بررسی مفاهیم انسانشناسی فرهنگی در داستان رکسانا اثر م. مؤدبپور
الموضوعات :الهام اسماعیل زاده 1 , کامران پاشایی فخری 2 , پروانه عادل زاده 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تبریز
2 - عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد تبریز
3 - عضو هیئت مدیره دانشگاه آزاد اسلامی تبریز
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
انسانشناسی فرهنگی یکی از شاخههای انسانشناسی است که مانع از فراموشی باورها و رسوم گروههای انسانی میشود. فولکلور به مجموعهای از دانستنیها، باورها و رفتارهای مراسمی اطلاق میشود که در بین تودة مردم سینه به سینه به ارث رسیده و در واقع مجموعه آداب و رسوم، عقاید، افسانهها و رفتارهایی چون شیوههای لباس پوشیدن و غیره در شمار فولکلور به شمار میرود. مؤدبپور یکی از نویسندگان معاصر است که با جمعآوری فرهنگ عامه از طریق نوشتار در حفظ آن کوشیده است. آنچه در پژوهش حاضر به آن پرداخته شده بررسی مقولاتی است که نشاندهنده بخشهای گوناگون فرهنگ عامه است و مؤدبپور در نگارش داستان رکسانا از آن بهره گرفته است. پژوهش حاضر بیانگر آن است که: امروزه رشد و توسعه تکنولوژی و تأثیرات فراوان آن سبب تغییر بخشهایی از فرهنگ جامعه نظیر شیوههای سخن گفتن و فراموشی بخشهایی از فولکلور مانند آداب و رسوم شده است بنابراین انسانشناسان و نویسندگان تلاش میکنند با جمعآوری فرهنگ عامه در جوامع خود در حفظ آنها کوشا باشند. و کتابهای مؤدبپور چون روایتگر زندگی واقعی افراد است، در آنها به وفور به عقاید رایج در میان عامه مردم اشاره شده است.
کتابها
مقالات
_||_