تحلیل زبان غنایی غزلی از حافظ
الموضوعات :
1 - دانش آموخته دکتری زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم تحقیقات ساوه،ساوه،ایران.
2 - استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه علامه طباطبایی، تهران ،تهران ،ایران.
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
زبان پدیدهای پیچیده است که از ابعاد گوناگون قابلمطالعه است، از یکسو وسیله ارتباط بین افراد جامعه و بهبیاندیگر مهمترین نهاد اجتماعی است و از سوی دیگر زبان، ابزار بیان افکار و احساسات است. با تبدیل نظام آوایی زبان به نشانههای معنایی، کارکرد زبان از ارتباط و انتقال، به خلق موقعیتهای نو برای خواننده و شنونده ارتقاء مییابد. زبان در این مرحله با دو فرایند خودکاری و برجستهسازی مواجه میشود. انحراف از قواعد زبان معیار و افزودن قواعدی بر آن ( برجستهسازی،آشناییزدایی،هنجار گریزی و قاعده افزایی) به آفرینش هنری انواع ادبی میانجامد. نظریههای ادبی در تحلیل علمی انواع ادبی، گامهای مهمیبرداشتهاند اما هر نوع ادبی را نمیتوان با هر نظریه ادبی بازخوانی کرد، به نظر میرسد زبانشناسی فرمالیستی در زمره نظریههایی است که به مدد آن میتوان اصول زبان غنایی را از متن استخراج و تحلیل نمود. از منظر زبانی، غزلهای غنایی، کارکردی شخصی، عاطفی و ادبی دارند و جهتگیری پیام معمولاً بهسوی گوینده یا بهسوی خود پیام است و نقش ادبی زبان در قاعده افزایی ها و هنجار گریزیهای متعدد نمود مییابد. این مقاله سعی دارد تا ضمن تعریف و بررسی مفاهیم بنیادینی چون زبان، ادبیات و شعر غنایی بهعنوان زمینههای اصلی بحث، به تحلیل معیارهای زبان غنایی دست یابد و سپس مطابقت این معیارهای زبانی و ادبی را در تحلیل غزلی از حافظ به آزمون گذارد.
مقالات
16. ............، .........(1372) انواع ادبی و شعر فارسی، مجلة رشد آموزش ادب فارسی، شمارة 33 و 32، صص 7-5.
17.فتوحی ،محمود (1380)تعریف ادبیات، مجله دانشکده ادبیات و علوم انسانی ، شماره 32، 196-171.
_||_