نقش جغرافیا در مذهب، هنر و ادبیات عارفانه
الموضوعات : عرفان اسلامی
1 - دانشگاه آزاد اسلامی، واحد همدان، استادیار گروه ادبیات فارسی، همدان، ایران
الکلمات المفتاحية: ادبیات, موسیقی, جغرافیا, مذهب, عرفان,
ملخص المقالة :
جغرافیا به عنوان یکی از علوم قدیم به جهت ریشه داشتن در عمق پدیدههای طبیعی و انسانی همواره به بررسی ارتباط بین این دو پدیده که پایه اصلی نظام هستی است میپردازد. این دو پدیده دارای جوهری است که با ذات وجود باری تعالی و باورهای اعتقادی و عرفانی در یک رابطه تنگاتنگی قرار گرفته است. این فرایند را در یک تفکر فلسفی میتوان از پرستش سنگ و کوه و قداست رودخانهها و تاثیر معنوی آن در پاک کردن زشتیها تا به امروز میتوان دید و چه تابلوهای بسیار زیبا و هنرمندانهای که در آن قدرت لایزال خدواند با تصویر کشیدن قلهای برای نشان دادن استواری سرزمین مادری نقاشی شده است که این قدرت در کنار یک رودخانه جاری جریان زندگی را نشان میدهد که ذات درونی، غائبی را که قابل مشاهده نیست را در برون جغرافیایی تصویر به نمایش گذاشته است. ما انسان را بدون جغرافیا و در خلاء نمیتوانیم به سر مقصد درک واقعی جهان برسانیم. در عالم معنا در ظهور و بلوغ موسیقی و آواز، ملودی و طنین جغرافیا در محیط با نوای جوشش چشمه و خروش رود، غرش آسمان و آواز پرندگان مولود آواز و موسیقی است. در این پژوهش با متغیر مستقل هنر و ادبیات عارفانه که وابسته به متغیرهای جغرافیایی است به این نتیجه میرسیم که جغرافیا به عنوان یکی از علوم کهن در هر دو دیدگاه عرفانی اصالت به ماده و اصالت به تصور هم در هنر و هم در ادبیات عارفانه و باورهای مذهبی نقش مهمی را ایفا میکند