بررسی آشناییزدایی در استعارات دیوان ابنفارض و کلیات مولوی
الموضوعات : عرفان اسلامیمنصوره طالبیان 1 , روح الله صیادی نژاد 2 , علیرضا فولادی 3
1 - دانشجوی دوره دکتری رشته زبان و ادبیات عربی، دانشگاه کاشان، ایران.
2 - دانشیار گروه زبان و ادبیات عربی، دانشگاه کاشان، ایران. نویسنده مسئول: saiiadi57@gmail.com
3 - دانشیار گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه کاشان، ایران.
الکلمات المفتاحية: استعاره, مولوی, آشناییزدایی, deviation, ابنفارض, زبانشناسی, Ibn Al-farez, Linguistics, Metaphore, Mowlavi’s,
ملخص المقالة :
آشناییزدایی شگردی است که ادیب از آن سود میجوید تا جهان متن را به چشم مخاطب بیگانه بنمایاند و موضوع را به گونهای بیان نماید تا درک دلالتهای معنایی دشوار به نظر رسد. این انحراف از کاربرد متعارف یک اتفاق زبانی و واسطه ای برای شناخت سبک ادبی شمرده میشود. نگارندگان در جستار حاضر به روش تحلیلی به بررسی شگرد آشناییزدایی در استعارات اشعار ابنفارض و مولوی می پردازند. تحقیق نشان از آن دارد که استعاره تماثلی در سروده های ابنفارض جایگاهی را به خود اختصاص نداده و بسامد آن در عرفان عاشقانه او نسبت به عرفان زاهدانه بیشتر است. استعاره تجسیدیه در اشعار این دو شاعر با بسامد نزدیک به هم رعایت شده، اندیشههای انتزاعی آنان را دنبال مینماید و نشان از دلبستگی شان به تأملات درونی -عرفانی است. هر دو شاعر با انتخاب شگرد تزاحم استعاره سبب دیریابی معنا شدهاند تا از این طریق با برجسته نمودن الفاظ خویش، سبب لذت ادبی مخاطبین را فراهم آورند.
_||_