هستیشناسی عینالقضات همدانی در نسبت میان حکمت، شریعت و عرفان
الموضوعات : فلسفه اسلامی
سمیه امیری
1
,
عباس احمدی سعدی
2
,
محمدعلی اخگر
3
1 - مربی، گروه معارف، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
2 - استادیار، گروه فلسفه و کلام اسلامی، واحد فسا، دانشگاه آزاد اسلامی، فسا، ایران
3 - استادیار، گروه معارف، واحد شیراز، دانشگاه آزاد اسلامی، شیراز، ایران
الکلمات المفتاحية: هستیشناسی, عرفان, حکمت, حدوث و قدم عالم, عینالقضات همدانی, شریعت, اقسام موجودات,
ملخص المقالة :
عارفان در طول تاریخ، اغلب، رویکردهای متفاوت و گاه متعارضی با فلاسفه و متکلمین داشتهاند. عینالقضات همدانی با وجود شهرت بیشترش در عرفان، آراء فلسفی و کلامی عمیق و قابل توجهی دارد. هدف پژوهش حاضر، شناخت مبانی فلسفی، عرفانی و کلامی ایشان در حوزههای هستیشناسی، با روش توصیفی- تحلیلی است. این پژوهش نشان می دهد که عینالقضات همدانی توانسته است در دو ساحت فرایند ادراک شهودی و ساحت فرایند تبدیل شهود به گزاره، سخن بگوید و معرفت و دانشی را که مستقیماً و بیواسطه تجربه کرده، با دلیل و برهان قابل فهم کند. همچنین عینالقضات در طرح اندیشههایی نو، در حوزه مذکور پیشرو بوده است؛ مانند تجلّی واحد در هستی و وحدت وجود، رابطه بین جسم و جان در انسانشناسی، استفاده زیاد از تأویل در فهم آیات قرآن، نافرمانی ابلیس در سجده نکردن به انسان که او این را ناشی از عشق راستین به معشوق ازلی و نیز جریان قلم تقدیر الهی میداند. نگاه فلسفی و کلامی این عارف، در آثارش به خصوص تمهیدات، نامهها و زبده الحقایق، مجال ظهور یافته است.
