مناسبات مولوی و سنایی در باب علم و تقلید در عرفان
الموضوعات : عرفان اسلامیصبا بیوک زاده 1 , حمید صمصام 2
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی، گروه ادبیات فارسی، زاهدان، ایران.
2 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی سیستان و بلوچستان، مدرس دانشگاه آزاد اسلامی زاهدان، گروه ادبیات، زاهدان، ایران
الکلمات المفتاحية: عقلستیزی, تقلید, مولوی, علم, سنایی,
ملخص المقالة :
مسأله تقلید و تحقیق و به ویژه علوم تقلیدی و تحقیقی از نظر عارفان جایگاهی مهم دارند. عارفان تقلید و به ویژه علومی را که حاصل تقلید باشد نکوهش میکنند، زیرا آن را چیزی جز قیل و قال نمیشناسند؛ به همین دلیل این گونه علوم از نظر عارفان راهگشا نیستند و نفع و ارزشی ندارند. در مقابل این علوم تقلیدی که کسبی یا تجربی هستند علوم لدنّی یا تحقیقی قرار دارد که باید از طریق ریاضت و مجاهدت و مراقبت و تصفیه دل به آن دست یافت. عارفان و به ویژه مولانا اجتهاد در اصول را پیشنهاد و پیروی بیخردانه از اندیشه و روش آبا و اجداد را نکوهش میکنند و تسلیم در مقابل اصول اثبات شده را بیخردانه میدانند. عارفان معتقدند علم تقلیدی برای فهم حقایق جهان بسنده نیست و برای رسیدن به یقین، استدلال کارآیی کافی ندارد و بیتردید تا به تحقیق نرسند به حضرت حق نخواهند رسید.