تفسیر بافت بینامتنی تصوّف و عرفان جامی در بهارستان بر اساس نظریۀ فرکلاف
الموضوعات : عرفان اسلامیفاطمه قاسمیان 1 , پوران یوسفی پور کرمانی 2 , آسیه ذبیحنیا 3
1 - دانشجوی دکتری گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد انار، دانشگاه آزاد اسلامی، انار، ایران.
2 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد انار، دانشگاه آزاد اسلامی، انار، ایران .نویسنده مسئول:
Pooran.yusefipour@yahoo.com
3 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور یزد، یزد، ایران.
الکلمات المفتاحية: جامی, عرفان و تصوّف, Jāmi, بهارستان, Baharestan, mysticism and Sufism, مضامین اخلاقی, Ethical themes,
ملخص المقالة :
عبدالرحمان جامی شاعر و نویسندۀ نامآور قرن نهم هجری است که درواقع خاتمالشعرای بزرگ پارسی گو و پس از عهد حافظ، بزرگترین شاعر شمرده شده است. جامی شاعری صوفی مسلکی است که اصطلاحات صوفیه را در شعر و نثر خود به کاربرده و در بهارستان، نمونههای افکار عرفانی خوب و فراوان از او یافت میشود. جامی این افکار را بیشتر در ضمن داستانهای کوتاه بیان کرده است. جامی در سراسر بهارستان، هدف و غرض اصلی خود را بهعنوان یک معلم اخلاق و عرفان ازیادنمیبرد و به خوانندگان عرفان و اخلاق میآموزد و در خلال حکایات، عقاید عرفانی خود را بیان کرده و در موارد مختلف، غیرمستقیم به تعلیم پرداخته است. جامی همچون بسیاری از عرفا هدف اصلی از طی مراحل تربیتی عرفانی یا سیر منازل سلوک را که از توبه آغاز و به فنا پایان مییابد، وصول به ذات حق دانسته که غایت هر عارفی است. نویسنده در این پژوهش به شیوۀ توصیفی- تحلیلی و روش کتابخانهای درصدد آن است تا به بررسی بافت بینامتنی تصوّف و عرفان جامی در بهارستان بپردازد و به این پرسش پاسخ دهد که جامی در بهارستان چگونه از مضامین عرفانی برای بیان مقاصد تعلیمی و اخلاقی خود بهره برده است؟ با بررسی بهارستان در خصوص اندیشههای عرفانی جامی این نتیجه حاصل میشود که جامی به عرفان ایرانی و نظریات شیوخ خراسان دلبستگی نشان داده و از مضامین گستردۀ عرفانی در ضمن حکایات برای ارشاد و راهنمایی و همچنین تعلیم دیگران استفاده کرده است.
_||_