رابطۀ خلاقیت مدیران با مؤلفههای سازمان یادگیرنده در مدارس راهنمایی ومتوسطه شهرستان اراک
الموضوعات :ایمان کریمی 1 , سیروس قنبری 2 , محمدرضا اردلان 3 , امیر میری 4
1 - کارشناسی ارشد مدیریت آموزشی دانشگاه بوعلی همدان
2 - استاد یار دانشگاه بوعلی همدان
3 - استادیار دانشگاه بوعلی سینا همدان
4 - کارشناس ارشد آموزش پزشکی مرکز توسعه آموزش دانشگاه علوم پزشکی بقیه الله (عج )
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
آموزش و پرورش نهادی است که میباید حداقل یک گام ازنظر دانش، علم، فنون و الگوهای رفتاری از بقیه نهادها و موسسات جلوتر باشد، بنابراین نیازمند مدارسی است که نه تنها ازطریق ترویج و غنی سازی یادگیری، تواناییهای سازگاری انسان با محیط را افزایش دهد، بلکه فرصتهایی برای توسعه خلاقیت و نوآوری انسان فراهم کند. پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطۀ بین خلاقیت مدیران با میزان کاربست مؤلفههای سازمان یادگیرنده درمدارس انجام شده است. جامعه آماری شامل کلیه مدیران مدارس راهنمایی و متوسطه شهر اراک در سال تحصیلی 91-90 بود.که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی 144 مدیر انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسشنامۀ خلاقیت با 29 سئوال و پرسشنامۀ کاربست مؤلفههای سازمان یادگیرنده با 37 سئوال بود. ضریب پایایی پرسشنامهها با استفاده ازضریب آلفای کرونباخ به ترتیب برابر با 77/0و 93/0 محاسبه و قابل قبول بوده است. دادههای پژوهش در دو سطح آمار توصیفی(فراوانی، درصد، میانگین و انحراف معیار) و استنباطی ( ضریب همبستگی، آزمون t، تحلیل واریانس یک طرفه و رگرسیون ساده) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافتهها نشان داد که وضعیت خلاقیت مدیران مدارس بالاتر از حد متوسط قرار دارد و همچنین میزان کاربست مؤلفههای سازمان یادگیرنده در مدارس مورد مطالعه بالاتر از حد متوسط می باشد. بین میزان خلاقیت مدیران و کاربست مؤلفههای سازمان یادگیرنده همبستگی مثبت و معنادار (224/0= r ) در سطح 01/0 = a وجود دارد. میزان گرایش مدیران به آرمان مشترک، یادگیری تیمی و تفکر سیستمی از طریق خلاقیت آنها، قابل پیش بینی میباشد. اما بین خلاقیت مدیران با دو مؤلفۀ دیگر سازمان یادگیرنده (قابلیت شخصی و الگوهای ذهنی ) رابطه معنادار مشاهده نشد.