تحلیل مقولۀ زیبایی در غزلیات فیض کاشانی
الموضوعات : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسیمحمدیوسف پورموسی 1 , کورس کریم پسندی 2 , احمد کریمی 3 , سید حسن سیدترابی 4
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد چالوس، دانشگاه آزاد اسلامی، چالوس، ایران
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی ، واحد چالوس، دانشگاه آزاد اسلامی ،چالوس، ایران.
3 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی ، واحد چالوس، دانشگاه آزاد اسلامی ،چالوس، ایران.
4 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی ، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران.
الکلمات المفتاحية: مکاشفه, دل, زیبایی, فیض کاشانی, جمال الهی,
ملخص المقالة :
یکی از مباحث بنیادین در غزلیات فیض کاشانی، مقولۀ زیبایی است. فیض، با نگرش هستی شناسانه، زیبایی را امری بیرونی و عینی و با نگرش معرفت شناسانه، زیبایی را امری درونی و ذهنی می داند که منبع و منشأ آن ها زیبایی خداوند می باشد که موجبات انگیزش درونی سالکِ طالب را برای رسیدن به جمال الهی فراهم می سازد. این مقاله به روش تحلیلی به واکاوی و تبیین مقولۀ زیبایی در غزلیات ناب فیض کاشانی می پردازد و نیز سیری است در کند و کاوهای کشف و شهودی این عارفِ واصلِ جمالِ الهی دربارۀ تعریف زیبایی، منشأ زیبایی، انواع زیبایی و ... با این برآیند که سالکِ طالب باید از مظاهر جمال و زیبایی های ظاهری و مجازی عبور کند و از آن برای رسیدن به زیبایی حقیقی و شهودِ جمالِ شاهد مقصود پلی بسازد تا آن گاه با زیبایی شگفت آوری روبرو شود که پاینده و جاودانه است، نه به وجود می آید و نه از میان می رود، و آن زیبایی مطلق خداوندی است که آیینۀ دل به تمام و کمال آن را نشان می دهد.