از خداجویی تا خداخویی در اشعار شمس مغربی
الموضوعات : عرفان اسلامیمحمد رضا اسعد 1 , مهدی رضا کمالی بانیانی 2 , رضوان درخشیده 3
1 - استادیار و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، ایران.
2 - دانش آموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، ایران
3 - دبیر آموزش و پرورش، منطقه یک، اراک، ایران.
الکلمات المفتاحية: وحدت وجود, شمس مغربی, عرفان,
ملخص المقالة :
وحدت وجود به عنوان دیدگاهی با منشا عرفانی، قدمتی دیرینه دارد که ردپای آن را میتوان در هند باستان و در افکار فلاسفه پیش از سقراط در یونان و روم پی گیری کرد. هرچند در عرفان اسلامی نیز ابن عربی، نخستین عارف معتقد به این اصل نیست، اما اولین کسی است که با وارد کردن این اصل به مباحث نظری و فکری به آن توسع و تثبیت بخشید. از جمله شاعران دیگری که به این مطلب نظر داشتهاند میتوان به عراقی، مولوی، عطار نیشابوری و... اشاره کرد. شمس مغربی نیز از شاعرانی است که توجه زیادی به این مطلب و دیدگاههای ابن عربی داشته است.با عنایت به این که نظریه مذکور، ذاتا پارادوکسیکال و متناقض نما است و ادراک آن نوعی حیرت و هیبت در اندیشه و نفس شخص مدرک پدید میآورد، ازین رو بیان مطالب عرفانی مغربی، در نظر خواننده مبهم به نظر میرسد. در این مقاله به واکاوی شاخصههای وحدت وجود در اشعار شمس مغربی و ایضاح شاخصههای آن پرداخته شده است.