بررسی مضامین عرفانی در سروده «کیف صعد ابن الصحراء الی الشمس» اثر عبدالله الصیخان
الموضوعات : عرفان اسلامیمحسن سیفی 1 , مصطفی جوانرودی 2 , نجمه طاهری سرتشیزی 3 , خدیجه فولادی 4
1 - دانشیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه کاشان، ایران.
2 - استادیار زبان و ادبیات عربی، دانشگاه پیام نور. ایران. نویسنده مسئول: mjavanrudy@yahoo.com
3 - کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی، دانشگاه کاشان، ایران.
4 - کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عربی، دانشگاه کاشان، ایران
الکلمات المفتاحية: شعر معاصر عربی, معراج, Ascension, Contemporary Arabic Poetry, مضامین عرفانی, Mystical Themes, عبدالله الصیخان, Abdullah Al-Sikhan,
ملخص المقالة :
دلالت های لایه ای و چندگانه اصطلاحات و نمادهای عرفانی، سبب گردیده تا شاعران معاصر عربی برای بیان اندیشه های و دغدغه های زمانه خویش از زبان عرفان بهره جویند تا ضمن غنا بخشیدن به آثار خویش، مخاطب را در دریافت مفاهیم و پیام ها دچار چالش و کنکاش ذهنی نمایند تا از این رهگذر، تأمل دوچندان در آثار آنان کرده و به رمزگشایی از اندیشه صاحبانش همت کنند. عبدالله الصیخان یکی از شاعران معاصر سعودی است که با تأمل در آثار او میتوان ردپای مضامین عرفانی را مشاهده نمود و کاربست زبان عرفان و تصوف در سروده هایش رنگ بدیعی به شعرش بخشیده است. وی در سروده (کیف صعد ابن الصحراء الی الشمس) به بیان برخی مضامین و اصطلاحات عرفانی پرداخته است. این مقاله برآن است تا با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی مضامین و مفاهیم عرفانی در این سروده بپردازد. شاعر مضامین عرفانی را در جهت بیان افکار و اندیشه های خود به کاربرده است ابن الصحراء در این سروده نماد یک انسان بدوی است که به دنبال کشف حقیقت و معرفت و کمال و به دنبال سیرعرفانی است یا اینکه او نماد خود شاعر است که سفر خود را از زمین به سوی آسمان آغازکرده است تا به خورشید دست یابد. او میکوشد تا با پشت سرگذاشتن مراحل عرفانی به تجلی گاه حق دست یابد و با فراخوانی شخصیت ابن صحرا برآنست تا پوشیده و در پرتو این مضامین آرا و اندیشه های خود را بیان کند.
_||_