بررسی دین شناختی مساله شر از دیدگاه اسلام و یهودیت
الموضوعات : فقه و تاریخ تمدّنابراهیم قدرتی 1 , محمدرضا عدلی 2 , غلامحسین طریقی 3 , بخشعلی قنبری 4
1 - دانشجوی دکتری ادیان و عرفان، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
2 - عضو هئیت علمی گروه ادیان و عرفان ، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
3 - عضو هئیت علمی گروه ادیان و عرفان، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
4 - عضو هئیت علمی گروه ادیان و عرفان، واحد تهران مرکزی، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية: یهودیت, قدرت خدا, مشیت الهی, اسلام, شر و شرور,
ملخص المقالة :
مساله شر و شرور یکی از مباحث فلسفه دین به شمار می آید و جایگاه آن، مسأله اثبات وجود خدا است. مسئله شر در ادیان و مداهب مختلف به طرق مختلف بررسی شده و ارتباط آن با صفات خداوندی تفسیر گردیده است. در این رساله که با روش تحلیلی- توصیفی و تفسیری انجام شده است هدف بررسی مساله شر از دیدگاه ابن میمون (دین یهود) و امام محمد غزالی در دین اسلام است. بیانات متکلمان یهود همانند ابن میمون نشان میدهد که آنها وجود شرور را به خداوند سبحان نسبت ندادهاند: شری پیدا نمیشود که از بالا نازل شده باشد. اما دانشمندان اسلامی چون امام محد غزالی مسئله شر را جدای از مسئله خلقت الهی ندانسته بلکه وجود آن را زمینه ای برای خیر بالاتر و دوری از شر بزرگتر می دانند و آن را در تطابق با عدالت و حکمت خداوندی می دانند. نتیجه اینکه ابن میمون شر را عدمی می داند و اصل وجود آن را ناشی از عواملی چون جهل و قدرت محدود انسان می داند و شر را بواسظه انسان بودن افراد می داند در حالی که غزالی شر و خیر را با هم آفریده خدا دانسته و اصل وجود شر را عاملی برای رسیدن به خیر بزرگتر و نامعلوم می داند. اسلام وجود شر را به اراده و مشیت الهی می داند و بیان می کند که اگر جن و انس و فرشتگان و شیاطین گرد هم آیند تا ذرهای از ذرات عالم را برخلاف اراده و مشیت الهی بجنبانند، عاجز و ناتوان خواهند بود. غزالی وجود و یا عدم بر ممکنات را ناشی از اراده و قدرت خداوندی می داند و بر بر حدوث عالم به هنگام تخصیص اراده بر وجود یا عدم ممکنات تأکید میکند و اراده خداوندی ویژگیهای هر یک از اشیاء را تعیین میکند و اضداد را مشخص و متمایز میسازد.