تحلیل فلسفی- عرفانی وجوب و امکان در غزلیات برگزیده بیدل دهلوی
الموضوعات : عرفان اسلامیلیلی عباسی منتظری 1 , حسین آریان 2
1 - کارشناس ارشد زبان و ادبیات فارسی- دانشگاه آزاد اسلامی، واحد یاسوج، عضو باشگاه پژوهشگران جوان و نخبگان، یاسوج، ایران
2 - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد زنجان، گروه ادبیات فارسی، زنجان، ایران
الکلمات المفتاحية: وجوب و امکان, فلسفه, نقد, بیدل, عرفان,
ملخص المقالة :
یکی از ویژگیهای ادبیات، اشتمال آن بر مبانی و اصول کلی علوم مختلف و بهطورکلی مسائل میانرشتهای است. در این میان، مباحث فلسفی، پیدایش و تکوین مخلوقات و موجودات و غیره، در کلام گویندگان و سرایندگان گذشته و معاصر، از اهمیت بسزایی برخوردار است. خاصه که این مسائل از جنبه عرفانی و ماورایی نیز بررسی شوند و به نحوی ارتباط آنها با جهانبینی خاص عرفا و صوفیان مورد تحلیل قرار گیرد. بیدل دهلوی یکی از معدود شاعرانی است که در اشعار خود با تلفیق شالودههای فلسفی و نیز اصول و آموزههای عرفانی، بهنوعی سبک شخصی دست یافتهاست و بیان وی از این نظر شایسته تأمّل و تدقیق است. وی شعر را آیینه حکمت و تأملات فلسفی خود قرار داده،و علیرغم عقیده عارفان مبنی بر ناتوانی لفظ در ادای معنی، بهخوبی توانسته است این حقایق را در قالب الفاظ و استعارات دشوار و دیریاب سبک هندی به تصویر بکشد. دراین پژوهش برآنیم تا جهانبینی خاص و منحصربهفرد وی را در آمیختن این دو مبحث (فلسفه و عرفان)، خصوصاً در مسأله وجوب و امکان، تحلیل نماییم.