نگاهی انتقادی- تطبیقی به رویکرد «سنّت گرایانة» نظریه ونظریه پردازی ادبی درسه اثر نظری کلاسیک
الموضوعات : فصلنامه تخصصی زبان و ادبیات فارسیمسلم رجبی 1 , مهیار علوی مقدّم 2
1 - دانشجوی دکتری زبان وادبیّات فارسی ، دانشگاه حکیم سبزواری
2 - دانشیار زبان وادبیّات فارسی ، دانشگاه حکیم سبزواری
الکلمات المفتاحية: چهارمقاله, قابوس نامه, بررسی انتقادی - تطبیقی, سنّت گرایی, المعجم,
ملخص المقالة :
سنّت فرهنگی وادبی، مجموعه ای از باورها ،آداب ورسوم و عناصر فرهنگی است که درپهنة تاریخ،از نسلی به نسلی دیگرمنتقل می شودو بیانگر مفاهیم ادبی وهنری است که به مثابة گنجینه هایی ارزشمند ازگذشتگان برجای مانده وبازتابندة فرهنگ واندیشة ملّت هاست. ازاین رو، بین ادبیّات و سنّت ،پیوند تعامل آمیزی وجوددارد و بی گمان در پیدایش ادبیّات، سنّت نقش بسزایی دارد. به رغم این موضوع، متأسفانه تحقیقی که به بررسی سنّت گرایی در آثار کلاسیک ادبی پرداخته باشد تا اکنون کمتر نگاشته شده است . هدف این مقاله، بررسی انتقادی –تطبیقی رویکرد سنّت گرایانه درسه اثرکلاسیک فارسی نظری وعملی نقدادبی،یعنی قابوس نامه ،چهارمقاله و المعجم فی معاییر اشعار العجم است . این بررسی درحوزه های شعرشناسی، وظایف شعر و شاعری ،آرایه های ادبی، عروض پژوهی ونثر شناسی ومباحثی از این گونه است. وجوه مشترک در این سه کتاب عبارتند از : عروض، شعر و ویژگی های آن،وظیفة شعر،ویژگی شاعر،صور خیال و نثر که در این جستار،درهر مبحث رویکردهای سنّت گرایانة آنها بررسی شد. نگاه نظامی عروضی درچهارمقاله به مباحث مربوط به شعر و نثر ،سنّتی تر از دو کتاب دیگر است .امّا مطالب کتاب المعجم شمس قیس در برابر دو کتاب دیگر، جامع تر می نماید و مؤلّف آن با نگاهی ادیبانه به بحث و بررسی پرداخته است و عنصر المعالی در قابوس نامه طریق تعادل را می پیماید