طراحی مدل معادلات ساختاری عوامل تأثیرگذار بر گرایش به تفکر انتقادی معلمان ناحیه 4 کرج
الموضوعات : Creativity and innovation from managerial, organizational, industrial, creativity and innovation
کامران محمدخانی
1
,
امیر حسین محمد داودی
2
,
مریم فرخ نیا
3
1 - گروه مدیریت آموزش عالی، دانشکده اقتصاد و مدیریت، دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات، تهران، ایران.globecampus@gmail.com
2 - گروه مدیریت آموزشی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه، ساوه، ایران.adavoudi838@yahoo.com
3 - گروه مدیریت آموزشی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساوه، ساوه، ایران.mfarokhniya@yahoo.com
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
زمینه: پژوهش حاضر به منظور طراحی مدل معادلات ساختاری عوامل اثر گذار بر گرایش به تفکرانتقادی انجام شده است. روش: جامعه آماری پژوهش شامل معلمان ناحیه 4 کرج بوده است. روش پژوهش از نظر شیوه گردآوری اطلاعات توصیفی از نوع همبستگی و از نظر هدف کاربردی است. ابزار این پژوهش پرسش نامه استاندارد گرایش به تفکر انتقادی ریکتس (2006)، پرسش نامه برای سنجش رهبری اخلاقی از پرسش نامه دهوق(2008) است و برای برآورد هوش معنوی از پرسش نامه هلدبرنت (2011) و پرسش نامه یادگیری سازمانی بر اساس مدل نیفه- پیتر سنگه( 2001) به کار برده شده است. تعداد سؤالات نهایی 57 سؤال بود و 375 نفر به صورت تصادفی که حجم نمونه مطابق با فرمول طبقه ای- نسبی طبق جدول مورگان انتخاب شده اند. روایی محتوایی پرسش نامه به تأیید متخصصان رسید به منظور تجزیه و تحلیل داده ها، از روش همبستگی پیرسون و نرم افزار لیزرل و مدل معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها: نتایج بدست آمده نشان داد که میزان گرایش به تفکر انتقادی، هوش معنوی، رهبری اخلاقی و یادگیری سازمانی معلمان از مقدار متوسط بالاتر است، بین عوامل مؤثر بر گرایش به تفکر انتقادی که شامل رهبری اخلاقی، هوش معنوی و یادگیری سازمانی بوده رابطه مثبت و معناداری وجود داشت. نتیجه گیری: در نتیجه از عواملی که می تواند بر تفکر انتقادی اثر گذار باشد، رهبری اخلاقی، هوش معنوی و یادگیری سازمانی است.
