مفهوم امنیت از منظر رئالیسم،لیبرالیسم،سازه انکاری و انتقادی
الموضوعات : سیاست پژوهی ایرانی (سپهر سیاست سابق)
شهرام عسکری حصن
1
(
دانشجوی دکتری روابط بین الملل، واحد رفسنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، رفسنجان،ایران
)
ابراهیم انوشه
2
(
استادیار روابط بین الملل و عضو هیات علمی، واحد رفسنجان، دانشگاه آزاد اسلامی، رفسنجان،ایران
)
نیلوفرالسادات عمرانی
3
(
کارشناس ارشد مطالعات منطقه ای خاورمیانه، دانشگاه یزد، یزد، ایران
)
الکلمات المفتاحية: انتقادی, لیبرالیسم, رئالیسم, سازه انگاری, امنیت,
ملخص المقالة :
این پژوهش در پی تجزیه و تحلیل مفهوم امنیت در تئوری های گوناگون رئالیسم لیبرالیسم سازه انگاری و انتقادی در طی ادوار گذشته و سیر تکوین تئوری های سنتی تا کنون می باشد.ظن غالب و مسلط بطور خاص در تفکر اندیشمندان و سیاستمداران این می باشد که مفهوم امنیت به شکل سنتی هدف اولیه دولت ها برای بقا و حفظ خود در نهایت خودیاری می باشد .و رویکرد به مولفه امنیت در قالب مفروضات سنتی روابط بین الملل با ماهیت نظامی،سخت افزاری،و برداشت بدبینانه حاکم می باشد.لذا کسب امنیت به شکل مطلق محوری حاکم بوده است.اما نویسنده پژوهش حاضر برانست که با گذشت زمان و حاکم شدن لیبرالیسم و در ادامه رشد مکاتب ذهنی گرایان ما دیگر شاهد مفهوم ایستا و لایتغیر مفهوم امنیت به شکل تعریف شده سنتی و رئالیستی نیستیم.لذا هم شاهد تغییر مفهوم امنیت در بازتعریف ان هستیم و همچنین گسترده شدن حوزه مفهوم امنیت در قالب موضوعات جدید و گوناگون هستیم.پژوهش حاضر با بررسی مباحث و ارای اندیشمندان:چهار مکتب مذکور و با بررسی داده ها و یافته ها در پی پاسخ به این سوال می باشد که مفهوم امنیت در سیر و تکوین این مکاتب چه تغییراتی را شامل شده است؟ پاسخ موقت این می باشد که امنیت در گذار زمان در این مکاتب که دارای روش شناسی هستی شناسی و معرفت شناسی متفاوت می باشند حوزه های موضوعی گوناگونی از موضوعات با تفاسیر جدید را شامل می شود.
_||_