بررسی حساسیت حشرات کامل بالتوری سبز (Chrysoperla carnea (Stephens) (Neuroptera: Chrysopidae به چند حشره کش متداول در شرایط آزمایشگاهی
الموضوعات :آیدا ایوبی 1 , غلامحسین مروج 2 , جواد کریمی 3 , علی جوینده 4
1 - گروه حشره شناسی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
2 - گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
3 - گروه گیاه پزشکی، دانشکده کشاورزی، دانشگاه فردوسی مشهد
4 - بخش گیاه پزشکی، مرکز تحقیقات کشاورزی و منابع طبیعی استان خراسان رضوی
الکلمات المفتاحية: Chrysoperla carnea, Thiodicarb, ایمیداکلوپرید, تیامتوکسام, تیودیکارب و لوفنورون, Imidacloprid, Thiametoxam, Lufenuron,
ملخص المقالة :
بالتوری سبز Chrysoperla carnea یکی از دشمنان طبیعی مهم است که در گلخانه ها برای کنترل برخی از بند پایان گیاه خوار استفاده شده و در اغلب سامانه های کشاورزی فعال است. این شکارگر به دلیل پراکنش جغرافیایی وسیع، سازگاری مناسب با سامانه های کشاورزی، رفتار تغذیه ای، قدرت جستجوگری بالا و امکان پرورش و تکثیر نسبتا آسان در آزمایشگاه یکی از گونه های مهم مورد استفاده در برنامه های کنترل زیستی است. در این تحقیق، اثرات کشندگی چهار حشره کش پرمصرف ایمیداکلوپراید، لوفنورون، تیامتوکسام و تیودیکارب روی حشرات کامل نر و ماده بالتوری سبز در آزمایشگاه به روش تماس با باقی مانده سموم در شرایط دمای 2±25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 10±60 درصد و دوره روشنایی 16ساعت مورد مطالعه قرار گرفت. بر اساس نتایج این بررسی، ترتیب سمیت حشره کش های مورد آزمایش به صورت لوفنورون< تیودیکارب< ایمیداکلوپرید< تیامتوکسام بود. حشرات نر حساسیت بیشتری نسبت به ماده ها به این ترکیبات داشتند. بر اساس شاخص LC50، تیامتوکسام، بیشترین سمیت را نشان داد (83/8=LC50 و 05/73 =LC50 میکروگرم ماده موثر در لیتر به ترتیب علیه حشرات نر وماده). حشره کش لوفنورون، که از گروه بازدارنده های سنتز کیتین می باشد، حتی در غلظت های بالاتر از دز مزرعه ای توصیه شده، روی حشرات کامل هر دو جنس نر وماده کاملا بی اثر بود. نتایج این بررسی نشان می دهد که لوفنورون می تواند به عنوان حشره کشی مناسب در برنامه های کنترل تلفیقی آفات مورد بررسی بیشتر قرار گیرد.