ابرانسان از دیدگاه نیچه و تأثیر اساطیر یونان بر اندیشههای او
الموضوعات :سیران شریعتی 1 , لطیفه سلامت باویل 2 , سید ایوب نقشبندی 3
1 - دانش آموخته رشته پژوهش هنر دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
2 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی
3 - استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه فرهنگیان کردستان و دانشگاه کردستان
الکلمات المفتاحية: ابرانسان, اومانیسم, اساطیر یونان, نیچه,
ملخص المقالة :
جایگاه اسطوره و نقش آن در شکلگیری ادیان، فرهنگ، تمدن و سنن هر ملتی انکارناپذیر است و در این حیطه، اساطیر یونان باستان به علت نقش محوری انسان و تأثیراتی که بعدها بر ادیان، فلاسفه، مکاتب ادبی و فلسفی از خود برجای گذاشته بسیار چشمگیر است. فردریش ویلهم نیچه در مقام یک فیلسوف همواره فرهنگ و اساطیر یونان را ستایش نموده و در بیشتر آثارش از اسطورههای یونان یاد کرده و ویژگیهای آنان را ستوده است، همچنین ایدههایی همچون ابرانسان و بازگشت جاودان را مطرح کرده است. شاید کسانی که با نیچه آشنایی دارند، بیشتر او را با ایدهی ابرانسان بشناسند. با توجه به مطالعات انجام شده به نظر میرسد شباهتهایی میان اساطیر یونان باستان (نسل سوم اسطیر یونان یعنی پهلوانان)، اصول اومانیسم (طبیعت گرایی، نسبی بودن ارزشها در انسان، خردگرایی) و مفهوم ابرانسان نیچه وجود دارد. این پژوهش برآن است تا به تعریفی جامع از ابرانسان نیچه و یا انسان کامل و برتر از دیدگاه او برسد، سپس با بهرهگیری از اصول اومانیسم، تأثیرپذیری نیچه از اساطیر یونان را مورد بررسی قرار دهد. کلید واژه ها: اومانیسم، ابرانسان، اساطیر یونان، نیچه
_||_