تطبیق مفهوم توکل در نگاه خواجه عبدالله انصاری و سنایی
الموضوعات :
1 - استادیار دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران جنوب، تهران، ایران
الکلمات المفتاحية:
ملخص المقالة :
توکّل اصطلاح دینی، اخلاقی و عرفانی است؛ در لغت به معنایاعتماد کردن، تکیه کردن، اعتمادنمودن بر کسی و اعتراف کردن بر عجز خوداست. (لغت نامه دهخدا: ذیل لغت) خواجه عبدالله انصاری از عرفای مشهور قرن پنجم هجری، از مفاهیمی مانند لجا،تفویض و تسلیم در کنار توکّل نام برده است. وی مقام توکّل و تفویض را کارخود به حقّ سپردن معنا کرده است. و سپس مقام لجا و تسلیم را بر توکّل وتفویض برتری بخشیده و آن را سپردن خویشتن به حقّ دانسته است؛ یعنی تسلیمهر آنچه میان بنده و خداوندا از اعتقاد، خدمت (بندگی) و حقیقت است. سنایی نیز در باب اول حدیقه الحقیقه، این دیدگاه را در مقام توکل در دو"حکایت فی توکّل العجوز "، "حکایت التمثیل فی الذی هو یطعمنی ویسقینی" به تصویر کشیده است. هم چنین انصاری با بیان درجات توکّل ونامگذاری آن به این نکته ی مهم اشاره دارد که یقین به قسمت غیر از رضا بهقسمت است؛ و عمیق ترین آرامش ناشی از رضایت به خدا و قضای وی راسنایی در داستان "حاتم و زن" وی در ذیل حکایت "فی توکل العجوز" آوردهاست. خواجه عبدالله انصاری نهایت کار خود را متوکّل را به توکّل حقیقتیمی داند که همانا پیوند مقام توکّل با حال و مقام رضاست.