحبه برای درک بیشتر استفاده شده ، سپس از رویکردهای کمی برای تأیید نتایج کیفی بهره برده شده است. دادههاي مورد نياز در فاز کیفی از طریق مصاحبه با 21 نفر گردآوری شده است. نمونهگیری در این مرحله از پژوهش، به صورت هدفمند است. مشخصات مصاحبه شوندگان در جدول شماره (1) آمده است.
جدول 1. مشخصات مصاحبه شوندگان
متغیر | طبقه | فراوانی | متغیر | طبقه | فراوانی |
محل خدمت | کارشناس برنامه بودجه، معاون پشتیبانی، مدیران و کارکنان مراکز درآمدی | 15 | سطح تحصیلات | لیسانس و فوقلیسانس | 15 |
حقوقدان حوزه آموزش و پرورش | 3 | ||||
دکتری
| 6
| ||||
اساتید حوزه اقتصاد آموزش و پرورش | 3 | ||||
سابقه کار | زیر 10 سال | 5 | |||
جنسیت | زن | 8 | 11 تا 20 سال | 6 | |
مرد | 13 | بالای 20 | 8 |
براي بررسي روایي یافتهها ازنظرات اساتید آشنا با این حوزه و متخصصان دانشگاهی که در این حوزه خبره و مطلع بودند استفاده شد. همچنین به طور همزمان از مشارکتکنندگان در تحلیل و تفسیر دادهها کمک گرفته شد. به این صورت که مجدداً کدهاي احصا شده و متن مصاحبه جهت بررسي براي برخي از شرکت کنندهها ارسال شد. نظرات اصلاحي شرکت کنندگان در متن مصاحبه و کدهاي به دست آمده لحاظ شد. روش تحليل دادهها در بخش کيفي کدگذاري نظري برگرفته از روش نظریهپردازی داده بنياد ( گرندد تئوری) رهیافت نظامند (استراوس و کربین) است. بهمنظور گردآوری دادههای در بخش کمی از پرسشنامه محقق ساخته شامل 83 سؤال بستهپاسخ با طیف لیکرت و یک سؤال باز پاسخ استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کسانی که از این مراکز خدمات دریافت میکنند ( 445= N)، است و روش نمونهگیری آن به شکل تصادفی طبقهای بوده است که به نسبت مراجعین از هر طبقه ( مراکز درآمدی) حجم نمونه انتخاب شد و تعداد آن با استفاده از فرمول کوکران 206 تعیین شد. روایی پرسشنامه توسط هفت نفر از متخصصان و کارشناسان حوزه اقتصاد آموزش و پرورش تأیید شد و براي محاسبه پایایی ( قابلیت اعتماد ) پرسشنامه و همسانی درونی گویههای ارائه شده، از فرمول ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که میزان آن برای همه متغیرهای پژوهش بالای 7/0 است.
یافتههای پژوهش
پس از ضبط و پياده سازي متن مصاحبههاي انجام شده( سؤالات اصلی مصاحبه در جدول (2) آورده شده است) ، تجزیه و تحليل هاي چند بارة دادههاي کيفي در سطح جمله و بند با استفاده از روش تحليل محتوا و نظریههاي زمينه اي انجام شد.
ردیف | سؤال |
1 | به نظر شما عوامل تأثیرگذار بر در آمدزایی آموزش و پرورش کدامند؟ |
2 | به نظر شما موانع عمده و اساسی پیشروی درآمدزایی آموزش و پرورش کدامند؟ |
3 | به نظر شما بسترهای ( تسهیل گرها) در آمدزایی آموزش و پرورش کدامند؟ |
4 | به نظر شما پیامدهای در آمدزایی آموزش و پرورش کدامند؟ |
5 | به نظر شما شیوههای نوین در آمدزایی در آموزش و پرورش کدامند؟ |
بعد از کدگذاری واحدهای معنایی و رسیدن به حد اشباع (زمانی که از تحلیل متن یا مصاحبههای جدید، مقولات یا کدهای جدیدی به دست نیاید)، بر اساس مشابهت کدها با یکدیگر مقولهبندی شدند و در نهایت پنج مقوله از دادههای کیفی پدیدار شدند. بر اساس مفاهیم و مقولههای به دست آمده، زمینه کدگذاری محوری فراهم شد. در کدگذاری محوری بین مفاهیم و مقولههای مرتبط با هم ارتباط برقرار شد. در مرحله آخر از فرایند تحلیل کیفی، یافتههای حاصل از تجزیه و تحلیل، حول محور هدف اصلی قرار گرفت و با پیوند دادن کدها (کدگذاری باز)، مفاهیم (کدگذاری محوری) مشخص شد. در جدول شماره ( 3) چکلیست مربوط به نتایج تحلیل محتوای مصاحبه با استفاده از کدگذاری باز، محوری و انتخابی آورده شده است. تحلیل دادهها با استخراج مفاهیم و مقولهها آغاز شد (کدگذاری باز) و مفاهیم و مقولههای بیربط و تکراری حذف شدند که نتایج کدگذاری باز و همچنین کد مصاحبه کنندهها، فراوانی و منبع مربوط به هریک از مقولهها آمده است.
جدول 3. لیست کلیه مفاهیم استخراج شده از تکنیک مصاحبه نیمه ساختاریافته
تعداد گزاره معنادار | شاخص | مؤلفه | بعد |
122 | نیروی انسانی (20) ، فضای فیزیکی (14)، موقعیت جغرافیایی (13)، عوامل روان شناختی و انگیزشی (13)، ساختار سازمانی (17)، فرهنگ سازمانی ( 14)، کیفیت خدمات (15) ، تجهیزات و سرمایه ( 16) | عوامل درون سازمانی | شرایط علی |
61 | تعامل با نهادهای مرتبط (12)، نوع نگاه جامعه به آموزش و پرورش (14)، بازاریابی (15)، سیاستهای کلی نظام آموزش و پرورش (16) | عوامل برون سازمانی | |
38 | تصحیح قوانین آموزش و پرورش در راستای درآمدزایی (10)، تصحیح قوانین شهرداری در راستای تغییر کاربری املاک بلا استفاده و پرداخت عوارض سهم آموزش و پرورش (16) نظارت و کنترل شهرداری ها از طریق مدیر کل امور شهری استان زنجان جهت درآمدزایی(12) | ایجاد اهرم های قانونی | پیامدها |
55 | تفویض اختیار و قدرت تصمیم گیری مدیران (13)، ثبات مدیریتی (12)،تغییر در نگرشهای کارکنان (14)، فرهنگ سازمانی (16) | همسو یی با تغییرات | |
48 | فروش املاک مازاد و تبدیل به احسن (17)، مولد سازی سرمایه آموزش و پرورش ( 14)، استفاده بهینه از فضا و اختصاص تجهیزات مدرن و استاندارد(17) | راهکارهای ملکی و تجهیزات | |
48 | همکاری و هماهنگی سازمانهای مرتبط (13)، شناسایی ظرفیت و پتانسیل های آموزش و پرورش جهت سرمایه گذاری ( 15)،،مشارکت بخش خصوصی و تأمین سرمایه اولیه (20) | توسعه مشارکتها | |
74 | برگزاری دورههای آموزشی (15)، مسئولیت پذیری و افزایش انگیزه (14) ، توسعه ویژگی های شخصیتی (16)، افزایش مهارتهای ارتباطی و رفتار جرات مندانه (12)، دانش افزایی و توسعه تحصص مدیران (17) | افزایش مهارت و صلاحیتهای حرفهای کارکنان | |
67 | طرح های حمایتهای (11)، عوامل محیطی ( 14)، تجهیزات و امکانات (16)، مؤلفههای اخلاقی و فرهنگی ( 16)، مؤلفههای انسانی( 18) | درآمدهای حاصل از خدمات بهداشتی درمانی | راهبرد |
45 | ایجاد و توسعه تعاونیهای آموزشگاهی ( 10)، پشتیبانی طرح های درآمدزا (11)، تأمین سرمایه اولیه فعالیتهای تولیدی و خدماتی هنرستانها (13)، آموزش کارآفرینی و بارورسازی استعدادهای هنر جویان ( 13) | درآمدهای حاصل از هنرستانها | |
35 | فراهم ساختن زمینه وصول عوارض شهرداری ( 12)، نظارت و کنترل عملکرد شهرداری ها ( 11)، تدوین آییننامهها و سازوکارهای یکسان نسبت به وصول عوارض (13)
| درآمد حاصل از عوارض شهرداری و مواد 16 و 18 قانون شوراها | |
71 | حمایت و پشتیبانی از فعالیتهای درآمدزا ( 13)، محیط و فضای داخلی ( 15)، نیروی انسانی و مهارتهای ارتباطی ( 14)، کیفیت خدمات ( 16) مدیریت هزینهها ( 13) | درآمدهای حاصل از مراکز آموشی و رفاهی | |
32 | مولد سازی دارایی ها (ماشین الات و تجهیزات مازاد) ( 10)، کاهش هزينه تعمیر و نگهداشت ماشين آلات ( 11)، شناسایی فروش و وصول درآمد حاصل از ماشین الات و تجهیزات مازاد ( 11) | درآمدهای حاصل از فروش ماشین آلات و تجهیزات | |
53 | عامل نیروی انسانی ( 16)، عامل فرهنگی و اخلاقی (14)، موقعیت مکانی و تجهیزات سالنهای ورزشی ( 11)، نظارت و کنترل (14)، برنامه ریزی (14) | درآمدهای متفرقه(سالنهای ورزشی) | |
42 | مهارتهای فنی، انسانی و ادارکی کارکنان (16)، عوامل محیطی (موقعیت مکانی و تجهیزات) (13)، تنوع برنامههای اجرایی و جشنوارهها (13) | درآمدهای متفرقه(کانونها و اردوها) | |
27 | مستندسازی (شناسایی املاک مازاد و بلاد استفاده) (15)، فروش املاک و مستغلات (وصول درآمد حاصله و برنامه ریزی برای تبدیل به احسن) (12) | فروش ساختمانها و تأسیسات دولتی | |
36 | اجاره ساختمان و مستغلات ( 17)، تجاری سازی ( شناسایی و تغییر کاربری املاک و ایجاد زمینه برای حضور سرمایه گذاری و ایجاد مراکز تجاری) (19) | اجاره ساختمان | |
43 | سرمایه گذاری مشارکتی (16)، تبلیغ و اطلاع رسانی (14)، ظرفیتهای درون سازمانی و برون سازمانی (13) | عامل بازاریابی | زمینه |
43 | کیفیت خدمات (14)، توسعه فضای فیزیک (13)، تجهیزات مدرن و استاندارد (16) | عامل فضا و تجهیزات | |
53 | توسعه صلاحیتهای حرفهای کارکنان (17)، بستههای تشویقی (12)، آموزش نیروی انسانی (13)، تعیین شاخص های ارزیابی کارکنان مبتنی بر درآمدزایی (11) | نیروی انسانی | |
48 | شورای آموزش و پرورش (18)، حمایتهای اجتماعی و فرهنگی (14)، تمرکز زدایی و آزادی عمل (16) | ساختار سازمانی | |
27 | تأمین اعتبار و سرمایه اولیه (15) حمایتهای اجتماعی و فرهنگی (12) | بستر اجتماعی و اقتصادی | |
38 | عدم وجود قوانین شفاف مشارکت بخش خصوصی (10) ، جامع نبودن قانون عوارض شهرداری (11)، عدم آشنایی مدیران و کارکنان با قوانین و دستورالعمل های مربوطه (17) | موانع قانونی | مداخله گر |
40 | مهارتهای مدیران ( فنی ، ادارکی و انسانی) (17)، مشغله زیاد و روز مرگی (13)، عدم برگزاری دورههای آموزشی در راستای اقتصاد آموزش و پرورش (10) | موانع نیروی انسانی | |
27 | باور و عدم گرایش جامعه نسبت به پدیده درآمدزایی در آموزش و پرورش (14) فقدان فضای اعتماد در مراکز درآمدی (13) | موانع فرهنگی و احتماعی | |
37 | چالشهای اجاره و فروش املاک و تجهیزات ( 12)، عدم مراقبت و استفاده نامناسب از تجهیزات (10)، فقدان تجهیزات کافی و استاندارد (15) | موانع تجهیزاتی و فضای فیزیکی | |
30 | ساختار متمرکز (16)، عدم تفویض اختیار و بکارگیری ایدههای نو (14) | موانع ساختار سازمانی |
بر اساس ادبیات، پیشینه و نظریههای موجود و نتایج حاصل از تحلیل مصاحبهها، 83 گویه در پنج مؤلفه اصلی (شرایط علی13 12 گویه، ، راهبرد14 27 گویه، شرایط زمینهای15 14 گویه، شرایط مداخله گر16 13 گویه و پیامد ها17 17 گویه) شناسایی شد و مدل مفهومی نهایی پژوهش به قرار زیر است:
جدول 4 . آزمون تی تک نمونهای به منظور بررسی وضعیت موجود
سازه | مؤلفه | ارزش آزمون = 3 | ||||
مقدار تی | معناداری | اختلاف میانگین | فاصله اطمینان 95 % از اختلاف | |||
حد پایین | حد بالا | |||||
شرایط علی | عوامل درون سازمانی | 05/3 | 003/0 | 0/17 | 0/06 | 0/27 |
عوامل برون سازمانی | 42/5 | 001/0 | 0/32 | 0/2 | 0/43 | |
مراکز درآمدزایی | - | 96/4 | 001/0 | 0/24 | 0/14 | 0/33 |
پیامدها | ایجاد اهرمهای قانونی | 90/8 | 001/0 | 0/48 | 0/38 | 0/59 |
همسویی تغییرات | 02/5 | 001/0 | 0/26 | 0/16 | 0/37 | |
ایجاد راهکارهای ملکی و تجهیزات | 17/0 | 865/0 | 0/01 | 0/10- | 0/12 | |
همکاری و سرمایه گذاری بخش خصوصی | 14/2- | 034/0 | 0/14- | 0/27- | 0/01- | |
افزایش مهارت و صلاحیت مدیران | 66/1 | 098/0 | 0/09 | 0/02- | 0/21 | |
ایجاد مهارت و صلاحیت درآمدزایی | 93/0 | 004/0 | 0/16 | 0/05 | 0/27 | |
راهبرد | درآمدهای حاصل از خدمات بهداشتی درمانی | 82/3 | 001/0 | 0/21 | 0/1 | 0/31 |
درآمدهای حاصل از هنرستانها | 65/3 | 001/0 | 0/21 | 0/1 | 0/33 | |
درآمدهای حاصل از عوارض شهرداری | 36/5 | 001/0 | 0/31 | 0/2 | 0/42 | |
درآمدهای حاصل از مراکز آموزشی و رفاهی | 40/7 | 001/0 | 0/41 | 0/3 | 0/52 | |
درآمدهای حاصل از فروش ماشین آلات و تجهیزات | 41/5 | 001/0 | 0/33 | 0/21 | 0/45 | |
درآمدهای متفرقه (سالنهای ورزشی کانونها و اردوها) | 95/3 | 001/0 | 0/22 | 0/11 | 0/32 | |
درآمدهای آموزشی - فرهنگی | 04/2 | 043/0 | 0/12 | 0 | 0/23 | |
درآمدهای حاصل از فروش ساختمانها و تأسیسات | 10/5 | 001/0 | 0/29 | 0/18 | 0/4 | |
اجاره ساختمان | 20/5 | 001/0 | 0/3 | 0/18 | 0/41 | |
زمینه | بازاریابی | 09/2 | 038/0 | 0/13 | 0/01 | 0/25 |
فضا و تجهیزات | 01/0 | 00/1 | 0 | 0/13- | 0/13 | |
نیروی انسانی | 23/2 | 021/0 | 0/13 | 0/02 | 0/23 | |
ساختار سازمانی | 83/2 | 005/0 | 0/17 | 0/05 | 0/28 | |
اجتماعی و اقتصادی | 97/0- | 334/0 | 0/06- | 0/17- | 0/06 | |
مداخلهگر | الزامات قانونی | 25/0- | 807/0 | 0/01- | 0/13- | 0/1 |
نیروی انسانی | 11/0- | 911/0 | 0/01- | 0/12- | 0/11 | |
موانع فرهنگی و اجتماعی | 35/0 | 728/0 | 0/02 | 0/10- | 0/15 | |
کمبود امکانات و تجهیزات | 56/4 | 001/0 | 0/27 | 0/15 | 0/38 | |
تمرکز گرایی | 54/6 | 001/0 | 0/38 | 0/27 | 0/5 |
شکل 1 . مدل مفهومی نهایی پژوهش
سؤال ششم: وضعیت موجود عوامل اثر گذار بر درآمدزایی آموزش و پرورش چگونه است؟
به منظور پاسخ به این سؤال، از اسناد و مدارک و نیز پرسشنامه تحقیق استفاده شده است. به منظور بررسی وضعیت موجود مؤلفههای شناسایی شده از دیدگاه نمونه تحقیق از آزمون t-تکنمونهای استفاده شده است و میانگین نظری 3 ( µ = 3) در نظر گرفته شده است. نتیجه آزمون تی تک نمونهای در جدول زیر آورده شده است.
نتایج حاصل از بررسی نشان میدهد سطح معناداری در تمام مؤلفهها (به غیر از مؤلفههای ایجاد راهکارهای ملکی و تجهیزات، افزایش مهارت و صلاحیت مدیران، فیزیکی، اقتصادی، قانونی، کارمندان و فرهنگی) کمتر از 05/0 است، به عبارتی وضعیت این مؤلفهها در حد مطلوب است. اما سطح معناداری در مؤلفههای ایجاد راهکارهای ملکی و تجهیزات، افزایش مهارت و صلاحیت مدیران، فیزیکی، اقتصادی، قانونی، کارمندان و فرهنگی بیشتر از 05/0 است، اما با توجه به اینکه اختلاف میانگین اعداد ناچیزی هستند، میتوان نتیجه گرفت که میانگین این مؤلفهها در حد متوسط قرار دارد.
سؤال هفتم : چه مدلی را برای درآمد زایی آموزش و پرورش میتوان ارائه کرد؟
برای پاسخ به این سؤال، محقق با استفاده از پرسشنامه تحقیق جهت سنجش وضعیت موجود عوامل تأثیر گذار بر درآمدزایی آموزش و پرورش و نیز بررسی ادبیات و مبانی نظری این حوزه، 6 دسته از متغیرها را برای طراحی مدل نهایی شناسایی کرد. در شکل زیر الگوی نهایی بر اساس نتایج بخش کیفی و کمی مدل درآمد زایی آموزش و پرورش آورده شده است.
شکل 2. الگوی درآمد زایی آموزش و پرورش
سؤال هشتم: اعتبار مدل درآمدزایی آموزش و پرورش چگونه است؟
برای بررسی برازش مدل نهایی، پرسشنامه سنجش مدل برای تعیین درجه تناسب مدل بهصورت طیف پنجدرجهای تنظیم و در اختیار 30 نفر از متخصصان این حوزه قرار داده شد. سپس دادههای جمعآوریشده با استفاده آزمون تی تک نمونهای مورد ارزیابی قرار گرفت که نتایج آن در جدول زیر قابل مشاهده است.
جدول 5 . نتایج آزمون تی تک نمونهای برای تعیین درجه تناسب مدل پیشنهادی جهت ارائه مدل نهایی
میانگین مورد انتظار = 3 | |||||||
ردیف | آیتم | سؤالات | میانگین | انحراف معیار | t | df | معناداری |
تطبیق | آیا مفاهیم از دادههای بررسی شده تولید شده است؟ | 68/3 | 251/1 | 45/9 | 29 | 001/0 | |
2 | قابلیت فهم | آیا مفاهیم تشخیص داده میشوند و به شکل کلی نظاممند به هم مرتبط شدهاند؟ | 84/3 | 225/1 | 90/11 | 29 | 001/0 |
3 | آیا مقولهها بهخوبی تدوین شدهاند؟ | 66/3 | 338/1 | 62/8 | 29 | 001/0 | |
4 | قابلیت تعمیم | آیا نظریه چنان تبیین شده که تغییر شرایط متفاوت را در نظر بگیرد؟ | 8/3 | 257/1 | 05/11 | 29 | 001/0 |
5 | آیا شرایط کلانتری که ممکن است بر پدیده مورد مطالعه اثر گذارد، تشریح شده است؟ | 7/3 | 185/1 | 27/10 | 29 | 001/0 | |
6 | کنترل | آیا یافتههای نظری با اهمیت به نظر میرسند؟ | 64/3 | 885/0 | 64/12 | 29 | 001/0 |
نتایج جدول فوق نشان میدهد که میانگین بدست آمده در چهار شاخص تطبیق، قابلیت فهم، قابلیت تعمیم و کنترل، بیشتر از میانگین نظری بوده است و مدل ارائه شده با اطمینان 99 درصد مورد تأیید قرار گرفته است.
بحث و نتیجهگیری
بر اساس اصل سوم قانون اساسی دولت مکلف به ارائه آموزش و پرورش رایگان برای همه است، ولی تقاضای بیشتر برای ارتقای کمیت و کیفیت آموزش، مستلزم صرف منابع عظیمی است که معمولاً تأمین آن از توان مالی دولتها خارج است. محققان زیادی همچون ناپاران و آلینساگ (2021)، مستری (2016)، دریس جمعه و همکاران (1397)، جلیلی و طاهری، (۱۳۹۷)، جامعی، اسماعیلی و رنجوری (1399) و پاکدلان، خطیبی و مهدی پور ( 1400 ) به چالشهای مالی آموزش و پرورش و ضرورت تأمین منابع مالی اشاره و به این نتیجه رسیدهاند که اثربخشی پایدار آموزش و پرورش منوط به تأمین منابع مالی است. باقری فر و همکاران(1398)، در مطالعات خود که به بررسی راهکارهای تأمین منابع مالی در آموزش و پرورش پرداختند به این نتیجه رسیدند که تأمین منابع مالی یکی از مؤلفههای تأثیر گذار بر کیفیت فعالیتهای آموزش و پرورش است. با توجه به چنین وضعیتی بررسی عوامل تأثیرگذار بر فعالیتهای مراکز درآمدی و شناسایی موانع و مشکلات اصلی آنها و ارائه یک مدل نوآورانه روشهای درآمدزایی آموزش و پرورش هدف اصلی این پژوهش بوده است. مؤلفههای استخراج شده در این تحقیق کاملاً بر اساس مبانی نظری و دیدگاه محققان این حوزه بوده و همخوانی آنها با ادبیات موجود و تحقیقات انجام شده مورد توجه بوده است و در نهایت 6 دسته از متغیر ها و 83 مؤلفه درآمدزایی در آموزش و پرورش مورد تأیید قرار گرفت. نتایج حاصل از یافتههای پژوهش نشان میدهد راهبردهای اصلی درآمدزایی در آموزش و پرورش شامل: درآمد حاصل از اجاره ساختمان، درآمد حاصل از خدمات بهداشتی – درمانی، درآمد حاصل از هنرستانهای فنی و حرفهای، درآمد حاصل از عوارض شهرداری و مواد 16 و 18 قانون شوراها، درآمد حاصل از مراکز آموزشی رفاهی، منابع حاصل از فروش ساختمان و تأسیسات دولتی، منابع حاصل از فروش ماشین آلات و تجهیزات دولتی، درآمدهای متفرقه ( سالنهای ورزشی، کانونها و اردوگاهها ) و درآمد حاصل از فعالیتهای آموزشی – فرهنگی است.
با توجه به مزایاي افزایش درآمد و تسهيل دستيابي به اهداف آموزش و پرورش، شناسایي موانع و مشکلات موجود در این مسير جهت کاهش و رفع آنها ضروري است. 1- ابهام در قوانین 2- دانش، تخصص و مهارتهای ارتباطی مدیران مراکز درآمدی ، 3- فضای فیزیکی، تجهیزات و سرمایه اولیه 4- ساختار سازمانی و 5- موانع فرهنگی و اجتماعی، موانع شناسایي شده مؤثر در درآمدزایی مراکز درآمدی هستند. اصلاح و ابهام زدایي قوانين در زمينه مسائل و اختيارات مراکز درآمدی میتواند بسياري از مشکلات را برطرف سازد. مدیران مراکز درآمدی باید دانش تخصصی و مهارتهاي ارتباطي خود را تقویت کنند و مسئولان در انتصاب مدیران این ویژگي ها را مورد توجه قرار دهند. مدیران خواستار تمرکز زدایی و تفویض اختیار و مسئولیت تصمیم گیری در مراکز درآمدی آموزش و پرورش هستند. یکی از مدیران هنرستانهای فنی و حرفهای بیان کردند « اگر قدرت تصمیم گیری داشته باشیم، هنرستانها نیاز به سرانه آموزشی نخواهند داشت. هنر آموزان و هنرجویان هنرستانها با خلاقیت و ابداع محصولاتی تولید خواهند کرد که متناسب با بازارکار است و به فروش می رود.». مدیران با هوشياري و عدم آسيب به رویکردها، ارزشها و باورهای جامعه نسبت به آموزش و پرورش ، میتوانند مشکلات حاصل از تفاوت بين ماموریت آموزش و پرورش و بکارگیری روشهای درآمدزایی را به حداقل برساند و با حفظ و نگهداری مطلوب فضاهای آموزشی، تربیتی و ورزشی و ساماندهی فضای كالبدی موجود برای استفاده بهینه از امكانات و منابع در مقابل هرگونه آسیبی که کارایی مراکز درآمدی را به خطر مي اندازد مقاومت کنند. از آنجایی که کمبود منابع مالی و نداشتن سرمایه اولیه از موانع درآمدزایی شناسایی شده است، بخش خصوصی تمایل دارد با سرمایه گذاری در بعضی از طرح های با توجیه اقتصادی، سرمایه گذاری نموده به طوری که اصل سرمایه و سود منطقی در بازه زمانی منطقی برگشت نماید بنابراین جهت افزایش تمرکز زدایی و حضور بخش خصوصی به منزله یک راهبرد کارآمد، ضروری است راههای حقوقی مشارکت بخش خصوصی در راستای مولد سازی دارایی های آموزش و پرورش مورد بازنگری قرار گیرد، مهمترین گام در این زمینه میتواند تغییر در نوع نگاه مسئولان و مردم و « فرهنگ سازی» باشد. در این زمینه شوراهای آموزش و پرورش در مقایسه با دیگر فعالیتها که تحت عنوان مشارکتهای مردمی در آموزش و پرورش صورت می گیرد جامع ترین شکل مشارکت منطقهای در آموزش و پرورش هستند و ضروری است محافظین آموزش و سیاستگذاران تعهد کافی داشته و عملکردهای فعلی را پس از بازنگری، بهبود بخشند.
عوامل تأثیر گذار بر عملکرد مراکز درآمدی بر اساس مصاحبههاي صورت گرفته 1- عوامل درون سازمانی (، نیروی انسانی، فضای فیزیکی، موقعیت جغرافیایی، عوامل روانشناختی و انگیزشی، ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، کیفیت خدمات، تجهیزات و سرمایه اولیه ) 2- عوامل برون سازمانی ( عامل بازاریابی ، نگرش و نوع نگاه جامعه به آموزش و پرورش، تعامل با نهادهای مرتبط، سیاستهای کلی نظام آموزش و پرورش) شناسایی شده است. نتایج این پژوهش با پژوهش (علی آبادی و منتشلو ، 1398) که با هدف شناسایی عوامل مؤثر بر درآمدزایی سالنها و اماکن ورزشی آموزش و پرورش استان کردستان انجام شده همسو است. نتایج پژوهش آنان نشان میدهد که بیشترین تأثیر به ترتیب مربوط به عامل بازاریابی، عامل نیروی انسانی، عامل اقتصادی، عامل جامعه شناختی، عامل تسهیلاتی جامعه شناختی و عامل فرهنگی است. آموزش و پرورش برای بقا در شرایط اقتصادی امروز و فضای رقابتی باید در مراکز درآمدی بخشهای بازاریابی را با بکارگیری مدیریت صحیح در جنبههای مختلف و راهبردهای کسب درآمد، فعال تر کنند تا با تمرکز بر مشتری، بازار هدف و قابلیتهای بازاریابی، منابع مالی خود را در این شرایط اقتصادی افزایش دهندو عملکرد تجاری بهتری داشته باشند. نیروی انسانی از عوامل شناسایی شده است. به نظر می رسد قوانین فعلی مشوق مدیران برای درآمدزایی و تأمین منابع مالی نیست. ضروری است، توانایی درآمدزایی و تأمین منابع مالی جدید در انتخاب و ارزیابی مدیران به عنوان یک شاخص مهم در نظر گرفته شود و توزیع نیروی انسانی در بخشهای مختلف مراکز درآمدی از مدل خاصی پیروی کند. نتایج پژوهش حاضر با نتایج پژوهش مستری (2016) که حاکی از آن است مدیران دارای مهارتهای تخصصی مالی مانند بودجه بندی، سازماندهی، نظارت و کنترل میتوانند تسهیلگر آموزشهای با کیفیت بالا و هدایت گر مدرسه در دستیابی به اهداف آموزشی شوند همسویی و همگرایی دارد.
احترام گذاشتن به کارکنان، شفافیت، ارزشهای سازمان، رویکردهای سازمان، حمایت سازمانی و همکاری مؤلفههای شکل دهنده فرهنگ سازمانی مراکز درآمدی از نظر مصاحبه شوندگان است. یکی از مصاحبه شوندگان معتقد بود: « رویکردها و ارزشهای فرهنگی، چراغ راه ما برای رسیدن به اهداف سازمانی و سرمایه اصلی است» با نتایج پژوهش جلیلی و طاهری ( 1397) که نشان میدهد، بیان شفاف برنامههای جذب منابع مالی، احترام به مراجعه کنندگان، احساس حق انتخاب و به وجود آوردن شرایط امن روانی همراه با عملکرد بدون ابهام مدرسه کلید موفقیت این برنامههاست همگرایی دارد. این موضوع در الگوهای پیترز و واترمن ( 2009) به عنوان « بها دادن به مشتری»، دنیسون ( 1990) به عنوان « مشتری مداری »؛ قدسیان و همکاران ( 1394) به عنوان « خدمت محوری » مطرح شده است. همچنین اکثر مصاحبه شوندگان بر شاخص کیفیت خدمات تأکید کردند. کیفیت خدمات به معناي مقایسۀ انتظارات و ادراکات مشتریان از نحوه ارائۀ خدمات است. جذب، نگهداري و جلب رضایت مشتریان مراکز درآمدی آموزش و پرورش از اهمیت ویژه اي برخوردار است. فیض، طاهریان و زارعی (1390) در پژوهشی با عنوان کیفیت خدمات و رضایت مشتریان در صنعت هتلداری نشان دادند توجه به نیازهای مشتریان، رضایت مندی مشتری از خدمات دریافت شده، مسئولیتپذیری کارکنان و همدلی با مشتری تضمین کننده کیفیت خدمات ارائه شده است که با یافتههای پژوهش حاضر همسو است.
شناسایی و بهرهگیری از ظرفیتها و پتانسیل های مناطق چهارده گانه آموزش و پرورش استان زنجان از عوامل مؤثر شناسایی شده دردرآمدزایی است. استفاده از ظرفیتهای مغفول و درآمدزا در آموزش و پرورش بسیار اهمیت دارد. میتوان گفت آموزش و پرورش از دو ظرفیت مهم برخوردار است. نیروی انسانی توانمند و مکانهای آموزشی، فرهنگی و رفاهی. کارکنان شاغل در آموزش و پرورش با خلاقيت و دانش اقتصادي ميتوانند از فضاي موجود استفاده كنند و ايدههاي نو در عرصهي مالي و رفاهي پيشنهاد دهند. هنرآموزان هنرستانهاي فني و حرفهاي و كاردانش با تكيه بر توان علمي و مهارتي خود به همراه شوق يادگيري هنرجويان، میتوانند منابع درآمدي مطلوبي را در هنرستانها خلق كنند. اين موضوع بدین معني نیست كه هنرستانها محل كسب درآمد شود، بلكه با اين هدف كه هنرجويان از بدو ورود به هنرستان مهارت ارزشافزا را فرا بگيرند و در كنار آن بتوانند براي مدرسه خود با فروش فعاليتها و كارهايشان درآمدزايي كنند. از سوی دیگر آموزش و پرورش داراي مكانهايي با بهرهبرداري تجاري، فرهنگي، رفاهی و ورزشی است كه ميتواند يكي از محلهاي مطمئن و پردرآمد براي آموزش و پرورش باشد. بنابراین ضرورت دارد، آموزش و پرورش ضمن شناسایی املاک مازاد، مقدمات تغییر کاربری فضاهای آموزشی، ساماندهی املاک و تبدیل به احسن نمودن آنها، تعیین و تکلیف املاک و زمینهای بلا استفاده، بهرهبرداری از سرمایههای راکد و کاهش وابستگی آموزش و پرورش به منابع دولتی را مد نظر قرار دهد. برای تحقق این هدف مهم به همکاری سایر ارگانها، بویژه شهرداریها نیازمند است.
به طور کلي میتوان نتيجه گرفت که برخی از راههای افزایش درآمدزایی نیازمند تصمیم گیری در درون نظام آموزش و پرورش است که عمدتاً اتخاذ سیاستهایی از قبیل شورای آموزش و پرورش، تمرکززدایی و تفویض اختیار، راه اندازی سیستم ترغیب و پاداش، بکارگیری نیروهای توانمند ، برنامههای آموزشی، افزایش امکانات و تجهیزات مدرن، توسعه فضاها، بازاریابی الکترونیکی، نیاز سنجی و توجه به خواستههای مشتریان، مؤلفههای فرهنگی، ایجاد فضای امن روانی، حمایتهای درون سازمانی، تقویت پاسخگویی در قبال عملکرد، نظارت و راهنمایی، اصلاح قوانین و مقررات، شفافیت در مراکز درآمدزای آموزش و پرورش، برنامه ریزی به منظور کاهش هزینه است. سیستم های حقوق و دستمزد و پاداش و تنبیه نیز محرک های خوبی برای توانمندسازی مالی مدیران در سطح سازمانی هستند که در سیستم آموزشی کنونی از آنها استفاده نمیشود. در نظر گرفتن آموزش و پرورش به عنوان خدمت عام در جهت اعتلای زندگی همه شهروندان، از طریق کسب شایستگی های اخلاقی، فکری، اقتصادی و سیاسی ضروری است.
سپاسگزاری: پژوهش حاضر برگرفته از طرح پژوهشی با حمایت مالی اداره کل آموزش و پرورش استان زنجان است نویسندگان مقاله بر خود لازم مي دانند از تمامي عزیزاني که ما را در اجراي این پژوهش یاري رسانده اند؛ تشکر و قدرداني نمایند.
منابع و مآخذ
باقری فر، علی و ثنایی، ملیحه و خواجه حقیقی، صدیقه و نوری ورمال، مریم (1398). بررسی راهکارهای تأمین منابع مالی در آموزش و پرورش. چهارمین کنفرانس ملی رویکردهای نوین در آموزش و پژوهش، محمودآباد. https://civilica.com/doc/981495
پاکدلان، سعید؛ خطیبی، امین؛ مهدی پور، عبدالرحمن. (1400). راهکارهای توسعه منابع مالی ورزش دانشآموزی. پژوهش در ورزش تربیتی، 9 (22) 86-163. شناسة دیجیتال: 10.22089/res.2019.7548.1695
جامعی، رضا ؛ اسماعیلی، محمد و رنجوری، سیامک ( 1399 ). اولویت بندی عوامل مؤثر بر تأمین مالی مدارس . مدیریت مدرسه، 7 (2 )، 100-117.
جلیلی، زهرا؛ طاهری، مرتضی (1397). نوآوری در جذب منابع مالی: تاملی بر چالشهای مالی مدیران مدارس دولتی، ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی، 8(1)، 83-108.
خان عزیزی، محمد ؛ امین بیدختی، علی اکبر. (1395). سازوکارهای تأمین منابع مالی بخش آموزش (آموزش و پرورش و آموزش عالی). نامه آموزش عالی، 9(34)، 121-148.
دریس جمعه، اسماعیل؛ شاهی، سکینه؛ سعیدی، احمد (1397). شیوههای جذب منابع مالی در مدارس توسط مدیران موفق. تحلیل مالی، 2 (1)، 33-47.
سند تحول بنیادين آموزش و پرورش، شوراي عالي انقلاب فرهنگي و شوراي عالي آموزش و پرورش، آذرماه 1390.
شورمیج، قاسم، شکیبایی، زهره، ابراهیم زاده، فریمان. (1401). شناسایی مؤلفه و شاخصهای نوآوری در گذار از مدارس موفق به مدارس ماندگار. ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی. 12(2)، 141-172.
عزیزی، نعمت اله؛ جعفری، پریوش؛ فرزاد، ولی اله و صنوبری ، محمد . (1391). بررسی راهکارهای مشارکت دولت و بخش خصوصی در آموزش و پرورش و انتخاب مناسبترین مکانیسم با استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبیAHP) ) .مطالعات برنامه ریزی آموزشی، 1(1)، 7-31.
علی آبادی، سمیرا و منتشلو، معصومه (1398). عوامل مؤثر بر درآمدزایی سالنها و اماکن ورزشی آموزش و پرورش استان کردستان. پنجمین همایش ملی انجمن علمی مدیریت ورزشی ایران، تهران. https://civilica.com/doc/1024589
فاضلی کبریا، حامد، چکین، میثم، بابایی سمیرمی، محمدرضا، عزیز آبادی فراهانی، پوریا. (1400). بررسی تأثیر نوآوری، خلاقیت و سرمایه فکری بر عملکرد مالی، مطالعه گروه صنعتی مپنا . ابتکار و خلاقیت در علوم انسانی. 11(1)، 44-23.
فدایی کیوانی، رضا و پورمحمد، مهدیه و پورمحمد، مهتاب (1396). خصوصی سازی در نظام آموزش و پرورش ایران: چالشها و راهکارها. دومین کنفرانس بین المللی مدیریت و حسابداری، تهران، https://civilica.com/doc/643350
فیض، داوود؛ طاهریان، حسین و زارعی، عظیم (1390). کیفیت خدمات و رضایت مشتریان در صنعت هتلداری (مورد مطالعه: هتل های شهر مشهد. کاوشهای مدیریت بازرگانی، 3(6)، 123-149.
قدسیان، نرگس؛ درانی، کمال؛ پور شافعی، هادی و اسدی یونسی، محمد رضا (1394). الگوی فرهنگ سازمانی سازمانهای آموزشی ( EOCM)، مورد مطالعه آموزش و پرورش شهر بیرجند. مدیریت فرهنگ سازمانی، 13 ( 2)، 341-365.
لبادی، زهرا و صفیعی، ابوالفضل (1396). نقش و شیوههای تأثیر گروههای ذینفوذ و فشار در نظام آموزشی. مطالعات کاربردی در علوم مدیریت و توسعه، 2 (8)، 33-46.
محجوب، حسن، نادری، ابوالقاسم، خرازی، کمال، & انتظاری، یعقوب. (1401). تصمیمگیریهای استراتژیک مالی در دانشگاههای جامع دولتی. پژوهش و برنامه ریزی در آموزش عالی، 24(2)، 53-83.
Body, A. (2017). Fundraising for primary schools in England-moving beyond the school gates. International Journal of Nonprofit and Voluntary Sector Marketing, 22(4).
Davies, B., & Hentschke, G. C. (2002). Changing resource and organizational patterns: The challenge of resourcing education in the 21st century. Journal of Educational Change, 3(2), 135-159.
Denison, D. (1990). Corporate Culture and Organizational Effectiveness. New York, John Wiley & Sons.
Gerrard, J., Savage, G. C., & O’Connor, K. (2017). Searching for the public: school funding and shifting meanings of ‘the public’in Australian education. Journal of Education Policy, 32(4), 503-519.
Leal-Rodríguez, A. L., Ariza-Montes, J. A., Roldán, J. L., & Leal-Millán, A. G. (2014). Absorptive capacity, innovation and cultural barriers: A conditional mediation model. Journal of Business Research, 67(5), 763-768.
Mestry, R. (2016). The management of user fees and other fundraising initiatives in self-managing public schools. South African Journal of Education, 36(2), 01-11.
Miller, P. W. (2018). School Leadership Is Enterprising and Entrepreneurial. In The Nature of School Leadership (pp. 97-119). Palgrave Macmillan, Cham.
Naparan, G.B & Alinsug, V.G (2021), Classroom Strategies of Multigrade teachers, Social Sciences & Humanities Open, Vol.3, No 100109.
Peters.T. J.; Waterman, R. H. (2009). In search of excellence: lessons from America'sbest-run companies. New York, Collins business essentials.
Posey-Maddox, L. (2016). Beyond the consumer: Parents, privatization, and fundraising in US urban public schooling. Journal of Education Policy, 31(2), 178-197.
Winton, S. (2018). Challenging fundraising, challenging inequity: Contextual constraints on advocacy groups’ policy influence. Critical Studies in Education, 59(1), 54-73.
Winton, S., & Milani, M. (2017). Policy advocacy, inequity, and school fees and fundraising in Ontario, Canada. Education policy analysis archives, 25 (40).
[1] . دکتری مدیریت آموزشی، دانشگاه فرهنگیان، تهران، ایران (نویسنده مسئول) mbigdeli1312@yahoo.com
[2] . استادیار گروه مدیریت، واحد زنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، زنجان، ایران ghanbari_a71@yahoo.com
[3] . Miller
[4] . Body
[5] . Posey & Maddox,
[6] . Mestry
[7] . Milani
[8] . Winton
[9] . Gerrard, Savage & O’Connor
[10] . Davies & Hentschke
[11] . Naparan & Alinsug
[12] . Mestry
[13] . casual condition
[14] . strategies
[15] . Context condition
[16] . Intervening condition
[17] .consequences