تحلیل استعاره ی مفهومی سخن در قصاید خاقانی
رضا جمشیدی
1
(
دکتری ادبیات فارسی از دانشگاه اراک
)
الکلمات المفتاحية: سخن, مجادله, استعاره ی مفهومی, مناقشه, خاقانی,
ملخص المقالة :
چکیده استعاره در سال های اخیر و در نظریه ی شناختی ، معنا و مفهوم جدیدی پیدا کرده است که از آن تحت عنوان استعاره ی مفهومی یاد کرده می شود . طبق این نظریه استعاره فقط در سطح واژگان ، جملات یا حتّی در زبان نیست بلکه در ذهن ، رفتار و اعمال افراد یک جامعه و به شکل ناخود آگاه نمود پیدا می کند . بنابراین یکی از کارکرد های اساسی این نوع استعاره ، تبیین و بررسی طرز فکر و اعمال و رفتار انسان ها در جامعه ای است که در آن زندگی می کنند . از این رهگذر ما در این مقاله به بررسی استعاره ی مفهومی سخن در قصاید خاقانی که یکی از مهم ترین شعرای قرن ششم می باشد ، پرداخته ایم تا ریشه ی مناقشات و منشأ مجادلات او با شعرای هم عصرش را در یابیم. در این تحقیق مشخّص شد که خاقانی سخن را به مثابه مُلک ، معجزه و سحر ، عروس دوشیزه ، رقابت ، مروارید ، خوراکی و درخت می داند که نوعی خود برتر بینی و یگانه انگاری در ذهن خاقانی باعث مجادلات و بد اخلاقی های او با شعرای دیگر گردیده است.
_||_