بررسی انواع عشق در شکرستان محمدمؤمن عرشی براساس مکتب رابرت استرنبرگ
الموضوعات : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسیفاطمه قاسمیان 1 , پوران یوسفی پور 2 , آسیه ذبیح نیا عمران 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد انار، دانشگاه آزاد اسلامی، انار، ایران
2 - استادیارگروه زبان و ادبیات فارسی، واحد انار، دانشگاه آزاد اسلامی، انار، ایران
3 - دانشیار زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور یزد، ایران
الکلمات المفتاحية: حکایت, عشق عرفانی, استرنبرگ, شکرستان, محمدمؤمن عرشی,
ملخص المقالة :
شکرستان از آثار منثور آمیخته به نظم محمد مؤمن عرشی اکبرآبادی )1091) از شاعران و صوفیان قرن یازدهم هجری است. این اثر اندرزی و تعلیمی به تقلید از گلستان سعدی و بهارستان جامی تألیف شدهاست. مؤمن عرشی در باب چهارم کتاب شکرستان تحت عنوان عاشقان شاهد مطلق به بررسی انواع عشق با ذکر حکایت می پردازد. رابرت جی استرنبرگ (تولد 1949 م.) روان شناس شناخت گرای آمریکایی در سال 1978 میلادی نظریه ای دربارۀ عشق ارائه داد به این مضمون که عشق با آفرینش انسان و تداوم بقای او گره خورده است که انسان برای بالا بردن کیفیت زندگی خود نیاز به عشق و تجلی بارقه های تعالی بخش آن در وجود خود دارد. عشق پدیده ای انگیزه آفرین است که به هنگام برآمدن دشواری ها به مثابه سپری از آدمی در برابر مشکلات روزگار پاسداری می کند. مقالۀ حاضر در صدد پاسخ به این پرسش است که کدام یک از اقسام عشق مورد تایید مومن عرشی است؟ نتایج تحقیق نشان می دهد که عشق مدّ نظر مؤمن عرشی، عشق عرفانی، آرمانی و کمال آفرین است.