بازآفرینی و خط مشی گذاری فضایی محلات تاریخی با رویکرد حس تعلق به مکان (نمونه موردی:محله فیض آباد کرمانشاه)
الموضوعات :
1 - دانشجوی کارشناسی ارشد طراحی شهری ، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران
2 - استادیار گروه معماری، واحد سنندج، دانشگاه آزاد اسلامی، سنندج، ایران
الکلمات المفتاحية: بازآفرینی, خط مشی گذاری فضایی, حس تعلق مکان, محله فیضآباد کرمانشاه,
ملخص المقالة :
امروزه شهرها به سرعت در حال رشد میباشند، اما در این بین ارتباط میان شهروندان و شهرها پیچیده تر شده است. محلات شهری ویژگی های متفاوتی پیدا کرده اند و محلات قدیمی شهرها به دلیل عدم رشد همپای شهر، نقشها و جایگاه خود را از دست داده اند. شهروندان خود را منفک از محلات میدانند و محلات هم تهی از هویت شده اند. به عبارتی دیگر حس تعلق به مکان که با میزان حضور انسان در محیط در ارتباط می باشد در محلات سنتی کم رنگ شده است این حضور صرفنظر از دلیل آن صرفاً یک جنبه کمی برای بیان اعداد و ارقام نیست بلکه جنبه ای کیفی نیز دارد که به دلیل علت های حضور انسان در مکان و فضاهای شهری برمی گردد. در این میان طراحی شهری با ارائه الگوهای مناسب می تواند حس تعلق به مکان را نزد شهروندان ارتقا دهد. هدف این پژوهش بررسی نقش بازآفرینی مرکز محله فیض آباد کرمانشاه با رویکرد حس تعلق به مکان میباشد. در فرایند انجام پژوهش در مرحله اول مطالعات اسنادی انجام شده و مؤلفه ها و شاخص های اصلی پژوهش استخراج شده است. در نهایت مدلی از پژوهش مشخص شد که نشان میدهد میان برخی از ویژگی های اجتماعی از جمله مدت اقامت، علاقمندی، تنوع عملکردی و عناصر طبیعی و حس تعلق مکان رابطه ای معنادار وجود دارد. همچنین، نتایج تحلیل با استفاده از آزمون های پیرسون مشخص نمود که تنوع بخشی به کاربری ها در محله فیض آباد یکی از راهکارهای ارتقای حس تعلق به مکان میباشد.