نقد تطبیقی نظریّة تجسّم عمل در مثنوی معنوی و گلشن راز
الموضوعات : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسی
1 - استادیار گروه آموزشی ادبیات فارسی عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی ، نقده ، ایران
الکلمات المفتاحية: عمل, تجسّم عمل, جوهر و عرض, تجسّم اندیشه,
ملخص المقالة :
سرنوشت هراسانگیز انسان پس از ترک عالم ظواهر متلوّن و چگونگی پاداش یا کیفر او در قبال اعمالش، یکی از اسرار سر به مهری است که در طول تاریخ، همواره ذهن بشر را به خود مشغول کردهاست. پیش از اسلام، به واسطة برداشتهای متفاوت از این امر، سرنوشتی نامعلومکه اکثراً بر پایة تناسخ استوار بود، پیش روی پیروان ادیان گوناگون ترسیم میشد. امّا ظهور دین اسلام خط بطلانی بر تمام برداشتهای نادرست و خرافهآمیز بود. اسلام، از یک سو باور تناسخ را کاملاً مردود دانسته، از سوی دیگر، فلسفه مرگ و سرنوشت انسان پس از مرگ را با عملکرد او در این جهان گره میزند.بازتاب این طرز نگرش را در قالب بحث تجسّم اعمال، در شاخههای متعدّد علوم اسلامی از تفسیر و کلام گرفته تا فلسفه و عرفان؛ میتوان مشاهده کرد که برخی از فلاسفة اسلامی آن را ردّ کردهاند و برخی دیگر نیز- بویژه در قرون اخیر-، به طرق گوناگون و با استمداد از مباحث فلسفی و کلامی و البتّه با ذکر آیات و احادیث متعدّد و تفاسیر مربوط، آن را به اثبات رساندهاند.این مقاله، با طرح نظرّیة تجسّم عمل و تبیین آن با اصل فیزیکی بقای آثار اعمال انسان ، بازتاب آن را در مثنوی مولانا و گلشن راز شیخ محمود شبستری ؛ مورد بررسی قرار دادهاست.