بررسی و تحلیل تمثیل «آب حیات» (با نگاهی به غزلیات حافظ)
الموضوعات :
محمدجلیل بهادری
1
,
سید احمد حسینی کازرونی
2
1 - مربی آموزشکده فنی و حرفهای سما، واحد ایلام، دانشگاه آزاد اسلامی، ایلام، ایران
2 - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، واحد بوشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، بوشهر، ایران
تاريخ الإرسال : 16 الثلاثاء , رمضان, 1437
تاريخ التأكيد : 07 السبت , محرم, 1438
تاريخ الإصدار : 22 الأربعاء , ربيع الأول, 1438
الکلمات المفتاحية:
حافظ,
تمثیل,
Hafez,
Allegory,
آب حیات,
خضر,
Life water,
Khezr,
ملخص المقالة :
تمثیل را میتوان متنی با مفاهیم متنوع تعریف کرد که مفاهیم آن با معنای تحت اللفظیش تفاوت دارند. آب حیات یا آب زندگانی از دیرباز، یکی از تمثیلهای معروف و رایج در فرهنگ و ادبیات فارسی است که در ذهن و زبان بزرگان شعر و ادب، در مفاهیم گوناگونی تجلی یافته است. بررسی منشأ و اساس این تمثیل و استخراج مفاهیم گوناگون آن، هدف این جستار است؛ بدین منظور دیوان حافظ به عنوان منبع اصلی، انتخاب شد تا با شاهد مثال هایی از غزلیات وی، تنوع مفاهیم در این تمثیل باز نموده شود. حاصل این پژوهش نشان داد که حافظ به منظور آرایش کلام و تقویت معانی، 25 بار، ترکیب آب حیات و مترادف های آن را به کار برده است و در آن کاربردها، با استفاده از استدلال های خیالی، مفاهیمی چون می، لب و دهان یار، قدرت بیان شاعر و شعر او، حالات عرفانی و واردات غیبی، شاهد و هوای منزل یار را اراده کرده است.
المصادر:
قرآن مجید
اسفندیاری مهنی، فاطمه و خدیجه خدایاری؛ (پاییز 1391)، «جنبۀ خیر و شر و جاندارانگاری آب در شاهنامه»، فصلنامه تخصصی مطالعات داستانی، سال اول، شمارۀ اول، صص 20-30.
امینی لاری، لیلا؛ (پاییز 1385)، «رمزگشایی از ماجرای خضر و موسی- علیهما السلام»، مجلۀ علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، دورۀ بیست و پنجم، شمارۀ سوم (ویژهنامۀ زبان و ادبیات فارسی)، صص 31 – 43.
بهار، مهرداد؛ (1352)، اساطیر ایران، تهران: بنیاد و فرهنگ ایران، چ دوم.
پورنامداریان، تقی؛ (1364)، داستان پیامبران در کلیات شمس، تهران: مؤسسه مطالعات و تحقیقات فرهنگی.
__________؛ (1367)، رمز و داستانهای رمزی در ادب فارسی، تهران: علمی و فرهنگی، چ دوم.
حافظ، خواجه شمسالدین محمد؛ (1362)، لسانالغیب، به تصحیح پژمان بختیاری، تهران: امیرکبیر.
حیدری، حسن؛ (بهار و تابستان 1385)، «خضر، اسکندر و آب حیات (جایگاه خضر در برخی متون عرفانی نظم و نثر فارسی)» مطالعات عرفانی، شمارۀ سوم، صص 73-90.
خالقی مطلق، جلال؛ (1381)، سخنهای دیرینه، به کوشش علی دهباشی، تهران: افکار.
دهخدا، علیاکبر؛ (1373)، لغتنامه، تهران: دانشگاه تهران.
ذوالفقاری، حسن و علیاکبر شیری؛ (1394)، باورهای عامیانه مردم ایران، تهران: چشمه.
رضی، هاشم؛ (1346)، فرهنگ نامهای اوستا، تهران: فروهر.
رهنما، زین العابدین؛ (1368)، تفسیر و ترجمۀ قرآن، ج دوم، مقدمۀ سورۀ کهف، تهران: کیهان.
زمردی، حمیر؛ (1385)، نقد تطبیقی ادیان و اساطیر، تهران: زوار، چ دوم
سرکاراتی، بهمن؛ (1385)، سایههای شکار شده، تهران: طهوری.
شریفیان، مهدی و بهزاد اتونی؛ (زمستان 1390)، «کهن نمونۀ «آب» و کارکرد آن در اسطوره و حماسه»، فصلنامه علمی پژوهشی زبان و ادب فارسی، دانشکدهی ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه آزاد اسلامی واحد سنندج، سال سوم، شمارۀ 9، صص 107-130.
شمیسا، سیروس؛ (1374)، انواع ادبی، تهران: فردوس.
شوالیه، ژان و آلن گربران؛ (1384)، فرهنگ نمادها، ترجمۀ سودابه فضایلی، ج 3، تهران: جیحون، چ دوم.
فردوسی، ابوالقاسم؛ (1363)، شاهنامه فردوسی، به تصحیح ژول مول، ترجمۀ جهانگیر افکاری،
ج 5، تهران: امیرکبیر، چ سوم.
کرمی، محمدحسین و رضوان رحیمی؛ (بهار 1391)، «درنگی بر ناگزیری مرگ گیلگمش و اسکندر و جاودانگی اوتناپیشتیم و خضر»، مجلۀ بوستان ادب دانشگاه شیراز، سال چهارم، شمارۀ اول، صص 149-174.
گرجی، مصطفی؛ (پاییز و زمستان 1384)، «تحلیل بوطیقایی قصۀ موسی و خضر در مثنوی و کشف الاسرار»، فصلنامه پژوهشهای ادبی، شمارۀ 9 و 10، صص 181-200.
مولوی، جلالالدین محمد بلخی؛ (1387)، کلیات شمس، مقدمه، گزینش و تفسیر محمدرضا شفیعی کدکنی، تهران: سخن.
Berthels,Y. E. (1965) “Roman ob Aleksandre i ego glavnye versii na vostoke,” in idem, Navoi i Dzhami, Moscow, pp. 283-413.
Fletcher, Angus, (1964) Allegory: The Theory of a Symbolic Mode,New York: Cornell, University Press.
Iranica, kezr, in Encyclopedia Iranica http://www.iranicaonline.org/ articles/kezr-prophet
Michelangelo, Chasseur. (2008). Oriental Elements in Surat al Kahf. Annali di Scienze.
Perrine, Laurence, (2002), literature, Tehran: hatef.