بررسی تطبیقی رابطه تحزب با توسعه اقتصادی مورد مطالعه برنامههای توسعه دوران پهلوی با جمهوری اسلامی در ایران
الموضوعات :سوسن خالقی کارسالاری 1 , عیسی حسن زاده 2 , محمد رضا نعیمی 3 , عباسعلی طالبی 4
1 - دانشجوی دکتری تخصصی جامعه شناسی اقتصاد و توسعه، واحد آزادشهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، ایران
2 - استادیار گروه جامعه شناسی، واحد آزاد شهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، ایران
3 - عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی، واحد آزاد شهر، دانشگاه آزاد اسلامی، آزادشهر، ایران
4 - استادیار گروه علوم سیاسی، واحد سوادکوه ،دانشگاه آزاد اسلامی ، سوادکوه، ایران
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
توسعه از مفاهیمی است که به صورت جدی از برنامههای عمرانی دوران پهلوی شروع شد و با تاسیس نظام جمهوری اسلامی نیز ادامه یافت اما در دوران جنگ هشت ساله برای مدتی متوقف ماند. توسعه از مفاهیم جدی حوزه سیاست و اقتصاد است که ضمن استقلال علمی هر یک به صورت متداخل نیز عمل می کند. این مقاله با هدف بررسی تطبیقی رابطه تحزب با توسعه اقتصادی به صورت مطالعه موردی برنامههای توسعه دوران پهلوی با جمهوری اسلامی در ایران انجام میشود تا به این سئوال پاسخ دهد که آیا تحزب به عنوان یک مفهوم در حوزه توسعه سیاسی با توسعه اقتصادی در دوره پهلوی و دوران جمهوری اسلامی رابطه داشته است؟ تحقیق از نوع کیفی و توصیفی است که به لحاظ روش شناختی به صورت کتابخانهای انجام شده است. یافته های تحقیق حاکی از این است که در دوران پهلوی؛ تحزب بیش از هر چیز در توسعه سیاسی جای دارد نه در توسعه اقتصادی؛ تحزب در درون حاکمیت به لیبرالیسم گرایش داشتند، اما به نفع نظام تک حزبی حذف و ادغام شدند. تحزب خارج از حاکمیت بیشتر به سوسیالیسم گرایش داشت. توسعه اقتصادی متاثر از جایگاه مشورتی شاه بود. برنامه ریزی عمرانی و اقتصادی نیز در چارچوب انقلاب سفید و منشور نوزده مادهای آن و برنامههای عمرانی اجرا شد که توسط سازمان برنامه و بودجه تدوین گردید و احزاب در نظام برنامه ریزی دخالت نداشتند. در دوران انقلاب اسلامی نیز برنامههای توسعه کشور در قالب برنامههای پنج ساله تدوین شد که سازمان برنامه و بودجه کارگزار اصلی تهیه و تدوین برنامه بود. حزب جمهوری اسلامی فراگیرترین حزب بود اما به علت اختلافات ناشی از نگرش و گرایش سیاسی، تاثیرگذاری در نظام اقتصادی نداشت، جامعه روحانیت مبارز تهران نیز دچار اختلاف و انشقاق شد. احزاب کارگزاران سازندگی و گروههای 18گانه اصلاحات بیشترین تاثیرگذاری را در برنامه های توسعه اقتصادی ایران داشتند و به میزانی که از سهم مشارکت احزاب کم شده برنامههای توسعه نیز ناکارا شدند.
_||_