وامواژگان در دو اثر محمدرضا شفیعیکدکنی (موسیقی شعر و ادوار شعر فارسی)
الموضوعات :طاهره خراط طاهردل 1 , منوچهر اکبری 2 , علی محمد موذنی 3
1 - دانشجوی دکتری زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
2 - استاد تمام گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران.
3 - استاد گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه تهران،تهران،ایران
الکلمات المفتاحية: واژه, خانواده واژگان, وامواژه, موسیقی شعر, ادوار شعر فارسی, محمدرضا شفیعی کدکنی.,
ملخص المقالة :
بیشک یکی از تأثیرگذارترین و پرکارترین نویسندگان دانشگاهی چند دهه اخیر در رشته زبان و ادبیات فارسی محمدرضا شفیعی کدکنی است. این مؤلف دارای سبکی خاص در نگارش کتابهای خویش است که تا حدودی با نویسندگان همعصر او تفاوت دارد. این تفاوت علاوه بر نگرش و تفکر به نوع ترکیب واژگان و اسلوب بهرهمندی ایشان از انواع واژگان؛ چه واژگان فارسی و چه غیرفارسی و تألیف این عناصر نیز ارتباط تام دارد. بخشی از این واژگان، لغات دخیل یا وامواژگان است. هدف اصلی از انجام چنین تحقیقاتی واکاوی عناصر و اجزای اثر تألیفی شاخص و اثرگذار است تا با بهرهگیری از این دادهها بهگوشهای از ابعاد و علل تأثیرگذاری آن اثر نزدیک گردد. این پژوهش با استفاده از روش تحقیق آماری و کمی به بررسی دو کتاب موسیقی شعر و ادوار شعر فارسی و عناصر سازنده آنها یعنی واژگان و تعیین ملیت واژگان در حد وسیع میپردازد. ازآنجاکه بخشهای مختلف این دو کتاب در زمانها و مکانهای مختلف نوشتهشدهاست. این مسأله بهصورت معناداری بر یافتهها اثرگذار بودهاست. یعنی زمانها و مکانهای متفاوت بر نوع و حتی تعداد بهرهگیری از وامواژه تأثیر گذاشتهاست. وامواژگان عربی در رتبه نخست وامواژگان در 4 مقوله تقسیمبندی شدۀ: اصطلاحات علوم ادبی، مصادر، قیود و حروف قرار دارد.