«دیدگاه عرفانی ابن فارض»
الموضوعات : عرفان اسلامیمحمود آبدانان مهدی زاده 1 , عبدالعلی دیلمی 2
1 - استاد دانشگاه شهید چمران اهواز
2 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات عربی دانشگاه شهید چمران اهواز
الکلمات المفتاحية: اتحاد, معرفت, ابن الفارض, حلول, حب, وحدت وجود, عرفان,
ملخص المقالة :
از تفاوت های اساسی میان انسان وسایر موجودات از جمله فرشتگان این است که اندیشه ورزی و احساسات او همواره دارای تحوّل و بالندگی است؛ به گونه ای که این بعد اساسی از شخصیت او حتی به معتقدات دینیش هم سرایت می کند؛ واز این بابت است که می بینیم شیوه عبادت این آفریده که فلسفه آن از سوی آفریدگار در یک جمله خلاصه شده است«وما خلقتُ الجنَ والانسَ الا لیعبدون»(الذاریات:56) هم دچار تحوّل شکلی و حتی ماهوی میشود، وضمن حفظ جوهر خود که بندگی خداوند باشد، چنان معقد وپیچ در پیچ می شود که بایستی از جنسِ این آفریده مکلّفِ به عبادت در شکل های مختلف زندگی، انسانهای دیگری بیایند و دست به تحقیق بزنند تا زوایای شیوه پرستش و سیر و سلوک او را روشن کنند. ابن الفارض در دورانی می زیسته است که عبادت برخی از مؤمنان از شکل ساده خود عبور کرده و به مرحله زهد وانقطاع الی الله در قرن اول سپس به سیر وسلوک در آغاز قرن دوم و بعد از آن به پدیده فنا و حلول و اتحاد در اواخر این قرن ونیز قرن سوم وبالاخره به وحدت وجود یا شهود و مفاهیم غامض آن در قرن هفتم رسیده است.این پژوهش در صدد بررسی و تحلیل دیدگاه عرفانی ایشان است