ورزش شویی(شستشوی ورزشی) به عنوان قدرتی نرم در جهت تحکیم حاکمیت سیاسی ورزش
الموضوعات :طه رزم آرا 1 , مظفر یکتایار 2 , سعید عبدی 3
1 - دکتراتخصصی مدیریت ورزشی، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران .
2 - دانشیارگروه مدیریت ورزشی، واحد سنندج ، دانشگاه آزاد اسلامی ، سنندج، ایران
3 - عضو هیات علمی دانشگاه فرهنگیان کردستان،ایران
الکلمات المفتاحية: ورزش شویی, ", حقوق بشر ", حاکمیت سیاسی ", شفافیت", قدرت نرم ",
ملخص المقالة :
ورزش شویی (شستشوی ورزشی) یک واژه نو در قالب قدرت نرم است که در هر دو فضای سیاسی اقتدارگرا و دموکراتیک ظاهر می شود و می تواند نقش دوگانه ای را در سطح داخلی و بین المللی ایفاء کند. هدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل مفهومی و دستیابی به نتایج موثر و کلیدی نقش دوگانه ورزش شویی در داخل و سطح بین الملل در جهت تحکیم بخشیدن به حاکمیت سیاسی دولت ها در این حوزه بود. نوع مطالعه حاضر تحلیلی مفهومی از نوع مورد پژوهی و از نظر اجرا توصیفی-کتابخانه ای و بر اساس درک ذهنی نسبی محققان از موضوع انجام شده بود. منابع مورد استفاده در مطالعه حاضر استناد به مقالات نشریه های معتبر بین المللی و داخلی و درگاه های اینترنتی قابل اطمینان بود. یافته های پژوهش نشان داد ورزش شویی در قالب قدرت نرم برای رسیدن به اهداف حاکمیت سیاسی مطلوب نیازمند برخورداری از اعتماد ، شفافیت بین المللی و رعایت منشور حقوق بشر است. طبق نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد جهت جلوگیری و کنترل رویکرد منفی پدیده ورزش شویی افراد، دولت ها و سازمان هایی که به شکلی با پدیده ورزش شویی درگیر هستند نسبت به عادی سازی تخلفات اخلاقی در ورزش مقاومت نشان داده، در فعالیت های ورزش شویی مشارکت ننموده و یا نحوه مشارکت خود را تغییر دهند.همچنین لازم است نظارت های خاص توسط نهاد های حاکمه بین المللی ورزشی بر فعالیت های دولت ها و اشخاصی که مشغول ورزش شویی هستند صورت گیرد.
_||_
طه رزم آرا1* ؛ مظفریکتایار2 ؛ سعید عبدی3
1- دکتراتخصصی مدیریت ورزشی، گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران1
2- دانشیار گروه تربیت بدنی و علوم ورزشی، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران
3- عضو هیات علمی دانشگاه فرهتگیان کردستان، ایران
ورزش شویی(شستشوی ورزشی) به عنوان قدرتی نرم در جهت تحکیم حاکمیت سیاسی ورزش
چکیده
ورزش شویی (شستشوی ورزشی) یک واژه نو در قالب قدرت نرم است که در هر دو فضای سیاسی اقتدارگرا و دموکراتیک ظاهر می شود و می تواند نقش دوگانه ای را در سطح داخلی و بین المللی ایفاء کند. هدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل مفهومی و دستیابی به نتایج موثر و کلیدی نقش دوگانه ورزش شویی در داخل و سطح بین الملل در جهت تحکیم بخشیدن به حاکمیت سیاسی دولت ها در این حوزه بود. نوع مطالعه حاضر تحلیلی مفهومی از نوع مورد پژوهي و از نظر اجرا توصیفی-کتابخانه ای و بر اساس درک ذهنی نسبی محققان از موضوع انجام شده بود. منابع مورد استفاده در مطالعه حاضر استناد به مقالات نشریه های معتبر بین المللی و داخلی و درگاه های اینترنتی قابل اطمینان بود. یافته های پژوهش نشان داد ورزش شویی در قالب قدرت نرم برای رسیدن به اهداف حاکمیت سیاسی مطلوب نیازمند برخورداری از اعتماد ، شفافیت بین المللی و رعایت منشور حقوق بشر است. طبق نتایج پژوهش پیشنهاد می گردد جهت جلوگیری و کنترل رویکرد منفی پدیده ورزش شویی افراد، دولت ها و سازمان هایی که به شکلی با پدیده ورزش شویی درگیر هستند نسبت به عادی سازی تخلفات اخلاقی در ورزش مقاومت نشان داده، در فعالیت های ورزش شویی مشارکت ننموده و یا نحوه مشارکت خود را تغییر دهند.همچنین لازم است نظارت های خاص توسط نهاد های حاکمه بین المللی ورزشی بر فعالیت های دولت ها و اشخاصی که مشغول ورزش شویی هستند صورت گیرد.
کلیدواژهها: شفافیت؛ حقوق بشر؛ حاکمیت سیاسی ؛ قدرت نرم ؛ ورزش شویی
Taha Razmara1, Mozafar Yektayar2, 3-Saeed Abdi3
1- Ph.d in Sports Management, Department of Physical Education and Sports Sciences, Sanandaj Branch, Islamic Azad University, Sanandaj, Iran.2
2- Associate Professor, Department of Physical Education and Sports Sciences, Sanandaj Branch, Islamic Azad University, Sanandaj, Iran
3- a member of the faculty of Farhangian University of Kurdistan,iran
Sports washing as a soft power to consolidate the political governance of sports
Abstract
Sports washing is a new word in the form of soft power that appears in both authoritarian and democratic political environments and can play a dual role at the domestic and international levels. The present study was a conceptual analysis and the achievement of effective and key results of the dual role of sports washing in the domestic and international level in order to strengthen the political sovereignty of governments in this area. The present study was a conceptual analysis and the achievement of effective and key results of the dual role of sports washing in the domestic and international level in order to strengthen the political sovereignty of governments in this area.The sources of the present study were based on the articles of reliable international publications and reliable internet portals. The findings showed that sports washing in the form of soft power requires trust, international transparency and compliance with the Charter of Human Rights in order to achieve the desired goals of political governance. It is suggested that in order to prevent and control the negative approach of the phenomenon of Sports washing, individuals, governments and organizations that are involved in the phenomenon of Sports washing show resistance to the normalization of moral violations in sports, do not participate in Sports washing activities or how Change your participation. It is also necessary to carry out special supervision by international sports governing bodies on the activities of governments and individuals who are involved in Sports washing.
Keyword: transparency; human rights; Political sovereignty; soft power ; sports washing
مقدمه
رقابتهای بینالمللی در قالب قدرت نرم3 (دیپلماسی) که مهمترین آنها المپیک و جام جهانی فوتبال است، فرصتهای بیشتری را برای دولت ها فراهم می کند تا دیگر کشورها را تحت تأثیر قرار داده و از این طریق ارزش ها، تکنولوژی، فرهنگ، تاریخ و ظرفیت سازمانی خود را به نمایش بگذارند(Phillips,2022). محبوبیت چنین رویدادهایی در سطح جهانی می تواند آغازگر یک دیپلماسی چندجانبه باشد(Bakhshi Chenari & et al, 2021) .دیپلماسی امروزی یا مدرن مهم ترین مؤلفه سیاست خارجی است و در این سال ها با تغییرات زیادی مواجه شده است و همزمان با ظهور رسانه ها و شکستن مرزهای جغرافیایی مفهوم و ساختار دیپلماسی نوسازی شده است (Bagheri,Shariati Feizabadi, & Nazarian, 2016). نوع جدیدی از دیپلماسی که در پیوند با دیپلماسی عمومی به شیوه های مختلف اجرا می شود، دیپلماسی ورزشی4 است که سهم بسزایی در صلح به عنوان عنصری از قدرت نرم دارد. دیپلماسی ورزشی یکی از متمدن ترین، صلح آمیزترین و عظیم ترین ابزار دیپلماتیک است که بسیاری از کشورها از آن برای رویارویی با مسائل سیاسی و گسترش حضور بین المللی خود بهره می برند .(Ozsari, Fisekcioglu, Cetin, & Temel, 2018). از نظر ابزارهای سیاست خارجی ، ورزش به عنوان ابزاری برای اعمال قدرت نرم عمل می کند و زمانی که یونانی ها جنگ های داخلی را به دلیل بازی های المپیک باستان متوقف کردند نشان از تأثیر ورزش بر دیپلماسی از قرون گذشته است .(Ghanbari, & et al,2023) در همین راستا دولت ها همچنین برای نشان دادن نارضایتی های خود از همتایان، از ورزش استفاده کرده اند، بنابراین تحریم های ورزشی، مانند تحریم های بازی های المپیک مسکو (1980) و لس آنجلس (1984) به یکی از ویژگی های چشم انداز دیپلماسی ورزشی(قدرت نرم) تبدیل شده است (Beacom, 2012; Rofe, 2018). سکوی دیپلماسی (قدرت نرم) می تواند قدرت فکری هر کشوری را افزایش دهد و برتری آن را در سطح جهان تحت نظارت دولت ها گسترش دهد (Sajjadpour & Vhidi, 2011) . دانش دیپلماسی ورزشی یا همان قدرت نرم پیامدهای عمده ای برای توسعه جامعه شناسی سیاسی، سیاست خارجی و توسعه ورزش در کشور ها با ابعاد مختلف دارد. بنابراین برنامه ریزی بلندمدت در این زمینه می تواند آینده بهتری را برای ورزش ، سیاست، روابط بین الملل، صلح و توسعه کشورها فراهم کند(Peymanfar & et al,2019). در این راستا، مورای5 ( a ،2013)، ورزش را به عنوان یکی از جنبههای قدرت نرم(دیپلماسی) معرفی می کند که معتقد است ورزش ادبیات دیپلماتیک مرزها را در هم نوردیده و درها را به روی مذاکره باز کرده است، جایی که مردم میتوانند جمع شوند و نظرات خود را به اشتراک بگذارند .به نظر وی محققان بر این باورند دیپلمات ها برای دستیابی به منافع ملی خود دور یک میز می نشینند، در حالی که ورزشکاران برای رسیدن به همان هدف در اطراف پیست می دوند.
مفهوم قدرت نرم
مفهوم «قدرت نرم» در سال 1990 توسط دانشمند علوم سیاسی آمریکایی، جوزف نای ابداع شد. از نظر نای، جنبه «قدرت» به توانایی فرد در «تاثیرگذاری بر نتایجی که میخواهید، و در صورت لزوم، تغییر رفتار دیگران برای ایجاد این امر اشاره دارد» همچنین وی به رهبران قرن بیست و یکم، پیشنهاد میکند که می توان نتایج سیاسی را از طریق ادغام راهبردهای قدرت «سخت» و «نرم» به دست آورد(Joseph Nye,2002,1998).اصطلاح قدرت نرم به توانایی شکل دادن به ترجیحات دیگران و واداشتن آنها به انجام آنچه می خواهید از طریق جذب بدون استفاده از پول یا نیروی نظامی اشاره دارد. منابع اصلی قدرت نرم عبارتند از فرهنگ، ارزش های سیاسی ، سیاست خارجی، قرار گرفتن در معرض بین المللی و ارزش های صلح آمیز در ورزش که این منابع آن را به ابزاری مفید برای کشورها تبدیل می کند تا از قدرت نرم برای دستیابی به اهداف بین المللی و بهبود دیپلماسی عمومی خود استفاده کنند(Dubinsky, 2019). ورزش می تواند به عنوان ابزار قدرت نرم هم در سطح بین المللی و هم در سطح داخلی مورد استفاده قرار گیرد. صلحسازی و ملتسازی از طریق چندین مکانیسم دیپلماسی ، سیاست تصویرسازی ورزشی،ایجاد بستری برای گفتگو، اعتماد سازی، آشتی، ادغام و ضد نژادپرستی امکانپذیر است.از یک طرف رویدادهای ورزشی می تواند به عنوان وسیله ای برای ایجاد اعتماد بین دول متخاصم مورد استفاده قرار گیرد و از سوی دیگر خصومت های بین مردم را می تواند در زمین های بازی منعکس نماید(Nygård & Scott Gates,2013). ورزش به عنوان بخشی از دستور کار قدرت نرم، ارزشها، فرهنگ و تصویر یک کشور میزبان را به نمایش میگذارند و از این طریق، در حالت ایدهآل، سرمایهگذاران، گردشگران و توجه جهان را به خود جلب میکنند(Erik Næss,2023). مفهوم «قدرت نرم» توضیح می دهد چرا دولتها از جمله به اصطلاح «دولتهای نوظهور»توجه بیشتری به کسب اشکال مختلف جاذبههای فرهنگی و سیاسی دارند (Grix & Brannagan, ,2016). اگرچه قلمرو ورزش به طور فزاینده ای به عنوان یک کانال منحصر به فرد برای قدرت نرم در منطقه شناخته می شود، اما همچنان نیاز به بررسی و در معرض انتقاد بیشتری قرار دارد (Hussa Al-Khalifa,2021). گریکس و لی6 (2013) معتقدند در حالی که تضادها ممکن است نشان دهد که ورزش به عنوان راهی برای اعمال قدرت نرم در منطقه رو به زوال است، اما در واقع دامنه قدرت نرم در ورزش فراتر از رویه اغلب ذکر شده افزایش توجه بین المللی با میزبانی رویدادهای بزرگ است. قدرت نرم ورزش می تواند نتیجه خوبی در گسترش صلح داشته باشد به شرط آنکه ارشاد و راهنمایی دستگاه دیپلماسی کشور آگاهانه و هدایت شده باشد. در این خصوص دیپلماسی ورزشی کشتی توانسته است به افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران بین سال های 2013-1998 با کمترین هزینه و در مقاطع حساسی زمینه تنش زدایی را در مناسبات جمهوری اسلامی ایران و آمریکا فراهم آورد(Mokhtari & Keshishian Siraki,2022 ).دستیابی به اهداف سیاسی قدرت بالقوه نرم ورزش در داخل کشور های شورای همکاری خلیج فارس در حال شناسایی است و نشان دهنده آن است که چگونه رسانه های اجتماعی به طور فزاینده ای در منطقه حوزه خلیج فارس توسط نهادهای حاکم بر ورزش به دلیل توانایی نرم آن برای ترویج مشارکت ورزشی در بین دختران و زنان در کشورهای مربوطه مورد استفاده قرار می گیرد.. (AlKhalifa &Farello ,2020) شواهد حاصل از مطالعه انجام شده بر روی برنامه های متمرکز بر زنان در منطقه شورای همکاری خلیج فارس، مجموعه ای از تأثیرات ایجاد شده در سطوح مختلف نفوذ قدرت نرم را نشان می دهد که نشان از شاخص های توسعه ورزشی ، توسعه اجتماعی و توسعه سیاسی است (Al-Khalifa, 2021).
امروزه قدرت نرم (دیپلماسی) به صورت شکلی از تبلیغات در نظر گرفته می شود و عموماً به عنوان یک اصطلاح تحقیرآمیز توسط یک گروه برای نادیده گرفتن فعالیتهای گروه دیگر به کار رفته و مورد استفاده واقع می گردد. در واقع، تبلیغات به طور فزاینده ای برای توصیف پیام های نادرست یا مخربی استفاده می شود که برای پنهان کردن اهداف و مقاصد پنهانی کسانی است که ممکن است مسئول یک عمل طراحی شده باشند .(Auerbach &Castronovo, 2013)به عنوان مثال آرنو و ریوردان7(2013)، بر این باورند وقتی نوبت به بررسی رابطه بین ورزش و تبلیغات میرسد، مطالعات زیادی در مورد تبلیغات ورزشی نازیها نسبت به سایر کشورها شده است.امروزه ورزش شویی (شستشوی ورزشی) شکلی از تبلیغات در عصر دیجیتال می باشد(Skey,2022) و اصطلاحی ابداع شده است تا توضیح دهد چگونه دولت های اقتدارگرا از رویدادهای بزرگ ورزشی مانند بازی های المپیک یا جام جهانی فوتبال برای افزایش قدرت نرم خود برای نمایش(تبلیغات) کشورهای خود در صحنه جهانی، جذب سرمایه گذاری و ترویج گردشگری و خاموش نمودن انتقادات علیه این کشورها به طور موقت استفاده می کنند(Jiménez-Martínez & Skey, 2018). دی ویل و تریف8 (2020) متفق القول هستند که رابطه بین دولتهای اقتدارگرا و ورزش رابطه جدیدی نیست و حکومت های مقتدر دهههاست از ورزش به هر نحوی به شیوهای تبلیغاتی مختلف برای تقویت غرور ملی یا نمایش آرمانهای خود مانند برگزاری جام جهانی ۱۹۳۴ در ایتالیای فاشیستی و یا برگزاری بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۳۶ در برلین توسط رژیم نازی استفاده می کنند.
مورای9(2018) موافق این موضوع است که برخلاف تبلیغات، قدرت نرم (دیپلماسی) اغلب به عنوان ویژگی مثبت روابط بینالملل با تمرکز بر شیوهای که دولتها و نهادهای دولتی به دنبال مدیریت تعارضات و ایجاد روابط از طریق تعامل و جذب به جای فریب و پنهان کاری هستند، به تصویر کشیده میشوند. همچنین از نظر مورای و پیگمن10(2014)دیپلماسی(قدرت نرم) ورزشی اغلب به عنوان «ترویج تفاهم و دوستی بینالمللی و همچنین از بین بردن کلیشهها و تعصبات بین ملل» توصیف میشود و همین قدرت نرم اگر بخواهد نقش مثبت خود را بازی کند به اعتبار بستگی دارد و زمانی که دولت ها به ورزش فقط نگاهی تبلیغاتی داشته باشند اعتبار از بین می رود(Nye,2012). نمونه بارز آن میزبانی المپیک پکن 2008 است که منزن ریتر11(2010) استدلال کرد که این میزبانی موفقیت و دستاورد محدودی را برای دولت چین به همراه داشت زیرا دولت چین قادر به کنترل روایت بازی ها (کسب اعتبار) در رسانه های غربی نبود. مفهوم قدرت نرم12 با ورزش شویی13 همپوشانی دارد. قدرت نرم "بر توانایی شکل دادن به ترجیحات دیگران" از طریق همکاری و تعامل سازنده استوار است نه اجبار و زور. این مفهوم ( قدرت نرم) در مورد جذب مردم به ارزش ها و ایده های خود است نه مجبور کردن آنها با قدرت سخت در قالب تهدیدهای نظامی یا مجازات های اقتصادی(Joseph Nye,2004). نای(2004) همچنین اظهار می دارد «استفاده از قدرت نرم دشوارتر است» زیرا «بسیاری از منابع حیاتی آن خارج از کنترل دولت است و تأثیرات آن به شدت به پذیرش مخاطبان دریافت کننده بستگی دارد». علاوه بر این منابع قدرت نرم اغلب به طور غیرمستقیم از طریق شکل دادن به محیط برای اهداف سیاستگذاری استفاده می شود و گاهی سالها طول میکشد تا نتایج مورد نظر حاصل شود. مفهوم قدرت نرم در چارچوب روابط بینالملل خود را نشان می دهد و برای ملاحظات داخلی و درک پدیده ورزش شویی حیاتی به نظر می رسد. با این وجود، محققان اغلب چارچوب قدرت نرم را برای تجزیه و تحلیل دسیسه های سیاسی رویدادهای بزرگ ورزشی به کار می گیرند(Alekseyeva, 2014; Grix & Kramareva, 2017; Kramareva Grix, 2018; Wolfe, 2016). ) و قدرت نرم می تواند اهرمی برای درک ورزش شویی ارائه دهد، اما شستشوی ورزشی به طور همزمان محدودیت های رویکرد قدرت نرم را نیز برجسته و نشان می دهد(Boykoff,2022).
مفهوم حاکمیت سیاسی در ورزش
مختاری و کشیشیان سیرکی، ( 2022) معتقدند قدرت نرم ورزش می تواند نتیجه خوبی در گسترش روابط داشته باشد به شرط آنکه دولت ها از دستگاه دیپلماسی و حاکمیت سیاسی آگاهانه و هدایت شده ای برخوردار باشند. اصطلاح حاکمیت در زمینه های ورزشی شکلی از «حاکمیت سیاسی» است. این نوع حاکمیت به فرایندهایی مربوط میشود که طی آن دولتها یا نهادهای حاکم به دنبال هدایت سیستم ورزشی برای دستیابی به نتایج مطلوب مورد نظر خود، از طریق فشار اخلاقی، استفاده از انگیزههای مالی یا سایر مشوقهای مختلف می باشند تا به شیوههایی، مطابق با نتایج سیاستهای مطلوب خود عمل کنند(van Eekeren,2022 & Geeraert). رزم آرا و خدامرادپور(1401) معتقدند زمانی سازمان ها از یک حاکمیت قوی و مطلوب برخوردارند که شیوه ها و رویه هایی چون شفافیت، پاسخگویی و ارزش های سالم در سازمان ها اتخاذ و اجرا شوند که این مولفه ها وجود قدرت نرم در سازمان ها را نشان می دهد.در دو دهه گذشته ادبیات سیاسی حاکم بر ورزش به شکل چشمگیری رشد کرده است (Downing,Leopkey& Smith 2018) و مک لئود، شیلبری و زیمرز14 (2020) بر این باورند رسیدگی به مسائل حاکمیت سیاسی ورزش15 در محیطهای غیرغربی(آفریقا و آسیا) تا حد زیادی بر کاستیهای رویکردهای حاکمیت ورزش در چنین زمینههایی متمرکز بوده است.ورود سرمایهگذاری های غیرغربی(کشورهای حوزه خلیج فارس) به ورزش علی الخصوص فوتبال اروپا نه صرفاً روی باشگاههایی مانند منچسترسیتی و پاریس سن ژرمن16 بالاترین موارد و تأثیر عمیقی را داشته است بلکه این موضوع(سرمایهگذاری) بر حقوق و دستمزد بازیکنان و هزینههای نقل و انتقالات و توسعه شبکه های سرمایه گذاری خرید منچسترسیتی توسط شیخ منصور بن زاید آل نهیان17 آغاز پروژه بلندپروازانه ای بود که فوتبال و سیاست جهان را متحول کرد. تأثیر این تحولات بر ماهیت رقابت بین باشگاهی (که در آن روندهای انحصاری تقویت شده است) و بر روابط بین مالکان باشگاه ها و هواداران محلی تنها یک دهه پیش غیرقابل تصور بود. بنابراین اکنون به سختی می توان چنین افراد غیرغربی را به عنوان اشغالگر حاشیه روابط ورزشی سیستماتیک توصیف کرد. بنابراین حکمرانی ورزش حرفه ای سیستمی در دهه 2020 با آنچه در دهه 1990 به دست آمد است از نظمی متفاوت برخوردار است(van Eekeren,2022 & Geeraert).
در رابطه با حکمرانی سیاسی در ورزش، موضوعی که در زمینههای کشورهای غیرغربی برجستهتر است ادعای مداخله چنین دولت هایی در فعالیت نهادهای ورزشی است که استقلال ورزش را به چالش میکشد. به ویژه IOC به طور منظم به مشکلات مربوط به نفوذ دولت در ترکیب کمیته های ملی المپیک(NOCs) 18) می پردازد. بند 9 ماده 28 منشور المپیک به دنبال حفاظت از استقلال ورزش از هرگونه دخالت سیاسی است و تعلیق NOC را در مواردی که هر نهاد دولتی مانع از اقدامات کمیته ملی المپیک شده باشد ارائه می کند. نمونه های اخیر اختلافات بین IOC و دولت ها شامل تعلیق انجمن المپیک هند در سال 2012 به دلیل نقض الزامات منشور المپیک است. عراق در سال 2008 به دلیل مداخله دولت در عملکرد NOC خود و کویت در سال 2015 بر سر یک قانون ورزشی جدید که IOC ادعا کرد بر استقلال جنبش المپیک تأثیر گذاشته است تحریم شد. چنین استناد به تحریم ها در مورد مداخله دولت در عملکرد یک NOC عملاً منحصر به کشورهای جنوب جهانی است. با این حال، جالب توجه است که هیچ اقدامی از سوی کمیته بین المللی المپیک در رابطه با دولت هایی مانند روسیه، چین و دیگر کشورهای تحت رهبری کمونیست سابق که تأثیر مستقیمی بر عضویت کمیته ملی المپیک خود دارند صورت نگرفته است. در تاریخ حاکمیت ورزش پس از اتحاد جماهیر شوروی موضوعاتی چون «دخالت» دولت در انتصاب اعضای نهادهای مرتبط با کمیته ملی المپیک، دخالت در سیستم ضد دوپینگ حداقل تا المپیک سوچی که 19WADA(سازمان بین المللی ضد دوپینگ) از نظر فساد دولتی به وضوح منعکس شده است و نقش دولت را در این عمل شناسایی کرده است McLaren ,2016)). اگر به موارد دیگری از رفتارهای واقعی منفی و غیر اخلاقی در حاکمیت سیاسی ورزشی روی آوریم مشتری گرایی سیاسی (اشکال مربوط به خرید رای) گفته می شود که ویژگی جوامع سنتی، غیرغربی وغیر مدرن است و بنابراین احتمالاً در اقتصادهای توسعه یافته غرب کمتر مشهود است. مشتری گرایی سیاسی به مبادله منافع مادی (کالا، خدمات مشاغل و غیره) مربوط می شود که از یک حامی سیاسی در ازای حمایت سیاسی به مشتری ارائه می شودAllen, 2011)). برای مثال، مطالعه روابط استراتژیک و الگوهای تأمین مالی ورزش در یونان در دهه 1980 و اوایل دهه 1990 نشان می دهد که چگونه تغییرات در دولت ملی منتخب از حزب سوسیالیست یونانی 20PASOK از نظر اقتصادی لیبرال دموکراسی نو به طور سیستماتیک با افزایش یا کاهش بودجه فدراسیونهای ورزشی ملی که رئیس آن عضو حزب ورودی یا خروجی دولت بود مرتبط بودند(Henry & Nassis, 1999 & Nassis, 1994,) و همچنین الگوهای مشابهی از طرفداری مبتنی بر حزب در سیاست ورزشی ترکیه شناسایی شده است Erturan-Ogut & Sahin 2014)).ناگفته نماند که نمونه های متعددی از استفاده نامناسب از انگیزه های مشتری مداری برای منافع سیاسی در اقتصادهای صنعتی مدرن نیز وجود دارد. نمونه های برجسته مشتری گرایی سیاسی در ورزش در یک ایالت غربی مدرن شامل استعفای دو تن از وزرای ورزش استرالیا یعنی راس کلی21 از دولت کیتینگ22 در سال 1994(Wright, 2020) و بریجت مک کنزی23 از دولت اسکات موریسون24 در سال 2020 (Murphy, 2020) ) است. بنابراین در پی اتهامات مربوط به هدف قرار دادن حوزه های انتخاباتی حاشیه ای در زمینه تخصیص کمک های مالی ورزش همگانی به منظور تأثیرگذاری بر رای دهندگان یا «خرید رأی» چنین مواردی به جای استفاده از اصول مدرن، تکنوکراتیک و منطقی برای تخصیصهای منابع مالی ،بقای منافع شخصی سیاسی در تأمین مالی تصمیمگیری را نشان میدهدDi Francesco, 2020) &Smith, 1999).
مفهوم ورزش شویی
اصطلاح «شستشو » یا «سفیدشویی» برای پوشاندن یا پنهان کردن یک مشکل در هر دو حوزه سیاسی و حقوقی به کار گرفته شده است و سفیدکردن دارای سه جزء اساسی چون رفع ظاهری نقص اساسی، تلاش برای پنهان کردن نقص و عدم رفع نقص اساسی است .(Wexler, 2013) بنابراین، این اصطلاحی است که در درجه اول برای توصیف سرپوش گذاشتن بر جنایات، بحرانها و اشکال فساد که شامل بازیگران سیاسی و شرکتی میشود، استفاده میشود .(Cherry, 2018)). به عنوان مثال می توان رسوایی آلایندگی فولکس واگن را به عنوان نوعی شستشوی سبز مورد بررسی قرار داد، جایی که این شرکت داده ها را دستکاری کرد تا نشان دهد خودروهای دیزلی آن استانداردهای زیست محیطی را رعایت می کنند. اشکال دیگر در تأکید کمی متفاوت است. هدف آنها مرتبط ساختن یک شرکت یا محصول با ویژگی های ارزشمندتر یا با فعالیت هایی هستند که برای منحرف کردن یا سردرگمی طراحی شده اند، نه اینکه لزوماً یک نقص خاص را بپوشانند. در واقع، همان گونه که در ادامه بحث خواهد شد، همین اشکال است که بیشتر با ورزششویی مطابقت دارد(,2017 Siano, et al).
کلمه ورزششویی در نوشتارهای ورزشی انتقادی فراگیر شده است. در سال 2021، هیئت زبان نروژی حتی « ورزششویی » را به عنوان کلمه سال خود انتخاب کرد (Elsborg, 2022). با این حال، این اصطلاح اغلب تعریف نشده است. بسیاری از افراد هنوز هم مفهوم ورزششویی را فقط در محیطهای اقتدارگرا به کار میبرند، همانطور که یکی از اعضا مجلس سنا ایالات متحده آمریکا، ران وایدن25، آن را در کتابی با عنوان« بازی هر مستبدی که بیعدالتیهای را با سوء استفاده از ورزش به امید عادیسازی میپوشاند» توصیف کرد(Canzano, 2022). پیشینه واژه ورزششویی مختصر است. این کلمه اولین بار در سال 2015 و درست قبل از بازی های اروپایی در باکو مرکز کشورآذربایجان مطرح شد. ربیکا وینسنت26 (2015) مدافع حقوق بشر، در یک بیانیه مطبوعاتی برای کمپینی طراحی شده برای روشن کردن تلاشهای سرکوبگرانه الهام علیاف، دیکتاتور آذربایجان، آن را بهعنوان «تلاش برای انحراف توجه از سوابق حقوق بشری با حمایتهای معتبر و میزبانی رویدادها» تعریف میکند و در همان زمان، وینسنت (2015) نیز این اصطلاح را در مقاله ای که برای 27International Business Times نوشت، به کار برد. شست و شوی ورزشی(ورزش شویی) یک واژه نو28 است که در چند سال گذشته با نظم روزافزونی در رسانه های انگلیسی زبان ظاهر شده است. با این حال، بحث آکادمیک محدودی در مورد این اصطلاح وجود دارد و مطمئناً هیچ تحلیل پایداری در مورد آنچه ممکن است به محققان ورزش ارائه دهد وجود ندارد (Skey,2022). قبل از این، این اصطلاح فقط در رابطه با بازاریابی دئودورانت29 استفاده می شد و در واقع، دوباره برای دو سال دیگر ناپدید شد ولی مجددا در سال 2018، ورزششویی با چیزی شبیه به انتقام در رابطه با میزبانی چندین رویداد ورزشی ظاهر شد. از جمله میزبانی مرحله جیرو دیتالیا در رژیم اشغالگرقدس و رویدادهای تنیس و فوتبال در عربستان سعودی، تور پیش فصل برنامه ریزی شده میانمار توسط تیم فوتبال لیدز یونایتد انگلیس، برگزاری جام جهانی فوتبال توسط روسیه (2018) و قطر (2022) و خرید باشگاه فوتبال منچستر سیتی توسط گروه یونایتد ابوظبی در چند سال اخیر استفاده از این اصطلاح در رسانههای انگلیسی زبان را با 550 مورد در سال 2019 و بیش از 800 مورد در سال 2021 به شدت افزایش داد.خارج از رسانههای اصلی، شناخت روزافزون این اصطلاح با گنجاندن آن در نسخه فرهنگ لغت انگلیسی آکسفورد سال 2018 تأیید شد (Skey,2022).
ورزششویی به عنوان پدیدهای تعریف میشود که به موجب آن رهبران سیاسی موقعیت خود را با توسل به ورزش برای مهم یا مشروع جلوه دادن در صحنه جهانی استفاده میکنند و در عین حال ملیگرایی را تحریک و توجه را از مشکلات مزمن اجتماعی و مشکلات حقوق بشر در جبهه داخلی منحرف میکنند(Boykoff,2022). ورزششوییها(دولت ها،سازمان ها و افراد) از رویدادهای بزرگ ورزشی برای تقویت اعتبار ملی و انتقال پیشرفت اقتصادی یا سیاسی استفاده میکنند. ورزششویی می تواند در هر دو فضای سیاسی اقتدارگرا و دموکراتیک ظاهر شود. این یک رابطه اجتماعی است که مخاطبان متعددی، چه بین المللی و چه داخلی را درگیر می کند. ورزششویی به همان اندازه که یک جامعه خارجی و جهانی را مورد هدف قرار دهد می تواند جمعیت داخلی یک کشور را نیز تحت تاثیر قرار دهد (Harvey,2001). ورزششویی میتواند به طرز ماهرانهای از طریق زوایای جانبی ورزش ،فرهنگ و ترمیم شهرت را به آگاهی عمومی انتقال دهد. به این ترتیب، هم گذشته را منعکس می کند و هم آینده را شکل می دهد. ورزششویی هم در دسیسههای سرمایه داری و هم در فرآیندهای عمدتاً گفتمانی حقوق و عدالت ریشه دارد. این پدیده توسعه سرمایه داری جهانی را تقویت و تیزتر می کند و در عین حال مفاهیم هواداری، وفاداری و حقوق بشر،مشروعیت و ساختار سیاسی حکومت ها را بی ثبات و بازسازی می کند و بین مخاطبان خارجی و داخلی جابجایی و تغییراتی را ایجاد می کند. این تغییرات به واسطه ورزش شویی ، پیامدهای مادی و مخربی را نیز می تواند به دنبال داشته باشدو حتی می تواند به شعله ور شدن جنگ کمک کند. تنش السالوادور و هندوراس شاید بارزترین مثالی باشد که ورزش همچنین می تواند روابط بین کشورها را بدتر کند. این رابطه ضعیف با سه بازی مقدماتی جام جهانی1970 مکزیک در سال1969 تشدید شد که السالوادور تمامی روابط دیپلماتیک خود را با هندوراس قطع کرد و شروع به بمباران کشور همسایه خود نمود (TRUNKOS and HEERE.,2017). ورزش شویی میتواند مسیرهای اجتماعی سیاسی و اجتماعی اقتصادی هر دو نوع رژیم های استبدادی و دموکراتیک و همچنین رژیمهایی که در بین آنها ویژگیهای هر دو را نشان میدهند تا حدی با یکدیگر هماهنگ کند و از طریق آن قدرت گران30 گفتمان ها را در خدمت برنامه های خود بسیج می کنند( Boykoff,2022). ورزش شویی ممکن است از طریق اثرات مختلف به هدف خود برسد. واضحترین اثر ممکن است این باشد که داشتن یک باشگاه برجسته یا میزبانی یک رویداد بزرگ مانند جام جهانی به رهبران دولت ها این امکان را میدهد تا سر و صدای جامعه اطلاعاتی جهانی در ورای مخالفت با خود را کاهش دهند، یک سری از پیام ها را به طور گسترده به جامعه بین الملل انتقال دهند و باعث افزایش شهرت در طول یک دوره ( موقت) شود(Brannagan & Giulianotti, 2018). این اصطلاح جدید نسبی توسط گروههای حقوق بشری مانند عفو بینالملل و دیدهبان حقوق بشر و روزنامههایی مانند گاردین استفاده شده است تا توضیح دهند که چگونه دولتهای اقتدارگرا تلاش میکنند تا شهرت جهانی خود را بشویند یا سفید کنند و سابقه افتضاح حقوق بشر خود را از طریق پر زرق و برق ورزش بپوشانند .(31Amnesty International,2020) میزبانی رویدادهای ورزشی بزرگ مانند بازیهای المپیک و جام جهانی فیفا به دولتهای مستبد این فرصت را میدهد تا مکانهای پیشرفته خود را که در آن ستارگان ورزش جهانی در بالاترین سطح رقابت میکنند، به نمایش بگذارند (Grix, & Lee,2013). بدین ترتیب چنین دولت هایی با مرتبط نمودن خود با ورزش به جای حل مشکلات داخلی در سطح ملی، وجهه ظاهری خود را در سطح جهانی تقویت می کنندLenskyj,2020) ). شخصیت ظاهراً «غیرسیاسی» بازیهای المپیک و جام جهانی فوتبال آنها را به ویژه برای رژیمهای غیردموکراتیک که در آن بحثهای سیاسی کم یا اصلاً وجود ندارد جذاب میکندJiménez-Martínez & Skey 2018) ).
قبل از پایان جنگ سرد حاکمیت (مدیریت) ورزش به طور سنتی تحت تسلط مجموعه ای از کشورهای اصلی غربی و کشورهای بلوک شرق چون اتحاد جماهیر شوروی بود و کشورهایی چون آفریقا و آسیا اکثراً دریافت کنندگان منفعل تصمیم گیری های ورزشی بودند و نقش مهمی در اخذ تصمیم های های جهانی نداشتند و حضور آن ها فقط نماد نمایندگی، نفوذ، فشار و تأثیر بر صحنه جهانی ورزش بود(Al-Tauqi & Henry, 2008). برای مثال، در جنبش المپیک حضور بیش از حد اروپای غربی و ایالات متحده در نهادهای حاکمه و تصمیم گیری ورزش چون کمیته بینالمللی المپیک، دستگاه های رسانه ای ورزش، میزبانی رویدادهای مهم و سرمایهگذاری های عمده مالی در ورزش این مسئله را به گونه ای به چالش کشیده و تأثیر عمیقی بر حاکمیت ورزش در برخی از کشور ها از جمله کشورهای عربی به جای گذاشت (Amara, 2008-2012). اخیراً این امر در جذب حق میزبانی رویدادهای ورزشی بزرگ در کشورهای حاشیه خلیج فارس مانند دبی، ابوظبی، عربستان بحرین و شاید مهمتر از همه در تلاش موفقیت آمیز کشورقطر برای میزبانی جام جهانی فوتبال 2022 مشهود است. این مثال آخرتلاشی با مشخصات بالا برای ارتقای تصویر ملی از طریق استراتژی قدرت نرم برای تحکیم حاکمیت سیاسی ورزش در این کشورها است(Brannagan & Giulianotti 2018; Dorsey 2015).
امروزه مردم می توانند از طریق همین رویدادها شاهد افزایش موارد ورزش شویی باشند، زیرا دولت ها و همچنین بازیگران غیردولتی از نوآوری های ورزشی جدیدتر برای اجرای سیاست های دیپلماتیک و برنامه های سیاسی اجتماعی خود بهره می برند(Korneeva, 2016). بسیار رایج است که تعداد زیادی از کشور ها از جمله حاکمان خاورمیانه مانندعربستان سعودی قطر و بحرین از قدرت نرم ورزش به عنوان ابزاری برای توسعه دیپلماسی، اقتصادی، فرهنگی و تقویت وجهه ملی کشور خود استفاده می کنند(Brannagan & Giulianotti, 2015;Roussel, 2021; Søyland, 2020) . نمونه بارز آن قطر است که میزبان جام جهانی فوتبال در سال 2022 خواهد( بود)، اما همزمان باشگاه پاری سن ژرمن را نیز خریداری نمود یا خرید منچسترسیتی توسط امارات متحده عربی باعث شده تا تصویر و وجهه ملی و سیاسی خود را در چشم بسیاری بازگردانند(Søyland,2020).علاوه بر این، اهرم ورزش توسط حکومت های مقتدر در لحظات انتقاد شدید علیه آنها، مورد استفاده قرار گرفته است، برای مثال عربستان سعودی یکی از بزرگترین دارنده اقتصاد های جهان با بیشترین جمعیت در حوزه خلیج فارس که تا همین اوآخر از نظر سیاست ورزشی و میزبانی ورزش یکی از ناظران نسبی بود استفاده صریح از ورزش را برای اهداف حاکمیت سیاسی اتخاذ کرده است همچنین مفسران تعامل اخیر این کشور با ورزش را به «ورزش شویی» نسبت می دهند. «علاقه نسبتاً ناگهانی عربستان سعودی و برخی کشورهای عربی به ورزش می تواند به عنوان یک تاکتیک قدرت نرم برای کمک به انحراف توجه از نقض مداوم حقوق بشر، پادشاهی و بحران یمن تعبیر شود و مشارکت خود را در ورزش مانند میزبانی مسابقات بوکس با توافق طولانی مدت قرارداد با 32)WWEمسابقات کشتی غیر حرفه ای) یا میزبانی سوپر جام فوتبال اسپانیا افزایش داد(Zidan, 2019). حکومت های اقتدارگرا جهت تحکیم حاکمیت سیاسی و ورزشی خود به شکل موقت این اقدامات را انجام می دهند به دلیل درگیری روسیه با اوکراین یا حملات آنها به فعالان سیاسی موج اولیهای از انتقادات به تدریج در حال شکل گیری بود ولی واگذاری میزبانی جام جهانی فوتبال در روسیه باعث شد تمرکز و توجه افراد از انتقاد به آن ها کاملاً منحرف شود (Jiménez-Martínez & Skey, 2018). با این حال، منتقدان این تغییرات لیبرال و علاقه ناگهانی حاکمان چنین کشورهایی به ورزش را زیر سوال برده اند. در واقع این تغییرات و فعالیت ها به عنوان یک تاکتیک قدرت نرم برای منحرف کردن توجه عمومی از نقض مداوم حقوق بشر تلقی می شود(Zidan, 2019 & 2022) .
اتهام ورزش شویی در زمان های اخیر رایج تر شده است، زیرا ورزش های جهانی به طور فزاینده ای درگیر دستورات سیاسی و اقتصادی شده است .(Fruh et al,2022)ورزش شویی در قرن بیست و یکم با قدرت تمام خود را نشان داد و شکاف بین حرف و عمل در دنیای ورزش را برجسته تر کرد(,2022 Boykoff ). با این وجود، اگرچه بسیار دشوار به نظر می رسد ولی شواهد حاکی از آن است در شرایط مناسب، ورزش شویی مانند میزبانی یک رویداد ورزشی میتواند تغییرات مثبت دموکراتیک را تسهیل کند. بهترین مثال برای این امر کره جنوبی است، جایی که فشار بین المللی، توجه رسانه ها و بسیج داخلی همراه با فشارهایی که توسط IOC33(کمیته بین المللی المپیک) و کشورهای مختلف شرکت کننده در بازی های المپیک تابستانی 1988 در سئول برگزار شد، منجر به اعتراضاتی به شکل تظاهرات شد که پیامد آن پایان رژیم دیکتاتوری چون دو هوان34 را به دنبال داشت. با این حال، این تنها مثال نیست، زیرا به طور گسترده استدلال شده است که جام جهانی فوتبال 1978 در آرژانتین عاملی حیاتی برای دموکراتیک شدن آرژانتین در دهه آینده بود (Lord,2014).علاوه بر این حتی اقداماتی که ورزشکاران و برخی اشخاص خاص مانند محمد علی کلی35 (بوکسور و فعال آمریکایی ) پیشنویس جنگ ویتنام را رد کرد یا نلسون ماندلا36( فعال و سیاستمدار ضد نژادپرستی37 آفریقای جنوبی ) با پوشیدن پیراهن تیم راگبی اسپرینگبوک38 در جام جهانی راگبی 1995 انجام دادند میتوانند تأثیرات عظیم و متعالی بر فرهنگ و جامعه داشته باشند(Roan,2015). بنابراین علیرغم اینکه پدیده ورزش شویی به حکومت های اقتدارگرا این فرصت را میدهد تا چهره خود را بشویند، در عوض نیز به مردم کشورهای خود نیز این فرصت را میدهد که وضعیت و چهره خود را به گونهای ای مثبت به سراسر جهان نشان دهند ( Kristof,2021). بنابراین از مفاهیم فوق به وضوح می توان دریافت که رویدادهای ورزشی را به عنوان یک شمشیر دولبه می توان نگریست.
سیمون چادویک39(2022) ورزش شویی را وسیلهای می داند که یک کشور(دولت) میتواند توجه مخاطبان را از طریق برنامه های سرمایهگذاری در ورزش تصورات مطلوب مردم یک کشور را از نحوه رفتار حاکمان منحرف کند. ژول بویکوف40، که به طور گسترده در مورد المپیک (2013، 2016) نوشته است تعریف مشابهی ارائه می دهد: "استفاده از رویدادهای بزرگ ورزشی برای تلاش برای شستن شهرت خود در صحنه جهانی" (Francis,2022). از سویی دیگر تعریف دیگری که توسط مدرسه تجاری کپنهاگ41(2022) ارائه شده است ورزش شویی را به عنوان تلاش یک دولت(ملت) برای بهبود شهرت و وجهه بین المللی خود از طریق میزبانی رویدادهای ورزشی یا سرمایه گذاری در رویدادها، باشگاه ها یا سازمان های مرتبط ورزشی و بکارگیری ابزارهای سرمایه گذاری با اهداف استراتژیک معرفی می نماید. فرو و همکاران42(2022) بر این باورند ورزش شویی زمینه منحرف کردن تمرکز مخاطبان و عادی سازی را فراهم، بیعدالتی و چالش های اخلاقی در ورزش را ترویج، میراث ارزشمند مرتبط با سنت ها و نهادهای ورزشی را فاسد و میتواند شرکتکنندگان در ورزشها مانند هواداران و ورزشکاران را همدست خود کند.
همان طور که در ادبیات و چارچوب نظری پژوهش حاضر اشاره گردید پدیده ورزش شوی می تواند با توجه به شرایط نقش دوگانه ای به مثابه یک شمشیر دولبه بازی کند که متاسفانه نقش منفی این پدیده به شکلی می تواند ارزش های اخلاقی،فرهنگی سیاسی و ... ورزش را به چالش کشانده و مقبولیت و جایگاه ورزش را در سطح ملی و بین المللی به زیر سوال بکشاند. امروزه دولت ، سازمان ها و نهاد های حاکمه بر ورزش کشور جهت اینکه بتوانند ذات و رسالت اصلی ورزش را در حوزه داخلی و بین المللی به دور از هر گونه اهداف سیاسی و تبلیغی(ورزش شویی) مخرب ، فریب و پنهان کاری در یک مسیر صحیح هدایت نمایند و بخواهند ورزش مشروعیت حاکمیتی و شفافیت لازمه خود را به دور از هرگونه نقض اخلاقی کسب کند ضرورت دارد که ورزش بر مبنای یکپارچگی(صداقت)، شفافیت، اعتماد، ترویج صلح،دیپلماسی سالم (قدرت نرم)، اعتماد سازی، تحکیم روابط سیاسی مشروع و رعایت منشور حقوق شکل بگیرد. پدیده ورزشی شویی در ادبیات ورزش کشور مفهومی نو است و نیاز به شناخت و مطالعه بیشتر این پدیده احساس می گردد و از سویی دیگر به خوبی برای مقامات سیاسی و ورزشی کشور ایران عزیزمان شناخته شده نیست و همچنین پژوهشهای خاصی در این زمینه در کشور انجام نشده است اهمیت دارد که نقش دوگانه ورزش شویی (مثبت و منفی)؛ هدایت ورزش شویی به سوی مشروعیت اخلاقی و قانونی؛، راهکارهای کنترل و سیاست ها و راهکارهای موثر در جلوگیری و هدایت این پدیده (ورزش شویی) در داخل کشور مورد توجه مسئولان سیاسی و ورزشی کشور قرار گیرد. از طرفی با توجه به این که تا کنون پژوهشـی بـا این موضوع در تحقیقات داخل کشور صورت نگرفته نشان از نو بودن ایـن پـژوهش دارد و قطعاً این پژوهش با محدودیت هایی چون عدم دسترسی به منابع پژوهشی مرتبط با ورزش شویی در داخل کشور همراه می باشد.
روش شناسی پژوهش
نوع مطالعه حاضر تحلیلی مفهومی از نظر اجرا توصیفی-کتابخانه ای از نوع مورد پژوهي و بر اساس درک ذهنی محققان از موضوع انجام شده است. هدف از انجام پژوهش حاضر تحلیل کلی و دستیابی به نتایج موثر و کلیدی نقش دوگانه ورزش شویی در داخل و سطح بین الملل و تاثیر گذاری این پدیده در جهت مشروعیت بخشیدن به حاکمیت سیاسی دولت ها در این حوزه بود.موضوعات کلیدی و موثر که در چارچوب مطالعه حاضر استفاده و مورد جستجو قرارگرفت شامل:ورزش شویی؛ قدرت نرم، دیپلماسی و حاکمیت سیاسی در ورزش بود. در مطالعه حاضر منابع مورد استفاده استناد به مقالات نشریه های داخلی و بین المللی معتبر و درگاه های اینترنتی قابل اطمینان در بازه زمانی 1994 الی 2023 بود. برای اطمینان از مطابقت مقالات اصیل با معیارهای ورود به حوزه مطالعاتی، محقق در ابتدا چکیده مقالات مرتبط را بررسی و در صورت همخوانی با موضوع مطالعه، وارد ادبیات و پیشینه مطالعه نمود.موضوع مطالعه حاضر(ورزش شویی) به دلیل تازگی ، محدود بودن دامنه مطالعاتی در جهان و فقدان انجام چنین تحقیقاتی درمنابع فارسي زبان آثار مکتوب و پژوهش چنداني انجام نشده است. و پژوهشگران فقط توانستند در حوزه ورزش شویی از منابع انگلیسی برگرفته از مجلات اختصاصی معتبر در این حوزه استفاده نمایند. درجهت استناد به منابع قوی و معتبر و جمع آوری چنین منابعی از طریق سایت های اینترنتی چون Science direct ؛ Google Scholar ، Scopus و Research Gate پژوهشگران معتبرترین و مرتبط ترین منابع مورد نیاز خود را با توجه به محدودیت زیاد در این حوزه مطالعاتی پیدا نمودند. در مرحله بعد داده های تحقیق جهت تحلیل و بررسی از56منبع(مقاله و کتب) استخراج گردیدند. در نهایت یافته های پژوهش حاضر بر اساس نتایج کسب شده از داده های استخراج شده از منابع مورد نظر به شکل کیفی ( به صورت ذهني و نه کمي و آماري) در این تحقیق مورد تحلیل و بحث قرار گرفتند و از مجموع مباحث ارائه شده استنتاج ها و پاسخ های نهائي به موضوعاتی چون دلایل روی آوردن دولت ها به ورزش شویی ؛پیامد های مثبت و منفی ورزش شویی و ارائه راهکارها و پیشنهادهای لازم به عمل مي آيد.
جدول 1 -پژوهش های خارجی با موضوع ورزش شویی ، قدرت نرم حاکمیت و سیاست در ورزش
ردیف | نویسندگان | عنوان مقاله | سال انتشار | موضوعیت |
1 | Kyle Fruh, Alfred Archer & Jake Wojtowicz | ورزش شویی: همدستی و فساد، ورزش، اخلاق و فلسفه | 2023 | ورزش شویی |
2 | Skey, M | ورزش شویی: عنوان رسانه یا مفهوم تحلیلی؟ | 2022 | ورزش شویی |
3 | Michael Skey | ورزش شویی: عنوان رسانه یا مفهوم تحلیلی؟ بررسی بین المللی برای جامعه شناسی ورزش | 2022 | ورزش شویی |
4 | Jules Boykoff | به سوی تئوری ورزش شویی: رویدادهای بزرگ، قدرت نرم و تضاد سیاسی | 2022 | ورزش شویی |
5 | Søyland, HS | استراتژی ورزشی قطر: موردی از دیپلماسی ورزشی یا ورزش شویی ؟ | 2020 | ورزش شویی |
6 | Zidan, K | ورزش شویی چگونه عربستان سعودی با بزرگترین نهادهای ورزشی ایالات متحده لابی می کند | 2019 | ورزش شویی |
7 | Siano A, Vollero A, Conte F, et al | فراتر از کلمات”: گسترش طبقه بندی شستشوی سبز پس از رسوایی فولکس واگن | 2017 | ورزش شویی |
8 | Marquis C, Toffel M and Zhou Y | بررسی دقیق، هنجارها و افشای انتخابی: یک مطالعه جهانی در مورد شستشوی سبز | 2016 | ورزش شویی |
9 | Dorsey, JM
| چگونه قطر بدترین دشمن خود است | 2015 | ورزش شویی |
10 | Wexler L | شستشوهای سفید غیر قانونی | 2013 | ورزش شویی |
11 | Hans Erik Næss | رویکردی مجازی به قدرت نرم و رویدادهای ورزشی. ماجرای جام جهانی فوتبال 2022 قطر | 2023 | قدرت نرم |
12 | AlKhalifa, H. and Farello, A | قدرت نرم فوتبال زنان عرب: تغییر ادراکات و ایجاد مشروعیت از طریق رسانه های اجتماعی | 2020 | قدرت نرم |
13 | Dubinsky, Y | از قدرت نرم تا دیپلماسی ورزشی: بحثی نظری و مفهومی | 2019 | قدرت نرم |
14 | Brannagan, PM & Giulianotti, R | پیوند قدرت نرم-ناتوانی نرم: مورد: قطر | 2018 | قدرت نرم |
15 | Murray S | دیپلماسی ورزشی: ریشه ها، تئوری و عمل | 2018 | قدرت نرم |
16 | Grix, J., & Kramareva, N | المپیک زمستانی سوچی و استراتژی منحصر به فرد قدرت نرم روسیه | 2017 | قدرت نرم |
17 | Grix, J & Brannagan, P | مکانیسمها و اسطورهها: مفهومسازی استراتژیهای «قدرت نرم» دولتها از طریق رویدادهای بزرگ ورزشی | 2016 | قدرت نرم |
18 | Wolfe, S.D | پروژه مدال نقره: موفقیت جزئی قدرت نرم روسیه در سوچی 2014 | 2016 | قدرت نرم |
19 | Murray S & Pigman G | ترسیم رابطه ورزش بین المللی و دیپلماسی | 2014 | قدرت نرم |
20 | Murray S & Pigman G | ترسیم رابطه ورزش بین المللی و دیپلماسی | 2014 | قدرت نرم |
ادامه جدول 1 - پژوهش های خارجی با موضوع ورزش شویی ، قدرت نرم حاکمیت و سیاست در ورزش
ردیف | نویسندگان | عنوان مقاله | سال انتشار | موضوعیت |
21 | Alekseyeva, A | سوچی 2014 و لفاظی روسیه جدید: ساخت تصویر از طریق رویدادهای بزرگ | 20014 | قدرت نرم |
22 | Lord, A | تغییر دهنده بازی؛ رویدادهای ورزشی بزرگ، رژیم های غیر لیبرال و آزادسازی سیاسی | 2014 | قدرت نرم |
23 | Grix, J. and Lee, D. | قدرت نرم، رویدادهای بزرگ ورزشی و کشورهای در حال ظهور: فریب سیاست جذب | 2013 | قدرت نرم |
24 | Nye J | چین و قدرت نرم | 2012 | قدرت نرم |
25 | Amara, M. | جهان اسلام در عرصه جهانی ورزش | 2008 | قدرت نرم |
26 | Nye, J.S., Jr | قدرت نرم: ابزاری برای موفقیت در سیاست جهانی
| 2004 | قدرت نرم |
27 | van Eekeren & Geeraert | حاکمیت خوب در ورزش((بازتاب های انتقادی)) | 2022 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
28 | Francis M | سیاست و رئیس دولت بویکوف علیه IOC، بازی های پکن صحبت می کند | 2022 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
29 | Kristof, N | مدیریت " نسل کشی المپیک" در پکن المپیاد به ما اهرمی می دهد از آن استفاده کنیم | 2021 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
30 | De Waele and Trif | مقدمه: فوتبال تحت رژیم های استبدادی، فوتبال و جامعه | 2020 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
31 | McLeod, J, Shilbury, D & Zeimers, G | چارچوب نهادی برای همگرایی حکمرانی در ورزش: مورد هند | 2020 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
32 | Wright, T | ریشه های ورزشی مرتب است! این اصطلاح توسط خود رئیس مجلس اختراع شد. | 2020 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
33 | Mussagulova, A | تازه مستقل، وابسته به مسیر: تأثیر گذشته شوروی بر نوآوری در کشورهای پس از شوروی | 2020 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
34 | Sleightholm, M | مالکیت خاورمیانه در مجموعه های صنعت ورزش فوتبال اروپا، | 2018 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
35 | Downing, M, Leopkey, B, & Smith, L | حکمرانی در ورزش: بررسی محدوده | 2018 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
36 | Roan, D | دموکراسی در ورزش: رابطه ناآرام با سیاست | 2015 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
37 | Keys, B.J | چارچوب مجدد حقوق بشر: عفو بین الملل، دیده بان حقوق بشر و ورزش بین المللی. | 2019 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
38 | Moyn, S | کافی نیست: حقوق بشر در جهانی نابرابر | 2018 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
39 | Erturan-Ogut, EE & Sahin, MY | مشتری گرایی سیاسی در فدراسیون های ورزشی ترکیه | 2014 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
40 | Arnaud P and Riordan J (Eds) | ورزش و سیاست بینالملل: تأثیر فاشیسم و کمونیسم بر ورزش | 2013 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
41 | Silk, M., & Andrews, D.L | ورزش و زمان نئولیبرال: پیچیده کردن اجماع حاکمیت ورزشی نئولیبرال. ورزش و نئولیبرالیسم: سیاست، مصرف و فرهنگ | 2012 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
42 | Allen, H | مشتری گرایی، بررسی سالانه علوم سیاسی | 2011 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
43 | Johnson, J | اقتضای مسیر در تحولات پساکمونیستی | 2001 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
44 | Henry, I & Nassis, P | ورزش، سیاست و مشتری گرایی در یونان | 1999 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
45 | Nassis, P | تحلیل سیاست ورزشی در یونان از دیدگاه روابط استراتژیک 1993-1980 | 1994 | سیاست و حاکمیت در ورزش |
ردیف | نویسندگان | عنوان مقاله | سال | موضوعیت |
46 | Ghanbari, A., Honari, H., Salimi, H., & Ghafouri, F. | توسعه پارادایم دیپلماسی ورزشی سیاست خارجی در ایران | 2023 | دیپلماسی ورزشی |
47 | Bakhshi Chenari, A. R., Godarzi, M., Sajjadi, S. N., & Jalali Farahani, M | شناسایی و اولویت بندی عوامل موثر در توسعه دیپلماسی ورزشی در خارج از کشور جمهوری اسلامی ایران | 2021 | دیپلماسی ورزشی |
48 | Mokhtari, S., & Keshishian Siraki, G | تأثیر قدرت نرم دیپلماسی ورزشی بر روابط ایران و آمریکا: مطالعه موردی دیپلماسی کشتی | 2022 | قدرت نرم و دیپلماسی ورزشی |
49 | Razmara,T.& Khodamoradpoor,M | بررسی رهبری اخلاقی به عنوان راهبردی جدید برای حکمرانی خوب در ورزش | 2022 | حاکمیت در ورزش |
50 | Peymanfar, M. H., Elahi, A., Sajjadpour, S. M. K., & Hamidi, M. | تبیین دیپلماسی ورزشی با استفاده از پارادایم: یک مطالعه کیفی | 2019 | دیپلماسی ورزشی |
51 | Bagheri, Y., Shariati Feizabadi, M., & Nazarian, A | مدلسازی ساختاری تفسیری ISM) ) مولفه های دیپلماسی ورزشی. | 2016 | دیپلماسی ورزشی |
52 | Sajjadpour, S. M. K., & Vhidi, M | دیپلماسی عمومی جدید: چارچوب مفهومی و عملی | 2011 | دیپلماسی ورزشی |
جدول2 - پژوهش های داخلی با موضوع دیپلماسی ورزشی، قدرت نرم حاکمیت و سیاست در ورزش
یافته ها
امروزه ورزش در قالب یک قدرت نرم می تواند به عنوان یک ویژگی مثبت به جای فریب و پنهان کاری نقش مهمی را در داخل کشور خود و در ترویج تفاهم و دوستی و از بین بردن مناقشات و تعصبات بینالمللی ایفاء کند. ورزش شویی در لفافه قدرت نرم برای رسیدن به اهداف حاکمیت سیاسی مطلوب در چارچوب قوانین بین المللی به طور فزاینده ای علی رغم دخالت ها و دستورات سیاسی و اقتصادی دولت ها نیازمند برخورداری از اعتماد و شفافیت بین المللی و رعایت منشور حقوق بشر است. بنابراین ورزش شویی می تواند به فرصت های ارزشمندی برای بعضی دولت ها تبدیل گردد تا ایدئولوژی خود و تصویر یک ملت صلح آمیز و موفق را پیش ببرند.
یافته های تحقیق نشان داد از 52 منبع مورد استفاده و مرتبط با پژوهش حاضر؛ 45 مورد استناد به پژ.هش های خارجی با10 مورد(22درصد) مرتبط با شست و شوی ورزشی(ردیف های 1 الی 10 جدول) 16 مورد(34 درصد) مرتبط با قدرت نرم در ورزش(ردیف های11 الی 26 جدول) و 19 مورد(42 درصد) مرتبط با سیاست و حاکمیت در ورزش(ردیف های27 الی45جدول) و 7 منبع مورد استفاده داخلی و مرتبط با پژوهش حاضر؛ 5 مورد مرتبط با دیپلماسی ورزشی(72درصد)؛1 مورد قدرت نرم(14درصد) و 1 مورد حاکمیت سیاسی(14درصد) استخراج و مورد مطالعه قرار گرفتند. منابع و داده ها در بازه زمانی 1994 الی 2023 مورد بررسی و مطالعه قرار گرفته شد.بر اساس نتایج تحقیقات، امروزه ورزش شویی صرفاً به عنوان روش جدیدی در قالب تبلیغات نقش بازی می کند و به طور فزاینده ای برای توصیف پیام های نادرست یا مخربی از آن استفاده می شودAuerbach &Castronovo, 2013)). همچنین تحقیقات نشان داد هر چند قدرت نرم با ورزش شویی از نظر مفهومی همپوشانی دارد و اهرمی برای درک شستشوی ورزشی (Boykoff,2022) و بر مبنای همکاری و تعامل سازنده استواراست (Joseph Nye,2004) ولی در مقابل دولت های مستبد با توسل به ورزش شویی در ظاهر به دنبال مشروعیت بخشیدن به حاکمیت سیاسی خود در صحنه جهانی هستند و در عین حال ملیگرایی را تحریک و توجه را از مشکلات مزمن اجتماعی و مشکلات حقوق بشر در جبهه داخلی منحرف میکنندBoykoff,2022)). همچنین نتایج حاکی از آن است صلحسازی از طریق مکانیسم هایی چون قدرت نرم، سیاست ورزشی، اعتماد سازی، آشتی، ادغام و ضد نژادپرستی امکانپذیر است و رویدادهای ورزشی به عنوان بک قدرت نرم می تواند به عنوان وسیله ای برای ایجاد اعتماد بین دولت های متخاصم مورد استفاده قرار گیرد Nygård & Scott Gates,2013)). در ادامه نتایج تحقیق ، ورزش شویی در قرن بیست و یکم با قدرت تمام خود را نشان داد و شکاف بین حرف و عمل در دنیای ورزش را برجسته تر کرد Boykoff,2022)). با این وجود، اگرچه بسیار دشوار به نظر می رسد ولی شواهد حاکی از آن است در شرایط مناسب، میزبانی یک رویداد ورزشی میتواند تغییرات دموکراتیکی را در میان دولت ها به وجود بیاورد و بر اساس نتایج لرد43 (2014) برگزاری جام جهانی فوتبال 1978 در آرژانتین عاملی حیاتی برای دموکراتیک شدن آرژانتین در دهه آینده بود و برگزاری بازی های المپیک تابستانی 1988در سئول پایان رژیم دیکتاتوری چون دو هوان را به دنبال داشت. کریستف44(2021) معتقد است رویدادهای ورزشی در شکل ورزش شویی به مردم کشورها فرصت بهتری برای ابراز عقیده خود میدهند هر چند که ورزش شویی به حکومت های استبدادی این امکان را میدهد تا چهره خود را بشویند، ولی در مقابل به مردم کشورهای خود این فرصت را نیز میدهند که وضعیت و چهره خود را به گونهای دیگر به سراسر جهان نشان دهند بر اساس نتایج پژوهش روان45 (2015) ورزش شویی علی رغم نقش منفی که در سطح داخلی و بین المللی می تواند داشته باشد تأثیرات عظیم و متعالی را می تواند بر فرهنگ و جامعه داشته باشد برای مثال ورزشکاران و برخی اشخاص خاص مانند محمد علی کلی پیشنویس جنگ ویتنام را رد کرد یا نلسون ماندلا با پوشیدن پیراهن تیم راگبی اسپرینگبوک در جام جهانی راگبی 1995 زمینه های تغییرات مثبت سیاسی از طریق ورزش را توانستند بر دولت ها تحمیل نمایند. طبق نتایج التوقی و هنری46 (2008) قبل از پایان جنگ سرد حاکمیت ورزش به طور سنتی تحت تسلط مجموعه ای از کشورهای غربی و کشورهای بلوک شرق چون اتحاد جماهیر شوروی بود و کشورهایی چون آفریقا و آسیا نقش مهمی در اخذ تصمیم های های جهانی در حوزه ورزش نداشتند ولی آمارا47 (2008-2012) به این موضوع اشاره دارد که این مسئله به گونه ای تأثیرعمیقی بر حاکمیت ورزش در برخی از کشور ها از جمله کشورهای عربی به جای گذاشت و بر طبق نظرات محققانی چون دورسی48(2015) ، براناگان و جولیانوتی49(2018) کشورهای عربی حوزه خلیج فارس تلاش ها و موفقیت هایی را در برگزاری رویدادهای ورزشی چون میزبانی جام جهانی فوتبال 2022 توسط کشور قطر به دنبال داشت که این اقدام تلاشی برای ارتقای تصویر و وجهه ملی چنین کشورهایی از طریق استراتژی قدرت نرم است و از نظر سویلند50 (2020) اخیراً به طور باورنکردنی کشور قطر به دلیل استفاده از سیستم کافلا51 و رفتار آنها با کارگران مهاجر مورد انتقاد قرار گرفته شد که همزمان با این رفتار کشور قطر اقدام به انتشار تصاویر مهمی از بازی های تیم های ملی نروژ یا آلمان کرد که این اقدام موجب سرازیر شدن سیلی از انتقادات علیه کشور قطر گردید که این موضوع هزینه مهمی از نظر اعتبار برای قطر داشت و این رفتار نوعی ورزش شویی کشور قطر را نشان می دهد. از دیدگاه نایگارد و اسکات گیتس52(2013) ورزش به عنوان بخشی از دستور کار قدرت نرم، ارزشها، فرهنگ و تصویر کشور میزبان را به نمایش میگذارند و از این طریق، در حالت ایدهآل، سرمایهگذاران، گردشگران و توجه جهان را به خود جلب میکنند. طبق نتایج پژوهش حسین آل خلیفه53(2021) اگرچه ورزش به طور فزاینده ای به عنوان یک کانال منحصر به فرد برای قدرت نرم در منطقه شناخته می شود، اما همچنان نیاز به بررسی و انتقاد بیشتری دارد.
آل خلیفه و فارلو54 (2020) معتقدند دستیابی به اهداف سیاسی قدرت بالقوه نرم ورزش در داخل کشور های شورای همکاری خلیج فارس در حال شناسایی و رشد است ولی طبق نظر سویلند (2020) کشورهای حاشیه خلیج فارس بیشترین نمونه های ورزش شویی را در قالب قدرت نرم را داشته اند که نمونه بارز آن کشور قطر است که میزبان جام جهانی فوتبال در سال 2022 خواهد( بود). طبق نتایج پژوهش زیدان55(2019) ورزش شویی در میان کشورهای حوزه خلیج فارس مانند عربستان می تواند به عنوان یک تاکتیک قدرت نرم از یک سو برای مشروعیت بخشیدن به حاکمیت سیاسی مورد استفاده قرار گیرد و از سویی دیگر برای کمک به انحراف توجه از نقض مداوم حقوق بشر، پادشاهی و بحران یمن تعبیر شود.طبق نتایج پژوهش ایکرن و گیرارت56 (2022) اصطلاح حاکمیت در زمینه های ورزشی شکلی از «حاکمیت سیاسی» است. در این نوع حاکمیت دولتها یا نهادهای حاکم به دنبال هدایت سیستم ورزشی برای دستیابی به نتایج مطلوب مورد نظر خود، از طریق فشار اخلاقی، استفاده از انگیزههای مالی یا سایر مشوقهای مختلف می باشند تا به شیوههایی، مطابق با نتایج سیاستهای مطلوب خود عمل کنند که طبق نتایج علمی سه نفر از اندیشمندان سیاسی با نام های مک لئود، شیلبری و زیمرز57(2020) مسائل حاکمیت سیاسی ورزش در محیطهای غیرغربی(آفریقا و آسیا) با کاستیها و نقایص حاکمیت ورزش مواجه است و ایکرن و گیرارت (2022) به شکلی بر این باورند حکمرانی ورزش در دهه 2020 از نظمی متفاوت با گذشته برخوردار است و به نوعی افراد غیرغربی (کشورهای حوزه خلیج فارس) را به عنوان اشغالگران(مالکان باشگاه ها و هواداران ) ورزشی سیستماتیک توصیف می کنند. همچنین این محققان برخی کشورهای آسیایی چون هند ، عراق و کویت را به مداخله سیاسی در فعالیت نهادهای ورزشی متهم می کنند که به شکلی استقلال ورزش را به چالش میکشند. در ادامه آلن58 (2011) از رفتارهای واقعی منفی در حاکمیت سیاسی ورزشی به عنوان مشتری گرایی سیاسی (اشکال مربوط به خرید رای) سخن به زبان می آورد که این نوع رفتارها را از ویژگی های جوامع سنتی، غیرغربی وغیر مدرن برمی شمارد. پژوهشگرانی چون جیمنز- مارتینز و اس کی59(2018) براین موضوع متفق القول هستند که دخالت های سیاسی در ورزش چون ورزش شویی اصطلاحی ابداع شده توسط دولت های مستبد است تا از بستر رویدادهای بزرگ ورزشی قدرت نرم خود را افزایش و با استفاده از این موضوع برای نمایش(تبلیغات) کشورهای خود در صحنه جهانی، جذب سرمایه گذاری و ترویج گردشگری و خاموش نمودن انتقادات علیه این کشورها به طور موقت استفاده کنند. چنان که دی ویل و تریف60 (2020) براین باورند برگزاری جام جهانی ۱۹۳۴ در ایتالیای فاشیستی یا بازیهای المپیک تابستانی ۱۹۳۶ در برلین، برای کشورهای مستبدی چون رژیم نازی بستری را فراهم نمودند که از ورزش به شیوهای تبلیغاتی برای تقویت غرور ملی یا نمایش آرمانهای رژیم خود استفاده کنند.در ادامه نای61 (2012) اظهار می دارد استفاده از بستر ورزش(ورزش شویی) توسط دولت ها در قالب قدرت نرم به اعتبار بستگی دارد و زمانی که دولت ها به ورزش فقط نگاهی تبلیغاتی داشته باشند اعتبار از بین می رود. نای(200) در ادامه اظهار می دارد استفاده از ورزش شویی توسط برخی از کشورها برای رسیدن به اهداف سیاسی و شوم منجر به از دست رفتن جاذبه جهانی و قدرت نرم دولت – کشورها می شود. و خاطرنشان کرد که اعتبار تنها عامل مهم در دستیابی به قدرت نرم یک کشور است و اگر کشوری فاقد اعتبار باشد، پیام آنها به بقیه جهان چیزی جز تبلیغات خالص نخواهد بود. همان طورکه منزن ریتر(2010) اظهار می دارد میزبانی المپیک پکن 2008 موفقیت و دستاورد محدوری را برای دولت چین به همراه داشت زیرا دولت چین قادر به کنترل روایت بازی ها (کسب اعتبار)در رسانه های غربی نبود.
بحث و نتیجه گیری
پژوهش حاضر با هدف یافتن پاسخ به موضوعاتی چون دلایل روی آوردن دولت ها به ورزش شویی ؛پیامد های مثبت و منفی ورزش شویی و ارائه راهکارهای لازم انجام شد.بنابراین جهت یافتن کاربردی ترین و بهترین پاسخ بیش از 52 مقاله و منابع مهم از نشریات بین المللی و داخلی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. به علت عدم انجام تحقیقات موثری در حوزه پژوهش حاضر در داخل کشور ایران متاسفانه محققان نتوانستند از نتایج تحقیقات داخلی در حوزه ورزش شویی استفاده چندانی نمایند. بر اساس نتایج تحقیقات می توان گفت مفهوم ورزش شوی امروزه یکی از ابزارها و پدیده های سیاسی برخی کشورها از جمله کشور های حوزه خلیج فارس چون عربستان ، قطر، بحرین و ... می باشد که از این ابزار در داخل یک دستکش مخملی و به عنوان شگرد تبلیغاتی برای رسیدن به اهداف سیاسی و پنهانی خود استفاده می کنند که می تواند با نتایج یافته هایAuerbach &Castronovo, 2013)) و ( Skey,2022) همخوانی داشته باشد. ورزش شویی امروزه در حال حاضر یک نئولوژیسم (واژه نو) رایج است که در مورد انواع خاصی از حکومت ها که به دنبال تقویت یا مدیریت شهرت خود در صحنه بین المللی هستند استفاده می شود. امروزه اصطلاح ورزش شویی برای ارتقای تصویر ملی از طریق استراتژی قدرت نرم است و به عنوان یک تاکتیک برای کمک به انحراف توجه از نقض مداوم حقوق بشر و مبارزه با اعترضات داخلی و بین المللی تعبیر می شود که با نتایج پژوهش های Brannagan & Giulianotti, 2018 & Dorsey, 2015)) و (Zidan,2019) همسویی دارد. امروزه ورزش همراه با رعایت و توسعه ارزش های اخلاقی می تواند به عنوان یک ابزار قدرت نرم در سطح بین المللی و هم در سطح داخلی مورد استفاده قرار گیرد و بسترهایی را برای ترویج صلح،دیپلماسی،گفتگو، اعتماد سازی،آشتی،تحکیم روابط سیاسی،افزایش مشروعیت و رعایت منشور حقوق بشر فراهم ساخته و فرهنگ و تصویریک کشور را به شکل مشروع به نمایش بگذارد و از این طریق توجه جهان را به خود جلب کنند که به شکلی با یافته های (Erik Næss,2023) و (Nygård & Scott Gates,2013) می تواند همخوانی داشته باشد. یکی از دلایلی که دولت ها دمکراتیک کمتر مورد انتقاد قرار می گیرند این است که ورزش را در مسیر درست هدایت می نمایند شاید این یافته به این معنا باشد که کشورهایی که از شاخص های دمکراسی چون شفافیت،آزادی بیان ، نظارت ، بازخواست ،انتخابات آزاد، تکثرگرایی و مشارکت سیاسی - فرهنگی برخوردارند به همان اندازه به پدیده های اجتماعی خود هم چون ورزش احترام بیشتری قائل می شوند چون رسالت و ذات نهایی ورزش بر توسعه ویژگی های انسان دوستانه و دمکراتیک بنا نهاده شده و هیچ گاه اجازه نمی دهند از بستر ورزش به عنوان اهرم و ابزار دستیابی به اهداف سیاسی نامشروع و پنهان کاری و فریب استفاده نمایند. دولت ها از ورزش شویی به عنوان یک قدرت نرم به جای فریب، باید بر اعمال همدلانه ،بشر دوستانه، ایجاد ارتباط مثبت با یک دولت/کشور به جای پنهان کاری تمرکز داشته باشند.
دستیابی به اهداف سیاسی از طریق قدرت نرم ورزش در داخل کشور ها و سطح بین الملل توسط نهادهای حاکم بر ورزش باید بر مبنای پیشگیری از خشونت،برابری جنسیتی، جلوگیری از تبعیض و ترویج مشارکت ورزشی برابر و عادلانه و در راستای توسعه اجتماعی و سیاسی باشد که این یافته می تواند با نتایج تحقیقات(Al-Khalifa, 2021) و(AlKhalifa & Farello ,2020) همسویی داشته باشد. دولتهای غیردمکراتیک یا اقتدارگرا ورزش را به عنوان یک قدرت نرم برای دستیابی به نتایج مطلوب مورد نظر خود، از طریق فشار اخلاقی، استفاده از انگیزههای مالی یا سایر مشوقهای مختلف در راستای همخوانی با سیاستهای مورد نظر خود بکار می گیرند و سرمایهگذاری در بخش ورزش را بر ماهیت مداخله جویانه و سلب استقلال نهادهای ورزشی و نقض منشورهای بین المللی در پیش می گیرند که ارتکاب چنین رفتارهای خلاف قوانین و تفاهم نامه های جهانی، به کرات چنین کشورهایی را از طرف نهادهای بین المللی ورزشی مانند(کمیته بین المللی المپیک و دادگاه عالی ورزش) با تحریم و مجازات مواجه ساخته که این یافته می تواند گواه و شاهدی بر انحراف قدرت نرم ورزش از مسیر اصلی خود باشد که می تواند با نتایجvan Eekeren & Geeraert, 2022)) به شکلی همسویی داشته باشد. متاسفانه ورزش به شکل معکوسی با حاکمیت سیاسی درهم تنیده شده است و «دخالت» دولت ها در انتصاب اعضای نهادهای مرتبط با ورزش، افزایش یا کاهش بودجه فدراسیونهای ورزشی ملی توسط احزاب می تواند به شکلی دیپلماسی(قدرت) سالم ورزشی را با فساد و دستیابی به اهداف سیاسی آمیخته نماید و منجر به یک ورزش شویی غیر مشروع گردد. از سویی دیگر چنان که بایکف62(2022 ) معتقد است ورزش شویی می تواند حاکمان اقتدارگرا را با یک مشروعیت موقت مواجه سازد، اما برای کشورهای میزبان هیچ گونه تضمینی برای موفقیت ندارد. که این یافته ها با نتایج McLaren ,2016)) و (Henry & Nassis 1999; Nassis, 1994 ) همخوانی دارد.
ورزش شویی می تواند از دو رویکرد مثبت و منفی برخوردار باشد. رویکرد مثبت ورزش شویی در شکل دیپلماسی و در نزدیک کردن کشورها به هم و ترویج صلح و آشتی می تواند منجر به برداشتن گام های اساسی مثبتی شود. به عنوان مثال در سال 2008، عبدالله گل ، رئیس جمهور وقت ترکیه، دعوت سرژ سرکیسیان63همتای ارمنی خود پس از صد سال تنش میان ترکیه و ارامنه به دلیل پاکسازی قومی و اخراج بیش از یک میلیون ارمنی توسط عثمانی ها برای تماشای مسابقه بین تیم های ملی فوتبال ارمنستان و ترکیه پذیرفت و این ژست های حسن نیت از طریق ورزش به باز شدن کانال های دیپلماتیک و مذاکرات جدید منجر گردید. دیپلماسی پینگ پنگ در سال 1971 که در آن بازیکنان تنیس روی میز ایالات متحده و چین با یکدیگر ملاقات کردند و به 23 سال شکست دیپلماتیک پایان داد Qingmin, 2013)). دیپلماسی کریکت بین پاکستان و هند که یوسف رضا گیلانی64 ، نخست وزیر پاکستان پس از چندین دهه سوء ظن، روابط بد، پرتگاه هسته ای و نزدیک به جنگ، دعوت مانموهان سینگ65 نخست وزیر هند را برای تماشای مسابقه مرحله نیمه نهایی جام جهانی کریکت بین دو کشور پذیرفت؛ نشست باراک اوباما، رئیسجمهور وقت ایالات متحده، با رائول کاسترو66، رئیسجمهور کوبا، در ورزشگاه لاتیونامریکانو67 در هاوانا کوبا، در 22 مارس 2016، برای یک بازی نمایشگاهی بین تیم ملی بیسبال کوبا و تامپا بی ریس ( TRUNKOS & HEERE.,2017).ا. و بالاخره دیپلماسی ورزشی کشتی با کمترین هزینه و در مقاطع حساسی منجر به افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران بین سال های 2013-1998 و زمینه تنش زدایی را در مناسبات جمهوری اسلامی ایران و آمریکا فراهم آوردMokhtari & Keshishian Siraki,2022 ) ). رویکرد مثبت ورزش شویی گاهاً در کشورهای قتدارگرا فرضی نیز رخ می دهد جایی که حاکمان از طریق میزبانی رویدادهای بزرگ، تغییرات اجتماعی زیادی همچون ترویج مشارکت ورزشی در بین دختران و زنان در کشورهای حوزه خلیج فارس را اعمال می کنند که این یافته با نتایج(Al-Khalifa,2021) همخوانی زیادی دارد. در مقابل تغییرات مثبت دیپلماسی ورزشی؛ ورزش شویی منفی می تواند پیامدهای مادی و مخربی را به دنبال داشته باشد و حتی می تواند به شعله ور شدن جنگ کمک کند. قطع تمامی روابط دیپلماتیک و حمله هوایی و جنگ 100 ساعته السالوادور به هندوراس به دلیل سه بازی مقدماتی جام جهانی برای راهیابی به جام جهانی1970مکزیک در ماه ژوئن سال 1969 با 2 تا 6 هزار کشته با نام مستعار "جنگ فوتبال68 TRUNKOS & HEERE.,2017))؛ بازی های المپیک 1936 برلین، دقیقاً 3 سال قبل از شعله ور شدن جنگ جهانی دوم هیتلر و رژیم نازی و تلاش برای نمایش برتری آلمان و آریایی ها Zidan, 2022)) ؛ میزبانی جام جهانی فوتبال 1978 آرژانتین به دلیل سابقه ضعیف حقوق بشرکه با کودتای نظامی حمایت میشد،جهت ماندن در قدرت دست به جنایتی از جمله کشتار بین 10000 تا 30000 نفر در کمپین معروف به(Guerra Sucia) کمپین بدنامی که از سال 1976 تا 1983 توسط دیکتاتوری نظامی آرژانتین علیه مخالفان سیاسی مظنون به جناح چپ در جنگ کثیف (1976-1983) بود انجام شد Ellis, 2020)) و در نهایت جدیدترین و بحث برانگیزترین مورد ممکن است بازی های المپیک زمستانی 2022 چین در پکن باشد(بود). این رویداد بزرگ قرار بود نمایش نمادین صلح و وحدت جهانی باشد. با این حال دولت چین به دلیل بازداشت غیرانسانی مسلمانان اویغور در منطقه سین کیانگ، سرکوب سیاسی بر هنگ کنگ و تایوان همسایه و ناپدید شدن ستاره تنیس پنگ شوآی (پس از متهم کردن یک مقام چینی به تجاوز جنسی) مورد انتقاد قرار گرفته است (Dooley, 2022; Zidan,2022).
امروزه اشکال جدیدی از ورزش شویی که بحثبرانگیز است در حال ظهور است. مثلا حکومت های اقتدارگرا ( بعضی کشورهای حوزه خلیج فارس) به تیمها و لیگهای کشورهای دموکراتیک جهت جلوگیری از ورشکستگی کمک های مالی مانند سرمایهگذاری در ورزش کشورهای دیگر علی الخصوص فوتبال اروپا (خرید منچسترسیتی) ، راهاندازی باشگاههای دیگری در استرالیا، ژاپن و اسپانیا اهداء می نمایند دلیل این همکاری با توجه به یافته های تحقیق حاضر می تواند این موضوع باشد که ورزش شویی می تواند در هر دو فضای سیاسی اقتدارگرا و دموکراتیک ظاهر شود چون این یک رابطه متقابل اجتماعی است که مخاطبان متعددی، چه بین المللی و چه داخلی را درگیر می کند و میتواند مسیرهای اجتماعی سیاسی و اقتصادی هر دو نوع رژیم های استبدادی و دموکراتیک و همچنین رژیمهایی که در بین آنها ویژگیهای هر دو را نشان میدهند تا حدی با یکدیگر هماهنگ کندکه با نتایج Sleightholm, 2018)) می تواند همخوانی داشته باشد.
در این خصوص تجزیه و تحلیل ورزش شویی چه در دولت های اقتدارگرا و چه دمکرات مستلزم معرفت شناسی رابطه ای و نیازمند شناخت از زمینه سیاسی است که وابسته به متغیرهای منظم و قابل اندازه گیری است. رویکرد منفی ورزش شویی از یک میراث گران بها برای اهداف غیراخلاقی استفاده می کند و در نتیجه آن را تحقیر می کند. همچنین میتواند شرکتکنندگان در ورزشها مانند هواداران، حامیان و ورزشکاران و ... را درگیر این پدیده نماید. دولت های حامی ورزش شویی به شکلی از آشفتگی ساختاری،حاکمیتی و فقدان مشروعیت رنج می برند و در پی آن هستند موقعیت خود را با توسل به ورزش برای مهم یا مشروع جلوه دادن در صحنه جهانی به نمایش بگذارند. استراتژیهایی برای مقاومت در برابر دولت های حامی ورزش شویی وجود دارد ولی کاربرد این استراتژی ها کار آسانی نیست و هزینه ها و خطرهای سنگینی به دنبال دارد.
از پیامدهای منفی ورزش شویی در سطح داخلی و بین المللی به مخاطره انداختن یکپارچگی ورزش، گسترش و تداوم بی عدالتی و عادی سازی تخلفات اخلاقی از طریق ورزش است و این رویکرد منفی ورزش شویی عناصر ارزشمند ورزش را برای دستیابی به اهداف فاسد می کند. پیشنهاد می شود مسئولیت ها و تعهدهای اخلاقی چون مقاومت (عدم مشارکت یا همدستی در باشگاه یا تیم ها و تغییر مشارکت) در برابر ورزش شویی در میان ورزشکاران، مدیران ، مربیان ، هواداران و تمامی کسانی که به نحویی با ورزش در گیر هستند توسعه و ترویج داده شود و قبل از استخدام و بکارگیری مربیان و مدیران در تیم ها و سازمان های ورزشی آزمون های آمادگی(شایستگی اخلاقی) را از آن ها به عمل آورد. مدیران ورزش و محققان آینده باید خود را در زمینه هایی مانند اخلاق شخصی، تاریخ و سیاست، تنوع و تفکر انتقادی آموزش دهند تا حساس باشند و خودآگاهی را برای مسائل اجتماعی پیچیده توسعه دهند. رهبران ورزشی باید فعالانه در بحث شرکت کنند، به نظرات مختلف گوش دهند و حقایق و اطلاعات نادرست (اخبار جعلی) را از هم متمایز کنند. افراد درگیر در فعالیت های ورزشی باید در هنگام اجرای تصمیمات و استانداردها اصول اخلاق حرفه ای و فردی بالایی را رعایت کنند و برای رویارویی شجاعانه با پیامد آن آماده باشند. در نهایت حتی اگر ورزش شویی اجتناب ناپذیر باشد می توان بسترهای مثبت این پدیده همچون عدالت،شفافیت،نظارت , رعایت حقوق بشر و ... را توسط مجریان و سازمان های مربوطه فراهم آورد تا بتوان تغییرات مثبت در کشورهای میزبان را مشاهده نمود. در سطح بین المللی پیشنهاد می شود سیاستها و تحریم های بازدارنده، مؤثر و محکمی برای دولت ها ، مقامات و شرکتکنندگان در ورزش به کار گرفته شود و نظارت های خاص و دائمی توسط نهاد های حاکمه بین المللی ورزشی چون دادگاه عالی ورزش،کمیته بین المللی المپیک،فدراسیون های بین المللی ، مرکز بین المللی امنیت ورزشی و سازمان های جهانی حقوق بشر بر فعالیت های دولت ها و اشخاصی که به شکلی با ورزش شویی و سازمان های ورزشی ارتباط دارند صورت گیرد.بدون شک چنین راهکارهایی ورزش را آسیبهای اخلاقی،مادی،سیاسی و فرهنگی دور میسازد. در پایان محدودیتی که ممکن بود در نهایت نتایج این مطالعه را تحت تاثير قرار داده باشد، عدم دسترسی محقق به نتایج تحقیقات در حوزه ورزش شویی در کشور ایران بود که البته امید است پژوهش حاضر نتایج مثبتی را برای دست اندرکاران و مقامات ورزش ایران عزیزمان به ارمغان بیاورد.
منابع
- Alekseyeva, A. (2014). Sochi 2014 and the rhetoric of a new Russia: Image construction through mega-events. East European Politics, 30(2), 158–174. https://doi.org/10.1080/21599165.2013.877710
-Al-Khalifa, H. and Al-Khalifa, D. (2021). We’re all in this together: Perspectives from within the GulfCooperation Council Women’s Games’, International Review for the Sociology of Sport, pp. 1–16.
- Al-Khalifa, H. (2021). Khaleejizing Change: Women, Sport, and Development in the Arabian Gulf (Doctoral Dissertation).Loughborough University,United Kingdom. file:///C:/Users/Soheil%20System/Downloads/Thesis_Al_khalifa_2021_HK.pdf
- AlKhalifa, H. and Farello, A. (2020). ‘The soft power of Arab women’s football: changing perceptions and building legitimacy through social media’, International Journal of Sport Policy and Politics, 13(2), pp. 241–257. https://doi.org/10.1080/19406940.2020.1854327
- Allen, H (2011). ‘Clientelism’, Annual Review of Political Science, vol. 14, no. 1, pp. 289–310. doi:10.1146/annurev.polisci.031908.220508
- Al-Tauqi, M & Henry, I (2008). ‘The Historical Development of Olympic Solidarity: Evaluating Alternative Perspectives’, International Journal of History of Sport, vol. 25, no. 3, pp. 355–69.
- Amara, M. (2008). ‘The Muslim World in the Global Sporting Arena’, The Brown Journal of World Affairs, vol. 14, no. 2, pp. 67–76. DOI: https://doi.org/10.26300/vjp2-pp77
-Arnaud P and Riordan J (Eds) (2013). Sport and International Politics: Impact of Facism and Communism on Sport. London: Routledge. https://www.amazon.com/Sport-International-Politics-Impact-Communism/dp/0419214402
-Auerbach J and Castronovo R (Eds) (2013). The Oxford Handbook of Propaganda Studies. Oxford: Oxford University Press. https://doi.org/10.1093.
- Bagheri, Y., Shariati Feizabadi, M., & Nazarian, A. (2016). Interpretative Structural Modeling (ISM) of Sport Diplomacy Components. Journal of Sport Management, 8(5), 797-821. (Persian) .
https://ensani.ir/file/download/article/20170612101046-9569-278.pdf
- Bakhshi Chenari, A. R., Godarzi, M., Sajjadi, S. N., & Jalali Farahani, M. (2021). Identify and Prioritizethe Effective Factors of Sport Diplomacy Development in Islamic Republic of Iran’s Foreign Policy.Sport Management and Development, 10(1), 91-100. (Persian) https://jsmd.guilan.ac.ir/article_5046.html
- Brannagan, PM & Giulianotti, R (2018). ‘The Soft Power-Soft Disempowerment Nexus: The Case of Qatar’, International Affairs, vol. 94, no. 5, pp. 1139–57. doi:10.1093/ia/iiy125
- Chadwick S (2022). From utilitarianism and neoclassical sport management to a new geopolitical economy of sport. European Sport Management Quarterly 22(5): 1–20.DOI:10.1080/16184742.2022.2032251
- Canzano, J. (2022, April 12). BFT interview: Sen. Ron Wyden [John Canzano BFT Podcast]. https://soundcloud.com/kxtg-the-bald-facedtruth/bft-interview-sen-ron-wyden-1
- cherry M (2018). Corporate social responsibility and crowdwashing in the gig economy. Louis University Law Journal 63: 1. https://core.ac.uk/download/pdf/234183609.pdf
- Di Francesco, M 2020, ‘A Signal Failure: Sports Grants, Public Servants, and Traffic Lights’, Australian Journal of Public Administration, vol. 79, no. 4, pp. 584–91. doi:10.1111/1467-8500.12434
-De Waele, J-M. and Trif, A. (2020), Introduction: soccer under authoritarian regimes, Soccer & Society (21:6, 625-628, DOI: 10.1080/14660970.2020.1775048).
- Dorsey, JM 2015, ‘How Qatar Is Its Own Worst Enemy’, International Journal of the History of Sport, vol. 32, no. 3, pp. 422–39. doi:10.1080/09523367.2015.1008212
- Dubinsky, Y. (2019). From soft power to sports diplomacy: a theoretical and conceptual discussion. Place Brand Public Dipl 15, 156–164. https://doi.org/10.1057/s41254-019-00116-8
- Downing, M, Leopkey, B, & Smith, L (2018). ‘Governance in Sport: A Scoping Review’, Journal of Sport Management, vol. 32, no 5, pp. 438–51. doi:10.1123/jsm.2018-0032
- Elsborg, S.(2022,).Sporten er en Yndet Arena til Politiske Budskaber. Politiken Historie. https://politikenhistorie.dk/art8609624/ Sporten-er-en-yndet-arena-til-politiske-budskaber.
- Erturan-Ogut, EE & Sahin, MY.(2014). ‘Political Clientelism in Turkish Sports Federations’, European Sport Management Quarterly, vol. 14, no. 5, 556–66. doi:10.1080/16184742.2 014.950307
- Francis M (2022). Politics and Government Chair Boykoff Speaks Out Against IOC, Beijing Games | Pacific University, accessed 03/05/22, https://www.pacificu.edu/about/media/politics-andgovernment-chair-boykoff-speaks-out-against-ioc-beijing-games.
Ghanbari, A., Honari, H., Salimi, H., & Ghafouri, F. (2023). Developing Sports Diplomacy Paradigm of Foreign Policy in Iran. Journal of New Studies in Sport Management,4(2), 740-751. (Persian)
.doi: 10.22103/JNSSM.2023.20936.116
- Grix, J., & Kramareva, N. (2017). The Sochi winter Olympics and Russia’s unique soft power strategy. Sport in Society, 20(4), 461–475. https:// doi.org/10.1080/17430437.2015.1100890
- Grix, J & Brannagan, P (2016). 'Of mechanisms and myths: conceptualising states’ “Soft Power” strategies through sports mega-events', Diplomacy and Statecraft, vol. 27, no. 2, pp. 251-272. https://doi.org/10.1080/09592296.2016.1169791
- Grix, J. and Lee, D. (2013) ‘Soft Power, Sports Mega-Events and Emerging States: The Lure of the Politics of Attraction’, Global Society, 27(4), pp. 521–536. https://doi.org/10.1080/13600826.2013.827632
- Hans Erik Næss(2023). A figurational approach to soft power and sport events. The case of the FIFA World Cup Qatar 2022. The History, Culture and Sociology of Sports ,Volume 5 - 2023 | https://doi.org/10.3389/fspor.2023.1142878
- Harvey, D. (2001). Globalization and the ‘spatial fix.’ Geographische Revue, 2, 23–30.https://d-nb.info/1217929630/34
- Henry, I Nassis, P (1999). ‘Sport, Policy and Clientelism in Contemporary Greece’, International Review for the Sociology of Sport, vol. 34, no. 1, pp. 43–58. https://doi.org/10.1177/101269099034001004
- Jiménez-Martínez C. & Skey, M. (2018). How repressive states and governments use ‘sportswashing’ to remove stains on their reputation (The Conversation).
- Joseph Nye, (1998). ‘Bound to Lead: The Changing Nature of American Power’; Robert Keohane and Joseph Nye, Power and Interdependence in the Information Age, Foreign Affairs, 77/5, pp. 81-94.
Joseph Nye, (2002). ‘The Information Revolution and American Soft Power’, Asia-Pacific Review, 9/1, pp. 60- 76. https://doi.org/10.1080/13439000220141596.
- Jules, B(2022). Toward a Theory of Sportswashing: Mega-Events, Soft Power, and Political Conflict, Sociology of Sport Journal, Volume 39: Issue 4,pp342–351DOI: https://doi.org/10.1123/ssj.2022-0095,
- Keys, B.J. (2019). Reframing human rights: Amnesty International, Human Rights Watch, and international sport. In B.J. Keys (Ed.), The ideal of global sport: From peace to human rights (pp. 109–135). University of Pennsylvania Press. https://www.amazon.com/Ideals-Global-Sport-Pennsylvania-Studies/dp/0812251504.
-Korneeva, V. A. (2016). The politicization of sports as a soft power public resource. Indian Journal of Science and Technology, 9(29), 1-7.
- Kramareva, N., & Grix, J. (2018). ‘War and peace’ at the 1980 Moscow and 2014 Sochi Olympics: The role of hard and soft power in Russian identity. The International Journal of the History of Sport, 35(14), 1407–1427. https://doi.org/10.1080/09523367.2019.1610400.
- Kristof, N. (2021). Here’s How to Handle the ‘Genocide Olympics’ in Beijing. The Olympiad gives us leverage. Let’s use it. (The New York Times). https://www.nytimes.com/2021/04/07/opinion/beijing-olympics-boycott.html
- Kyle Fruh, Alfred Archer & Jake Wojtowicz (2023). Sportswashing: Complicity and Corruption, Sport, Ethics and Philosophy, 17:1, 101-118, DOI: 10.1080/17511321.2022.2107697 https://doi.org/10.1080/17511321.2022.2107697
- Lenskyj, J. H. (2020). The Olympic Games: A Critical Approach. Bingley: Emerald Publishing. DOI:10.1108/9781838677732
- Lord, A.(2014). A Game Changer; Mega-Sporting Events, Illiberal Regimes, and Political Liberalization (New York, CUNY City College).https://academicworks.cuny.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1303&context=cc_etds_theses
- Manzenreiter W (2010). The Beijing games in the western imagination of China: The weak power of soft power. Journal of Sport and Social Issues 34(1): 29–48. https://doi.org/10.1177/0193723509358968
- Marquis C, Toffel M and Zhou Y (2016). Scrutiny, norms, and selective disclosure: A global study of greenwashing. Organization Science 27(2): 483–504.http://nrs.harvard.edu/urn-3:HUL.InstRepos:27419737
- McLeod, J, Shilbury, D & Zeimers, G (2020).‘An Institutional Framework for Governance Convergence in Sport: The Case of India’, Journal of Sport Management, vol. 35, no. 2, pp. 144–57. doi:10.1123/jsm.2020-0035
- McLaren, R (2016). ‘Richard H. McLaren, O.C. Independent Person: Wada Investigation of Sochi Allegations’, The Independent Person 2nd Report, December 9.
https://www.wada-ama.org/en/resources/mclaren-independent-investigation-report-part-i
-Michael Skey(2022). Sportswashing: Media headline or analytic concept? International Review for the Sociology of Sport, School of Social Sciences & Humanities, Loughborough University, Epinal Way, Loughborough,p1-16, DOI: 10.1177/10126902221136086.
- Mokhtari, S., & Keshishian Siraki, G. (2022). The Impact of the Soft Power of Sports Diplomacy on Iran- US Relations: A Case Study of Wrestling Diplomacy (1998 – 2013). International And Political Research Quarterly, 14(51), pp. 89-100. (Persian)..https://journals.iau.ir/article_696537.html
- Moyn, S. (2018). Not enough: Human rights in an unequal world. Harvard University Press.
https://www.amazon.com/Not-Enough-Human-Rights-Unequal/dp/0674737563
- Murphy, K (2020).‘Bridget McKenzie Resigns Following Sports Rorts Affair’, Guardian, February 2.
-Murray S (2018). Sports Diplomacy: Origins, Theory and Practice. London: Routledge.
https://doi.org/10.4324/9781351126960
- Murray S and Pigman G (2014). Mapping the relationship between international sport and diplomacy. Sport in Society 17(9): 1098–1118: DOI:10.1080/17430437.2013.856616
- Nassis, P (1994). Analysis of Sports Policy in Greece, Through a Strategic Relations Perspective 1980-93, Dissertation, Loughborough University, Loughborough.file:///C:/Users/Soheil%20System/Downloads/Thesis-1994-Nassis.pdf
- Nye, J.S., Jr. (2004). Soft power: The means to succeed in world politics.Public Affairs
https://www.amazon.com/Soft-Power-Means-Success-Politics/dp/1586483064
- Nye J (2012). China And soft power. South African Journal of International Affairs 19(2): 151–155
- Nygård, S. (2015). VM-vertene har kjøpt seg landslag for fantasisummer [The world cup host have bought a national team for fantasy sums]. Tv2. Retrieved from https://www.tv2.no/a/6423544/
- Peymanfar, M. H., Elahi, A., Sajjadpour, S. M. K., & Hamidi, M. (2019). Explaining of sports diplomacy by using the paradigm: a qualitative study. Sport Management Journal, 11(1), 59-75. (Persian),
- Razmara,T. & Khodamoradpoor,M,(2022). Investigating ethical leadership as a new strategy for a good governance in sports, knowledge management in sports, Islamic Azad University, Sanandaj branch,3(2),35-49.
doi: 10.30495/kmsj.2022.1971247.1050
-Roussel, C. (2021). Advocacy and sports: Human rights in Bahrain. http://repositori.uji.es/xmlui/bitstream/handle/1023 4/194798/TFM_2021_LarmoireC.pdf?sequence=1
- Sajjadpour, S. M. K., & Vhidi, M. (2011). New public diplomacy: Conceptual and practical framework. POLITICAL QUARTERLY, 41(4), 77-95. (Persian).file:///C:/Users/Soheil%20System/Downloads/71613900405.pdf
-Silk, M., & Andrews, D.L. (2012a). Sport and the neoliberal conjuncture: Complicating the consensus. In D.L. Andrews& M. Silk (Eds.), Sport and neoliberalism: Politics, consumption, and culture (pp. 1–19). Temple University Press. https://tupress.temple.edu/books/sport-and-neoliberalism
- Silk, M., & Andrews, D.L. (2012b). The governance of the neoliberal sporting city. In D.L. Andrews& M. Silk (Eds.),(2012). Sport and neoliberalism: Politics, consumption, and culture (pp. 127–142). Temple University Press. https://tupress.temple.edu/books/sport-and-neoliberalism
- Skey, M. (2022). Sportswashing: Media headline or analytic concept? International Review for the Sociology of Sport, 0(0). https://doi.org/10.1177/10126902221136086
- Sleightholm, M (2018). ‘Middle East Ownership in European Football Sports Industry Series’, Sport Industry Insider: Middle East Sport Business News, November 14.
https://sportindustryseries.com/sports-industry-insider/middle-east-ownerhsip-in-european-football/
- Siano A, Vollero A, Conte F, et al. (2017). “More than words”: Expanding the taxonomy of greenwashing after the Volkswagen scandal. Journal of Business Research 71: 27–37.
http://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S0148296316306154
- Smith, R (1999). ‘Visible and Invisible Cultures of Parliamentary Ethics: The ‘sports Rorts’ Affair Revisited’, Australian Journal of Political Science, vol. 34, 1, pp. 47–62. doi:10.1080/10361149950452
-•Søyland, HS (2020). Qatar’s sports strategy: A case of sports diplomacy or sportswashing? (University Institute of Lisbon). https://repositorio.iscte-iul.pt/bitstream/10071/22176/1/master_havard_stamnes_soyland.pdf.
--Trunkos, J., & Heere, B. (2017). Sport Diplomacy: A Review of How Sports Can be Used to Improve International Relations. In M. Sam, S. Jackson, R. Baker, & C. Esherick, Case Studies in Sport Diplomacy. FIT Publishing.https://www.researchgate.net/publication/327680234_Sport_Diplomacy_A_Review_of_How_Sports_Can_be_Used_to_Improve_International_Relations
- Vincent, R. (2015). Baku 2015: After FIFA and Qatar scandals, Azerbaijan should not be given a fig leaf for political repression. International Business Times. https://www.ibtimes.co.uk/baku-2015- after-fifa-qatar-scandals-azerbaijan-should-not-be-given-fig-leafpolitical-1505606
- Wexler L (2013). Extralegal white washes. DePaul Law Review 61(3): 817–856.
- Wittrock, B (2002). ‘Modernity: One, None, or Many? European Origins and Modernity as a Global Condition’, in S Eisenstadt (eds), Multiple Modernities, Transaction Publishers, London.
- Wolfe, S.D. (2016). A silver medal project: The partial success of Russia’s soft power in Sochi 2014. Annals of Leisure Research, 19(4), 481–496. https://doi.org/10.1080/11745398.2015.112 2534.
- Wright, T (2020). ‘Sports rorts is in order! The term was invented by the Speaker himself’, Brisbane Times, January 27.
- Zidan, K (2019). ‘Sportswashing: How Saudi Arabia Lobbies the US’s Largest Sports Bodies’, The Guardian, September2https://www.theguardian.com/sport/2019/sep/02/sportswashing-saudi-arabia-sports-mohammed-bin-salman
[1] -نویسنده مسئول(taharazmara@yahoo.com ):09187789058
[2] - Corresponding Author:taharazmara@yahoo.com
09187789058
[3] - soft power
[4] - Sports diplomacy
[5] - Murray
[6] - Grix and Lee
[7] -Arnaud & Riordan
[8] - De Waele & Trif
[9] - Murray
[10] - Pigman
[11] - Manzenreiter
[12] - soft power
[13] - sportswashing
[14] - McLeod, Shilbury & Zeimers
[15] - Political governance of sports
[16] - Manchester City and Paris Saint-Germain
[17] - Mansour bin Zayed Al Nahyan
[18] - National Olympic Committees
[19] - World Anti-Doping Agency
[20] - جنبش سوسیالیست پان هلنیک که بیشتر با نام اختصاری آن PASOK شناخته می شود، یک حزب سیاسی سوسیال دمکراتیک در یونان است. تا سال 2012، این حزب یکی از دو حزب بزرگ کشور همراه با دموکراسی نو، رقیب اصلی سیاسی آن بود،.
[21] - Ros Kelly
[22] - Keating government
[23] - Bridget McKenzie
[24] - Scott Morrison government
[25] - Senator Ron Wyden
[26] - Rebecca Vincent
[27] - اینترنشنال بیزینس تایمز یک روزنامه آنلاین آمریکایی است که پنج نسخه ملی را به چهار زبان منتشر می کند. این نشریه که گاهی IBTimes یا IBT نامیده می شود، اخبار، نظرات و تفسیرهای سرمقاله ای را در مورد تجارت و تجارت ارائه می دهد.
[28] - neologism
[29] - deodorant
[30] - powerbrokers
[31] - عفو بین الملل، 2020
[32] - World Wrestling Entertainment
[33] - International Olympic Committee
[34] - Chun Doo Hwan
[35] - Muhammad Ali Clay
[36] - Nelson Mandela
[37] - Apartheid
[38] - Springbok rugby jersey
[39] - Simon Chadwick
[40] - Jules Boykoff
[41] - Copenhagen Business School
[42] - Fruh et al
[43] - Lord
[44] - Kristof
[45] - Roan
[46] - Al-Tauqi & Henry
[47] - Amara
[48] - Dorsey
[49] - Brannagan & Giulianotti
[50] - Søyland
[51] - (Kafala system ): سیستم کفالا یا اسپانسرشیپ(حامیان مالی)، رابطه بین کارگران خارجی و حامیان محلی آنها را که معمولاً کارفرمای آنها است، تعریف می کند. این در کشورهای شورای همکاری خلیج ( GCC) بحرین، کویت، عمان، قطر، عربستان سعودی و امارات متحده عربی و همچنین اردن و لبنان استفاده شده است.
[52] - Nygard & Scott
[53] - Hussa Al-Khalifa
[54] - AlKhalifa & Farello
[55] - Zidan
[56] - van Eekeren & Geeraert
[57] - McLeod, Shilbury & Zeimers
[58] - Allen
[59] - Jiménez-Martínez & Skey
[60] - De Waele &Trif
[61] - Nye
[62] - Boykoff
[63] - Serzh Sargsyan
[64] - Yousaf Raza Gilani
[65] -- Manmohan Singh
[66] - Raul Castro
[67] - Lationamericano in Havana
[68] -: Football War جنگ فوتبال، همچنین به عنوان جنگ 100 ساعته شناخته می شود، یک درگیری نظامی کوتاه بین السالوادور و هندوراس در سال 1969 بود. تنش های موجود بین دو کشور همزمان با شورش در مسابقات مقدماتی جام جهانی فوتبال در سال 1970 بود.