بررسی انسانگونهانگاری خدا در آثار سنایی و عطار از دیدگاه استعارۀ شناختی و عرفانی
الموضوعات : عرفان اسلامیلیدا پایدار 1 , جهاندوست سبزعلیپور 2 , خدابخش اسداللهی 3 , ثوراله نوروزی داودخانی 4
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، واحد خلخال، دانشگاه آزاد اسلامی، خلخال، ایران.
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد رشت، دانشگاه آزاد اسلامی، رشت، ایران.
3 - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل، ایران.نویسنده مسئول:
kh.asadollahi1@gmail.com
4 - استادیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه پیام نور، تهران، ایران.
الکلمات المفتاحية: خدا, سنایی, عطار, god, Attar, personification, استعارة مفهومی, conceptual metaphor, Sanaei, anthropomorphism, انسانانگاری, بدنمندی,
ملخص المقالة :
امور معنوی، مقدس و دینی از اموری هستند، که همواره بشر برای فهم آن ها ناچار از به کارگیری استعاره است. این خاصیت ذهن بشر است که نمیتواند امور مفهومی و انتزاعی را بدون کمک گرفتن از امور مصداقی و فیزیکی بشناسد. امروزه علوم شناختی از جمله زبانشناختی شناختی، بسیاری از استعارههای به کاررفته زبان انسان را تحلیل کرده و نشان داده است که انسان چگونه پاره از امور هستی را درک میکند. هدف این پژوهش بررسی استعارة انسانمدارانه در مورد خداوند است، تا با رویکرد شناختی نشان دهد چگونه خدا در ذهن دو تن از شاعران زبان فارسی، یعنی سنایی و عطار، مفهومسازی شده است. برای این منظور از دیوان این دو شاعر، تمام ابیاتی که در آن ها اعمال و صفات انسانی برای خدا قیدشده، استخراج گردیده و با نگاشت هرکدام در مقاله ذکرشده است. نتیجه این پژوهش نشان میدهد، در ذهن این دو شاعر به طور مشترک خدا: پادشاه، معشوق، صنعتگر، میزبان، ساقی و جنگجو است و علاوهبر این در ذهن سنایی خدا: آرایشگر، بنّا، نانوا، نویسنده، راهنما؛ و در ذهن عطار هم خدا: صیاد، شعبدهباز، آئینهبند، فرمانده، بافنده و نقاش است. در این پژوهش چهره، میان/ کمر، زلف، لب، مردمک چشم، دهان و ... از اعضایی هستند که همراه با شواهدی برای اثبات استعارة بدنمندی از آن ها استفاده شده است.
_||_