الگویی از روش اجتهاد در عرفان مأثور (مطالعۀ موردی: روش کتاب سرالاسراء)
الموضوعات : عرفان اسلامی
1 - دانش آموختة خارج فقه و فلسفه- استاد حوزۀ علمیّۀ قم.
الکلمات المفتاحية: سرالاسراء, استنباط عرفانی, سعادت پرور, عرفان مأثور, روش اجتهاد,
ملخص المقالة :
ارتباط معنوی عارفانه و عاشقانه با حضرت پروردگار که عرفان به آن توصیه میکند، نیاز بنیادی انسان در تمام زمانها بوده و هست؛ اما متاسفانه در روزگار ما شورابه هایی ناگوار به جای عرفان حقیقی و خوشگوار به کام انسان معنویت خواه ریخته میشود و احیاناً آموزههای وحیانی نیز با روشهایی نادرست و غیراجتهادی به اسم عرفان اسلامی فرآوری میشود. استاد عرفان عصر حاضر، آیت الاهی مرحوم استاد سعادتپرور از عارفان مجتهدی است که همواره سعی کرده است روش تفقه اجتهادی را در استنباط آموزههای عرفانی به کار گیرد؛ و از اینرو پژوهۀ فرارو با شیوۀ اسنادی- کتابخانهای به استخراج الگوی روش اجتهاد در عرفان مأثور بر اساس شیوۀ اجتهاد فقاهتی و طبق روش های موجود در پس زمینۀ تبیین های استاد سعادت پرور در کتاب سرالاسراء دست یازیده است. نتیجۀ تحقیق، ارائۀ الگویی کثیرالاضلاع شامل تحلیل سندشناختی، تحلیل تفسیری و فقه الحدیثی با محوریت قواعد عام، قواعد ادبی و اصولی و روشهای حل اختلاف روایات متعارض و تفسیر روایات مشکل و نیز تحلیل عقلانی آیات و روایات عرفانی با ابتکار در تاکید بر آیات قرآنی و بهرۀ وافر از ادعیه در منابع و بهره بردن از قواعد بلاغی در استنباط است.