شهود زمان لاهوتی در عرفان اسلامی
الموضوعات : عرفان اسلامی
1 - استادیار گروه ادیان و عرفان، واحد تاکستان، دانشگاه آزاد اسلامی، تاکستان، ایران
الکلمات المفتاحية: ادبیات عرفانی, عرفان, زمان, الست,
ملخص المقالة :
در دیدگاه عرفانی زمان امری قدسی و لاهوتی و نوعی ازلیت محسوب میشود که فارغ از درازی و کوتاهی و گذر زمان است. ادراک حقایق و وصول به احوال خوش معنوی در لحظههای کشف و شهود برای عرفا در ساحت بیزمانی مطلق رخ میدهد. ساحتی که در آن زمانهای گذشته و آینده در زمان حال فانی و مستهلک میشود. برای عارف لحظههای جذبه و شهود و اتصال به عالم معنا، در ورای زمان عادی و محسوس، لحظات انکشاف افقهایی از حقائق غیبی در قلمرو ابدیت است. عارف در زمان غوطهورشدن خود در وقت خوش مستی، دریچهای از حقائق غیبی به رویش گشوده میشود و وی را دچار چنان التذاذی میکند که مابقی عمرش را در فقدان چنان اوقاتی، بیحاصلی و بیثمری میداند. عارف در لحظه شهود و مکاشفه بیرون از مرز زمان ایستاده و از چنبرة زمان رهیده و از قید چند و چون فارغ گشته است. عرفا مسئله عهد الست و پیمان آغازین آفرینش را در آیه الست در قرآن مورد تفسیر و تاویل قرار میدهند و همواره با یادآوری این پیمان ازلی، گویی اصواتی از موسیقی لاهوتی از آسمان ازل در گوش جانشان طنین انداز میشود؛ طوری که دچار شوریدگی و شیدایی وصفناپذیری میگردند و با تمام وجود به وجد و سرور میآیند. شنیدن خطاب الست در زمان ازل برای عارفان به مثابه نوشیدن شراب از جام محبت الهی است که جانشان را پُرشور و بیقرار میکند. شور و مستی عارفان ناشی از آن است که در این خطاب خداوند آنان را مستقیما مورد خطاب خود قرار داده است.